در گذشته، حدود 100- 150 سال پیش، دختران و پسران برای یادگیری علوم و فنون زندگی به مکتب خانه می رفتند. جایی شبیه مدرسه های امروزی. البته آموزش های قرآنی و روخوانی عربی از عمده ترین آموزشهای این مکتب خانه ها بود.
همانگونه که نظام آموزشی مکتب خانه ها منحصر به فرد بود،روشهای تشویقی و تنبیهی هم خاص بودند. در خصوص روشهای تنبیهی بارها توضیحاتی داده شده به گونه ای که ترکه و فلک نامی آشناست. اما در خصوص روشهای تشویقی کمتر گفته شده است عیدی سازی یکی از این شیوه های تشویقی است که بعدا بیرون از مکتبخانه ها و در میان مردم نیز رایج شده است.
معلم مکتب خانه برای تشویق ، برگه های کوچکی تهیه میکرد که تصاویر ساده ای داشت همچون: فرشته و سوارکار و نبرد دیوورستم و عشاق و حکایاتی از این دست که با باسمه های چوبی به روی کاغذ چاپ زده می شد. گاهی هم پس از چاپ مهر، با دست رنگ آمیزی می شده است. البته این هدیه های مصور و زیبا، فقط نزدیک سال نو به شاگردان داده می شد و از اینرو به آنها “عیدی سازی” می گفتند.البته واژه “عیدی سازی” بر این اوراق، اولین بار توسط منوچهر انور پیشنهاد شد.
منوچهر انور در کتاب از فرانکلین تا لاله زار در این خصوص می گوید:”من ضمن تحقیقاتم یک چیزی را پیدا کردم که نمی دانم آن را صنعت بشمارم با هنر ،اسمش بهر حال عیدی سازی است. در دایره المعارف در مدخل عیدی سازی به این موضوع اشاره شده است.یک جور کلیشه های چوبی بوده که می زدند روی کاغذ ،تصویرش را برگردان می کردند.گویا تا زمان فتحعلی شاه بوده ، بعدها از مد افتاد .نقش هایی مثل کالسکه ،بهرام گلندام،رستم و دیوسفید،یوسف و زلیخا و… به این “عیدی سازی”میگفتند.در نوروز این نقش ها را مثل مهر می زدند روی کاغذ و مثل کارت تبریک می دادند به آدم ها ….من این عیدی سازی را برایش گزارش نوشتم ،خیلی مفصل .عکس های این مهر های چوبی بزرگ را هم گرفتم و دادم دست دکتر مصاحب و در دائره المعارف مصاحب چاپ شد.”
عده ای معتقدند، معلم مکتب خانه ها این عیدی ها را به شاگردان میداده اند و انتظار عیدی گرفتن داشته اند. اغلب شاگردها نیز با تخم مرغ و مرغ و روغن و اقسامی از این قبیل، عیدی معلم را می داده اند. شنیده شده که برخی هم، این عیدی سازی ها را به امانت نزد مغازه های صحافی و کتابفروشی ها می سپرده اند که اگر کسی خوشش آمد، بخرد. چیزی بوده شبیه کارت تبریک و یا کارت پستال های فرنگی. اینکه این هنر را در چه بخشی باید طبقه بندی کرد کار دشواریست. اگر بگوییم هنر عامه، باید در بخش تصاویر مذهبی و بزمی فرهنگ عامه قرارشان داد. یا نوعی گرافیک ابتدایی که وظیفه اش اعلان تبریک، تحسین و یا اعلاناتی از این دست بوده که به گیرنده آن مربوط می شده است.
در هر حال در مدارس قدیمی و مکتب خانه ها، این نقوش چاپی به عنوان جایزه و هدیه عید به شاگردان اهدا می شد. غالبا تعداد نقشمایه های هر برگ چاپ شده، با تعداد سال های گذرانده و درجه تحصیلات دانش آموزان تناسب داشت. نیز از این برگه ها به عنوان کاغذ کادو برای ارسال و تحویل هدیه در جشن های مختلف سال استفاده می شد. ولی این کاغذها تنها حکم لفاف را برای هدایا ایفا نمی کردند و به عنوان هدایای مستقل نیز در بین عموم مردم به کار می رفتند.
چنانکه اشاره شد ،نگاره ها و نقوش به کار رفته در این آثار از لحاظ مضمون بسیار متنوع بودند؛ و تصاویر گوناگون شامل نقوش تزئینی، مضامینی از زندگی روزمره مردمان آن روزگار، موضوعات دینی و آئینی و مجالس رزم و بزم را در بر می گرفت. به طور کلی بیشتر مضامین آن از هنر قدیم ایران سرچشمه می گرفت.
هر تصویر، بر قالب جدا کنده کاری می شد، و چاپگر تصاویر مختلف را در هنگام اجرای اثر با یکدیگر ترکیب می کرد. و از ترکیب باسمه های مختلف نتایج متنوعی استنتاج می شد.
روش تهیه آنها نسبتا ساده، و کاربردی است. هنرمندان چاپگر ایرانی نقوش مختلف را بر روی چوب گلابی حکاکی می کردند، و سپس قالب آماده شده که از نظر ظاهر به قالب های مورد استفاده در چاپ پارچه های قلمکار شباهت دارد را بر بالشتک آغشته به مرکب سیاه ایرانی، میفشردند و طرح را بر روی کاغذ مناسب منتقل می کردند.
گروه تاریخ