غروب هشتاد سال پیش در سال، ۱۳۱۹، چهارم اردیبهشت مصادف با روز چهارشنبه بود. همه جا را آذین بسته بودند. جمعیت فراوانی در میدان توپخانه گرد هم آمده بودند تا شادمانه از بلندگوهایی که به همین منظور نصب شده بودند ماجرای گشایش رادیو را پیگیری کنند.
بعد از ظهر مقامات لشکری و کشوری با لباس های رسمی و اتومبیل های تشریفاتی به محل افتتاح رادیو ( ساختمان بیسیم واقع در جاده شمیران)، وارد می شدند. از احمد متین دفتری، نخست وزیر وقت که از مدت ها پیش به دنبال مجوزهای قانونی و تدارک امکانات فنی و تدارکاتی گشایش رادیو تهران بود تا رئیس مجلس و فرماندهان کل ارتش و شهربانی. متین دفتری به عنوان مدیر اصلی مراسم، امور را نظاره می کرد. وی از یکی دو سال پیش به اتفاق همکارانش، تشکیلات تبلیغی سازمان پرورش افکار را بوجود آورده و برای پیشبرد برنامه های تبلیغی آن رادیو را در نظر گرفته بودند.
البته مردم کمابیش از طریق برخی گیرنده های سکنه ی متمول شهر و یا برخی بلندگوهای میادین شهری، با صدای رادیوهای خارجی و از جمله رادیو آلمان هیتلری آشنا بودند و از آن طریق مشتاقانه و به تعبیر دیگر با نوعی ترس و دلهره، تحولات جنگ جهانی دوم را دنبال می کردند.
بهر حال رادیو با هیجان فراوان مردمی و با سخنان ( محمدرضا پهلوی)، گشایش یافت و پس از آن متین دفتری هم از تاثیرات خوب رادیو بیاناتی فرمودند.
به این ترتیب رادیو هم وارد ارتباطات اجتماعی ما ایرانیان شد.
خیلی زود پخش آن سراسر مملکت را در بر گرفت و علاوه بر رادیوی سراسری، رادیوهای استانی و حتی شهری نیز آغاز به کار کردند. ضمن اینکه تا سال های سال برای مردم اقصی نقاط ایران، از جمله روستاها و عشایر، این فناوری تعجب برانگیز بود و این گونه بود که جعبه ی سخنگویش خطاب می نامیدند و برایش پوشش و لباس مناسب فراهم می کردند.
پس از گذر راه هشتاد ساله طی شده، امروزه اغلب خاطرات زیادی از مجموعه برنامه های جذاب و شنیدنی رادیو در حافظه داریم. از برنامه شنیدنی فرهنگ مردم زنده یاد انجوی شیرازی گرفته تا هیجان علمی برنامه مرزهای دانش استاد محیط طباطبایی.
خیلی بزرگان در رادیو برنامه داشتند. در حوزه های علمی، فرهنگی، ادبی و هنری گوناگون. از استاد مطهری گرفته تا اخوان ثالث و ابتهاج و روح ا… خالقی.
عموم مردم هم روزهای خود را با تقویم تاریخ آعاز می کردند و با در انتهای شب به پایان می بردند.کسانی هم که شب بیدار بودند و یا به هر دلیل خواب زده! برنامه راه شب مونس شبانه شان بود.
و اما با این تجربه هشتاد ساله، امروز چقدر از رادیو و برنامه هایش بهره می بریم.
مونس روزها و شب های ما امروزی ها چیست؟ روزنامه، کتاب، تلویزیون، سینما و یا فضای سایبری و شبکه های اجتماعی موبایلی.
هیچ اشکالی نداره، چون همه این وسایل ارتباطی مفید و ارزشمندند.
ولی با در نظر بگیریم که هر کدام از این وسایل کارکردی دارند و برای شرایط بخصوصی مناسب هستند.
شایسته است ویژگی های هر کدام را مرور کنیم و به گونه متناسب از آن ها بهره ببریم.
به یاد داشته باشیم که در گذشته هم هیجان استفاده از رادیو، ما را تا مدت ها از مطالعه کتاب واداشت. به طوری که با نسبت دادن ویژگی فرهنگ شفاهی به فرهنگ خود، مشغله های فراوانمان را با رادیو توجیه می کردیم.
من نه از روی تعصب، بلکه با توجه به حداقل یک ربع قرن تجربه کار حرفه ای در رادیو، بر این باورم که رادیو کماکان می تواند به سهم خود و به گونه ای متناسب در برنامه شبانه روزی مان نقش آفرین باشد.
به هر تقدیر شایسته است، ضمن گرامی داشت سال روز تولد رادیو، به همه نویسندگان، کارشناسان، گویندگان، گزارشگران، بازیگران، کارگردانان… و تهیه کنندگان رادیو ادای احترام کنم. عزیزانی که اکنون در میان ما نیستند، ولی خاطرات زیبایی برایمان به یادگار گذاشته اند و البته بزرگوارانی که امروز هم مشتاقانه درصددند در گسترش دانش، فرهنگ و هنر این کهن دیار نقش آفرین باشند.
ابراهیم صابری نژاد؛ دانش آموخته تاریخ و بازنشسته رادیو