“آژنگ نیوز”:چندی پیش خبر درگذشت رحمان گلزار شبستری به عنوان سازنده،مالک،بنیانگذار و…شهرک اکباتان مطرح شد.همچنین ساخت این شهرک نیز از ابتکارات شخص ایشان عنوان شد.یکی از روزنامه ها نیز مصاحبه ای از ایشان را منتشر کرد.در آن گفتگو عنوان شده بودکه،آقای گلزار ظاهرا به تصمیم شخصی می خواسته که شهرک اکباتان را بسازد وبه دنبال زمین مناسب میگشته است که با پیدا شدن زمینِ آقای نظام السلطنه ،مقدمات ساخت شهرک اکباتان از سوی جناب گلزار فراهم شد.سپس به نقل ازایشان درآن گفتگو آمده بود: وقتی قرار شد پیش نظامالسلطنه بروم. فقط ۵ میلیون تومان را نقدی داشتم و برای دیدن او به فرانسه رفتم. خانهاش در خیابان Avenue Foch،یکی از زیباترین خیابانهای پاریس بود.طرح اولیه شهرک اکباتان با دیدن این خیابان در ذهنم نشست. در پروژههای اولیه شهرک هم این ایده کاملاً منعکس است.وقتی به خانه او رفتم، نظامالسلطنه روی تخت دراز کشیده بود.
گفتم من میخواهم این زمینها را بخرم و شهرک بسازم وکمی هم درمورد ایدهام توضیح دادم.نظامالسلطنه از جا بلند شد و من را بوسید و گفت: «این زمین برای تو.به پیشکارم میگویم که این کار را انجام دهد؛چقدر میخواهی بابت آن پول بدهی؟» من بهدلیل اینکه در مورد آن محل تحقیقات مفصلی انجام داده بودم،ارزش واقعی زمین نظامالسلطنه را میدانستم و قیمت واقعی را به او اعلام کردم.گفتم ۵ میلیون و اوهم قبول کرد.آن زمین را هم خریدم.این شد که ۱۰۰ هزار متر زمین را که از قبل داشتم و ۴۵۰ هزار متر زمین دیگر را هم خریدم.بعد از آن افکار شهرک اکباتان شروع به رشد کرد.رخی دیگر از رسانه ها نیز برای دراماتیک تر! کردن موضوع ،مدعی بودند که آقای گلزار در ابتدای انقلاب اسلامی پیشنهاد کرده بود که می تواند بزرگراه تهران و چالوس را هم بسازد!اما کسی به پیشنهاد او توجه نکرد!
باذکر این مقدمه تلاش میشود برای روشن شدن موضوع به تاریخچه و زمینه های شکل گیری ساخت شهرک اکباتان ونقش مهندس گلزار شبستری بپردازیم.زیرا ساخت مراکز مسکونی –آپارتمانی بزرگ نتیجه یک فرآیند ،اقتصادی و برنامه ریزی های دراز مدت است و نه خواست،اراده و خلاقیت یک فرد و یا افراد.
در اوایل دهه چهل خورشیدی برنامه معروف به انقلاب سفید شاه و ملت اجرا شد.مهمترین هدف این برنامه،به بیان کارشناسان،از بین بردن طبقه شبه فئودال زمین داران درروستاهای ایران بود.پس از آن نیز درهمان زمان،خصوصیسازی والقای اقتصاد سرمایهداری ، با تمایل آشکار به صنعتیسازی سریع ترویج می شد.این سیاست نوسازی با حمایت و رشد تصاعدی درآمدهای نفتی، موجب گسترش شهرنشینی با سرعت بالا از اواسط دهه چهل خورشیدی گردید.یعنی اجرای این برنامه ها منجر به مهاجرت گسترده روستا ییان به شهر به تهران، شد.
برای پاسخ به رشد سریع جمعیت در شهرهای اصلی، در برنامه ای موسوم به «برنامه راهبردی چهارم ملی» ایران (۱۳۵۱-۱۳۴۵) نیاز به ساخت پروژههای مسکن در مقیاس بزرگ ،ضروری تشخیص داده شد.این ابتکار با تاکید بر اهمیت مشارکت بخش خصوصی و دولتی در این فرآیند، بر ایجاد محل اقامت برای کارگران در صنایع جدید و یا برای کارمندان به ویژه در تهران متمرکز شد.همچنین پیش از آن،سازمان برنامه و بودجه در سال ۱۳۴۴ از شهرداری تهران خواست تا طرحی جامع برای توسعه شهر تهیه کند،طرحی که هدف آن کنترل رشد بیسابقه شهری بود.در نتیجه، ویکتور گرون آسوشیتس،صاحب یک شرکت معماری مستقر در لس آنجلس، با کمک یک معمار محلی، یعنی عبدالعزیز فرمانفرمائیان، مأمور شدند تا طرح جامع تهران را آماده کند.
