“آژنگ نیوز”:دوره گردی ویا دوره فروشی یا بقول عوام تهافی (طوافی) از مشاغل بسیار مهم دردوره قاجار بود. به گونه ای که اکثر مرپم نیازهای روزانه خود را از طریق این فروشندگان دوره گرد تامین میکردند.عبداللله مستوفی در کتاب زندگانی من در این خصوص می نویسد:در آن دوره (۱۲۸۰ خورشیدی)هم مثل امروز (۱۳۴۰خورشیدی)یکی از مشاغل بود از سبزی گرفته تا روغن و سر که و سوزن و سنجاق و قندرون و شیره و رب انار سهل است وسمه باسم رنگ نسائیده کرمان( وسمه در آن روزها مثل روژلب امروز خانمها بود که همیشه باید ابروهای آن ته رنگ وسمه داشته باشد. بنابر این دوره گرد کیسه ای از وسمه با تر از و مثقالی در دست ، دوره میافتاد و برای حفظ ظاهر اسم آن را رنگ نسائیده کرمان گذاشته و باین اسم وسمه .میفروخت)و همه چیز طرف احتیاج را دوره میگرداندند. با این تفاوت که امروز دوره گرد حساب زحمت و خسارت کفش و تلف وقت صاحب خانه را در رفتن تا دردکان و بی اطلاعی او را از قیمت هم میکند و روی کالای خود قیمت میگذارد در صورتیکهدر آن دوره چون دوره گرد از کرایه دکان و عوارض و خیلی چیزهای دیگر از دکاندارها پیش بود جنس خوب را بقیمت مناسب تر میفروخت. امروز اکثر دوره گردها بنجل آب کن دکانها و بعضی شاگرد دکاندارهائی هستند که جنسهای مانده و وازده دکان استاد را در پس کوچه ها بقیمت گزاف بحلق مردم میکنند.

خیابان نادری قاجار - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

بعضی از این دوره گردها بالاختصاص چیزهایی دوره میگرداندند که مشتری آنها بچه ها و زنها بودند مثل حلوا خرما ، ماما جیم جیم(نوعی آب نبات) یا ذرت بوداده و گندم شاهدانه و کماج در زمستان آلوی خیس کرده و گوجه گیلانی و چغاله بادام و سیبهای کالک در بهار ، انواع میوجات در تابستان و پائیز بعضی از چیزها بود که باید حکما از دوره گرد بخرند زیرادکان خاصی برای فروش آنها لا محاله بدسترس عموم نبود از جمله گردوی تازه البته دکانهایی بود که در آنها گردو را با کارد تیز بطوریکه مغز از پوست بدرستی سوا شود مغز میکردند ولی فروش این متاع مثل امروز منحصر بدوره گرد بود؛ همچنین سیب زمینی ولبو و عدسی وسیرابی و پونه و با قلای خشک پخته ولی مشتری این سه کالای آخری بچه ها نبودند آنها را در اوائل شب برای معتادهای بالکل دوره میانداختند و مخصوصاً نطنزیها بیشتر باین
کسب میپرداختند.

هر یک از این دوره گردها برای عرض متاع توصیفاتی بمناسبت و بیمناسبت جهت کالای خود میکردند. خیار را به سبز و صبح چیده ، چغاله را به تر بادام و گلبادام وریزه بادام ، گوجه را بگیلانی ، کماج را بگل و تازه ، اسفناج را بورامینی ، کاهو را بنازک و ورامینی و یکی یک بره، ذرت بو داده را بنقل ،بیابان مغز گردوی تازه را بگل و تازه ، آلوبالو را بگیلاس و صفرا بر ، گیلاس را به آب گل خورده بستنی را بنو بر بهار و پونه را به نعناع و گل ، ما ما جیم جیم را به گیلانی حلوا جوزی را به نصیر ،خانی گندم شاهدانه را ببو داده و خوش مزه تخمه هندوانه را بیکى یک بادام ، گرمک را به بی بلا طالبی را به تنگ طلا انار را به آبی و ملس توت را بخرما شاه توت را بصفر اشکن زرد آلو را به نوری وعسل ، هلورا برسیده و سبز و پر آب به ،را بشیرین از گیل را بپیوندی و شیرین ، کدورا بمسمائی ، هویج را بنقلی انگور را به ،نبات انجیر را به بیدانه و باقلوای تر و بادنجان را ببغدادی بدون ذکرادات تشبیه بطرز اضمار تشبیه و توصیف میکردند.

هنوز ادبیات جدید وارد این صنف نشده بود و عقل دوره گردهای آنزمان بتوصیفاتی از قبیل درشته گوجه مال خورشته گوجه گرمک مازندران برای پرتقال و نقل یاس نمی رسید.

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *