“آژنگ نیوز”:در جهان امروز اهمیت بسیار زیادی برای تئاتر قائل هستند .به گونه ای که تئاتر را در راس همه هنرهای دیگر جا می دهند.در تئاتر هنر پیشه و تماشاچی مستقیم و رو در روی هم قرار میگیرند و به زبانی آشنا مفاهیم منتقل می شود. از این رو است که ارتباط هنرمند و جامعه شکل روان و رسایی به خود میگیرد و انتقال رابطه آنقدر درخور توجه است که فیلسوفانی چون سارتر مفاهیم فلسفه مورد توجه خود را ،به وسیله نمایشنامه و تئاتر بیان می کردند. زمانی برشت می گفت با تئاتر نمی توان دنیا را تغییر داد. ولی میتوان به تماشاچی گفت که قادر است دنیا را تغییر دهد.به همین دلیل است که امروز تئاتر یکی از مهمترین عوامل فرهنگی بشر شمرده می شود و نیاز به تئاتر برای مردم آگاه جهان ،نیازی در حد احتیاجات حیاتی( بیولوژیک) است .
در کشور ما هم سنن نمایشی از قدیم الایام وجود داشته است. مدارک تاریخی بسیاری هست که این موضوع را مورد تایید قرار میدهد. بعد از ورود اعراب به ایران فعالیت هایی که می تواند پایه های سنن تئاتری ما باشد متوقف ماند. ولی بعدها این فعالیتها در نمایش های مذهبی متجلی شد.
نمایش های مذهبی که شکل مشهور آن در کشور ما به تعزیه موسوم است. .تمایل به نمایش های مذهبی یکی از علل رونق آن در کشور بوده است. زیرا مردم به این گونه از نمایشها علاقه بسیاری داشته اند در تاریخ معاصر و در زمان قاجار در تکیه دولت نمایش تعزیه به صورت مرتب برگزار میشد. نمایش تعزیه کلیه خصلتهای برگزیده و در خور توجه تئاتر را با خود داشت و به خصوص چون هنرپیشهها پیام مورد نظر تعزیه را دقیقا می فهمیدند و از صمیم جان به آن مومن و معتقد بودند.
برقراری رابطه عمیق و گسترده ممکن میشد. در حقیقت برقراری ارتباط میان هنرپیشه گان تئاتر و مردم یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک نمایش به شما رمی آید .به تدریج با اهمیت یافتن تئاتر در ایران در دوره قاجاریه ،نمایش های متفاوتی از تعزیه به عنوان تئاتر نیز رواج یافت.
بدین ترتیب در جوار تعزیه نمایش های دیگری نیز در ایران شکل می گرفت . نمایش روحوضی، نقالی، سخنوری و تقلید گری از دیگر هنرهای نمایشی بود که متاسفانه امروز این هنرها نیز رو به زوال رفتند و تنها نامی از آنها در تاریخ نمایش باقی مانده است.
با افزایش میزان اجرای تئاتر در اواخر دوره احمد شاه، علی بیگ قفقازی اولین سالن تئاتر در حوالی سنگلج را در اختیار تقلید چی ها گذاشت و پس از سالن های دیگری به وجود آمد و گروهی که با ادبیات فرهنگی آشنایی داشتند ،کوشیدند با توجه به وجوه محتلف نمایش ، تئاتر را در ایران و در شکلی مجزا از تعزیه بوجود آورند.
در این زمان مولیر شاید اولین نمایشنامه نویسی بود که در ایران به طور وسیع شناخته شد.طبیب اجباری ،خسیس و برخی دیگر از نمایشنامههای او با اقبال فراوان طبقه نوپای روشنفکر مواجه شد. رفته رفته گروهی از روشنفکران کوشیدند تا خودشان نمایشنامههایی بنویسد.
البته در این میان منابع فراوان و غنی حوادث تاریخی کمک ارزنده ای برای این روشنفکران بود . نمایشنامه هایی مثل رستم و سهراب، نادر پسر شمشیر در زمره این گونه نمایشها بود. همچنین نمایشهای دیگری مثل “از نصیب و قسمت” و یا “پرخور” که اساس و پایه آن بر بداهه گویی هنرپیشه ها بود، میرفت تا شکل بگیرد. با گسترش انواع نمایشها و تاسیس سالنها موضوع آموزش تئاتر نیز مورد توجه قرار گرفت.
در سال ۱۳۱۵ شهرداری تهران کلاس تئاتر شهرداری را تاسیس کرد. مدت این دوره دو سال بود و پس از پایان دوره آن، هنرستان هنرپیشگی به همت افرادی مثل سید علی نصر ، دریا بیگی ، رفیع حالتی و فضل الله بایگان تاسیس شد. در سال 1320 فارغ التحصیلان این دوره به همت سید علی نصر ،تئاتر هنر را در خیابان لاله زار تأسیس کردند که بعدها به نام تئاتر شهرزاد خوانده شد.
البته در این میان نباید فعالیتهای تئاتری را که در سالن گرند هتل و یا جامعه باربد و تئاتر دهقان و غیره برپا می شد، فراموش کرد. در هر حال هنر تئاتر در کشور ما میرفت تا شکل گسترده و جالبی به خود بگیرد که ناگهان با هجوم و ضربه های همه جانبه سینما مواجه شد و می توان گفت که سینما پایه و اساس این هنر را در دهه ۴۰ و ۵۰ در هم کوبید.
در دهه چهل و پنجاه کوشش های تئاتری در چند قطعه مجزا از هم صورت می گرفت ،مانند: تئاتر دولتی، تئاتر دانشگاهی، تئاتر آزاد ،تئاتر لاله زاری . در تئاتر دولتی ما با سه مرکز مواجه بودیم تئاتر ۲۵ شهریور (تئاتر سنگلج کنونی روبروی پارک شهر تهران)و خانه نمایش که هر دو وابسته به وزارت فرهنگ و هنر بودند و کارگاه نمایش که وابسته به تلویزیون ملی ایران بود.
در این میان تالار ۲۵ شهریور که در ابتدا خوش درخشید به علت محدودیت های بسیار زیادی که گریبانگیر خود کرد( از قبیل ناگزیر بودن از اجرای پیس های ایرانی و غیره) رفته رفته شکل اداره ایی نظیرثبت احوال را به خود گرفت. با هنرپیشه هایی بیکار که صرفاً به خاطر حقوق ماهانه انجام وظیفه می کردند. حال آنکه فعالیت های جالب توجه هنر پیشه های تالار ۲۵ شهریور در تلویزیون آن زمان فصل درخشانی از تاریخ تئاتر ما را به خود اختصاص می داد .
در همان زمان نیز این نکته مطرح می شد که تئاتر نیاز به ایمان و عشق فراوان تئاتری دارند. با وجود این کمک دولت نباید صرفاً به شکل پرداخت حقوق ماهانه به هنرپیشه ها باشد. در دهه چهل و پنجاه ، چه در تئاتر دانشگاهی چه در تئاتر آزاد استعداد های قابل توجهی وجود داشت که باید این استعدادها را مورد پشتیبانی قرار داد و شرایط فعالیت را برای آنها فراهم کرد.
تجربه های موفق سالن های کوچک کارگاه نمایش و خانه نمایش میتوانست در مقیاس و معیار وسیعتری شکل بگیرد و و این امکان وجود داشت که در هر محله یک کارگاه نمایش با گنجایش حدود ۳۰ تماشاچی برپا شود بدینسان علاقه به تئاتر گسترش یافته و شکل بگیرد.
نویسنده:حسن محرابی
گروه تاریخ