این طرح البته در راستای یک طرح کلی تر و گسترده تر در سطح جهانی بود.در دهه چهل خورشیدی در جهان شکل گیری شهرهای ابر ساختار از سوی معماران غربی مطرح گردید .هدف این معماران ساخت برجها و مجتمع های وسیع آپارتمانی در راستای بوجود آوردن ابر شهر ها بود.
این معماران تمایل به طراحی و برپایی ابرسازههای عظیم بتن آرمه داشتند که عمدتاً بر روی سکوها ساخته میشدند.طرحی که ساخت شهرک اکباتان کانلا مطابق بر آن بوده است.
به عنوان مثال دولت کره جنوبی یک معمار به نام کیم سوو گئون را در سال (چهل وپنج خورشیدی) منصوب کرد تا مجتمع Sewoon را به عنوان یک مجتمع مسکونی عظیم در سئول طراحی کند.در کشور ژاپن هم در همین زمان؛ طرح ساخت مجتمع های مسکونی جدید در خلیج توکیو اجرایی شدند.
این مفهوم همچنین منبع الهام برای قوانین جدید، طراحی شهری و گفتمان معماری در ایران شد.به عنوان مثال، سازمان برنامهریزی و وزارت دارایی در حالی که سیاستهای بازار آزاد را ترویج میکرد، از سال ۱۳۴۳ ابتکاری را اجرا کرد که به موجب آن از شرکتهای مشاوره و مهندسی ایران خواسته شد تا هر زمان که پروژههای شهری در مقیاس بزرگ طراحی میکنند، شریک بینالمللی را درگیر کنند. به همین ترتیب، شرکتهای ساختمانی جهانی مجبور بودند با یک شرکت داخلی سرمایهگذاری مشترک ایجاد کنند تا واجد شرایط ساخت در ایران باشند.
همچنین دراین خصوص می توان به افتتاح اولین کنگره بین المللی معماران ایران در اصفهان، در سال۱۳۴۹خورشیدی نیزاشاره کرد.
بعد از برگزاری این کنگره ها در ابتدا بحثهای نظری در این خصوص مطرح شد.مثلا درمجله هنرومعماری ایران( که از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۹چاپ میشد)در ابتدای دهه پنجاه،پروژههای معماری نوآورانه قرن بیستم درسرتاسر جهان منتشرشدو در مورد اینکه چگونه فنآوریها و تکنیکهای پیشرفته ساخت وسازاین پروژهها را ممکن ساخته است،نیز مطالبی منتشر گردید.
پس از آن تلاشهایی برای اجرایی کردن طرح ساخت مجتمع های آپارتمانی انجام گرفت.اما برای طرح اصلی،در این راستا،دو تن از کارشناسن بین المللی لوئیس کان وکنزو تانگه دراواخر دهه چهل توسط شهرداری تهران مأموریت یافتند تا پروژه های بزرگ برای شهر تهران طراحی کنند.از دیگر سوبه عنوان بخشی از این ابتکار،شهرداری تهران در سال ۱۳۴۹ به شرکت بازآفرینی تهران (زیر مجموعه شهرداری تهران) اجازه اجرای اولین مرحله طرح جامع را داد.از این رو،شرکت بازآفرینی زمین را به توسعه دهندگان خصوصی اعطا کرد تا مسکن مقرون به صرفه طبقه متوسط را فراهم کنند.یکی از اولین مناطقی که به آن اختصاص داده شد،یک قطعه زمین خالی وسیع در غرب تهران بود، محلی که بعدها به شهرک اکباتان معروف شد.در این زمان رحمان گلزار شبستانی، معمار جوان ایرانی،کارمندشرکت شرکت بازآفرینی مسئول پیگیری پروژه آزمایشی شهرک اکباتان در سال ۱۳۵۱ خورشیدی شد.
برای اجرای این اهداف،شرکت بازآفرینی با همکاری بنیاد پهلوی(یعنی حمایت گسترده حکومت و دولت وقت) یک مشارکت فراملی بین شرکت های داخلی و بین المللی ایجاد کرد. در سال ۱۳۵۳،شرکت بازآفرینی یک شرکت معماری آمریکایی به نام Gruzen and Partners (به مسئولیت جردن گروزن و پیتر سامتون) را برای طراحی شرق اکباتان منصوب کرد و از یک توسعهدهنده نیویورکی به نام Starrett Housing Corporation به ریاست هنری بناخ خواسته شد تازمینه های تامین مالی وساخت این پروژه را فراهم کند.همچنین یک دفتر معماری از سوی کره جنوبی،با عنوان گروه فضایی،نیز توسط کیم سوو گئون تأسیس شد.این گروه هم در سال ۱۳۵۵ مأموریت یافت تا اکباتان غربی را طراحی کند. پیش از انتصاب این افراد برای طرح اکباتان،همه این افراد در پروژه های معماری معتبری که توسط بنیاد پهلوی حمایت می شد، مشارکت داشتند.در واقع،این بنیاد در طول دهه ۱۳۵۰ بسیاری از توسعهدهندگان آمریکایی و معماران بینالمللی را مأمور ساخت پروژههای مسکن مجلل برای ایرانیان طبقه ممتاز و مرفه عمدتاً در تهران،کرده بود.به عنوان مثال، کنزو تانگ، موشه صفدی و موشه باشان به ترتیب برای طراحی پروژه آ.اس،پ، و برج های مسکونی اسکان مأمور شدند.به عنوان بخشی از طرح جامع تهران، بنیاد پهلوی همچنین راه اندازی برجهای مسکونی ابرساختار را در دیگر نقاط تهران در نظر داشت.اکباتان البته شهرکی بود که به اسکان اشخاص کم درآمدتر هم در آن توجه شده بود.
همچنین در ساخت اکباتان از متخصصان ایرانی هم استفاده شد.در همین ارتباط از مصالح ساختمانی تولید شده در داخل کشور مانند پنلهای بتنی نما،برای غرب اکباتان استفاده گردید.برای این منظور، شرکت بازآفرینی شهرداری تهران از چند شرکت مهندسی ایرانی خواست تا از تامین کنندگان مصالح ساختمانی اروپایی (ازجمله دیوارهای دوجداره فرانسوی، سیمان آلمانی، کاشی ایتالیایی و مواردی از این قبیل) مجوز دریافت کنند.در درازمدت قرار بودصنعت ساختمان ایران از این جریان استفاده کرده تا خود را از کمکهای فنی خارجی مستقلتر کند و به آنها امکان دهد تا مستقیماً در ساخت اکباتان مشارکت کنند.در این زمان رحمان گلزار که به نوشته مطبوعات سال ۵۵ عنوان”مهندس گلزار مدیر عامل نوسازی و عمران تهران”را داشت مسئول پیگیری این پروژه بود. رحمان گلزار همچنین از شرکت مسکن استارت سازنده اکباتان درخواست کرده بود تامهندسان ایرانی برای کمک به ساخت اکباتان شرقی آموزش ببینند. علی جوان فروزنده وقاسم مطلبی از این گروه بودند که در کنار گلزاردرزمینه ضرورت بهره گیری ازارجاعات بومی در طراحی فضاهای عمومی کار می کردند.
بدین ترتیب روشن است که انجام بسیاری از طرحهای اقتصادی و صنعتی (بدون در نظر گرفتن آثار مخرب و منفی و یا مفید آنها)و از جمله پروژه هایی مانند ساخت شهرک اکباتان؛ دارای زمینه های تاریخی برنامه ریزی های قبلی بوده و محصول یک فرایند پیچیده و گسترده هستند.در این روند،اشخاصی مثل آقای گلزار هم در این پروژها نقشی برعهده داشته اند.از این رو محدود ساختن یک روند تاریخی به تصمیم گیری های شخصی و سلیقه های فردی و سپس اسطوره سازی از آن افراد و معرفی آنها در حد یک نجات بخش! ازنظر تاریخی دارای ضعف و اشکال اساسی است.
نویسنده:حسن محرابی
گروه گزارش