“آژنگ نیوز”:مطبوعات و جلب اعتماد عمومی مردم در سال ۱۳۵۷یکی از مهمترین ویژگیهای مطبوعات به باور دکتر محمد مهدی فرقانی بوده است.
دکتر محمد مهدی فرقانی متولدسال ۱۳۳۱ در یزد با روزنامه کیهان، به عنوان خبرنگار، گزارشگر، دبیر سرویس، عضو شورای سردبیری و عضو شورای تیتر روزنامه در فاصله سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۷۵، همکاری مطبوعاتی داشت.
به گفته خود ایشان :در سال ۱۳۵۲ وارد تحریریۀ روزنامۀ کیهان شدم و در سال ۱۳۶۵ به دعوت مرحوم دکتر معتمدنژاد ودکتر بدیعی برای تدریس به دانشکده علوم اجتماعی آن زمان دعوت شدم و از سال ۱۳۷۵عضو رسمی هیئت علمی شدم.
وی فارغ التحصیل دوره کارشناسی روزنامه نگاری، کارشناسی ارشد و دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بوده و آخرین مسئولیت ایشان عضویت هیات علمی گروه علوم ارتباطات و ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است.
همچنین دکتر فرقانی از سال ۱۳۷۸ تا آبان ۱۳۸۲ رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها [دفترمطالعات و توسعه رسانهها] بود.
ایشان علاوه بر انتشار مقالات متعدد در حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری کتابهای مختلفی نیز تالیف نموده اند از جمله:کتاب”درآمدی بر ارتباطات سنتی درایران” ، “راه دراز گذار” و”گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری”.
بنیانگذاری و سردبیری ماهنامه علمی- آموزشی تدبیر از سال ۱۳۶۸ و مدیریت مسئول فصلنامه تخصصی رسانه به مدت چهار سال ازدیگر فعالیتهای مطبوعاتی و مدیریتی ایشان بوده است.
به گفته خودشان در طول ۴۸ سال فعالیت در حوزه ارتباطات و رسانه ها نیمی از آنرا در روزنامه کیهان و نیمی دیگر در حوزه دانشگاهی فعالیت داشته اند.گفتگوی ما با ایشان در خصوص وضعیت مطبوعات در سال ۱۳۵۷ را در ادامه مطالعه خواهید کرد.
جناب فرقانی فعالیت مطبوعات در سال ۱۳۵۷ دارای چه ویژگی هایی بود؟
همانگونه که میدانید سال ۱۳۵۷ خورشیدی سال پر تلاطمی از نظر رویدادهای اجتماعی بود.بالتبع وضعیت نشریات نیز دستخوش تغییرات بسیار مهمی شده بود.روزنامه های کثیر الانتشار بویژه کیهان و اطلاعات تغییر رویکرد بسیار زیادی دارند.این روزنامه ها سعی میکردند که نظام سانسور و به نوعی محدودیت هایی که وجود داشت را دور بزنند .رویداد مهمی در جریان بود و روزنامه ها نیز تلاش میکردند اخبار انقلاب اسلامی را منعکس کنند.این رویه از ابتدای سال ۵۷ شروع شده بود. اما حضور نظامیان در مرحله اول در شهریور ماه در داخل تحریریه روزنامه موجب شدت گرفتن تحولات در حوزه اطلاع رسانی شد.در این زمان ،نیروهای نظامی در تحریریه روزنامه مستقر شدند. آنها می خواستند تمام مطالب را قبل از چاپ ببینند و پس از سانسور منتشر شود.این اقدام موجب شکل گیری اعتصاب سه روزه شد.تحریریه در اعتراض به این اقدام دست از کار کشیدند.این اعتصاب موجب شد که دولت شریف امامی مجبور به مذاکره با نمایندگان اعتصابیون وسندیکای نویسندگان و خبر نگاران مطبوعات شد.نتیجه این مذاکرات آن شدکه دولت شریف امامی تعهد نامه ای را امضا کرد که در آن متعهد شده بود که سانسور را متوقف کرده و نیروهای نظامی هم از روزنامه رفتند.از این به بعد تلاش روزنامه نگاران منجر به فعالیت مستقل و بدون بیم از سانسور،در روزنامه ها شد.در این دوران اخبار و رویدادها پوشش خبری کامل داده میشد.البته اعتصاب سه روزه مطبوعات از سوی دیگران هم الگو قرار گرفت و شاهد اعتصابات دیگری در حوزه کارکنان دولت و کارگران نیز بودیم.
اعتصاب دوم و نزدیک به دو ماه در آبان ماه همین سال چه تاثیر دیگری بر فعالیت مطبوعات داشت؟
واقعیت این است که هم در مرحله اول وهم در مرحله دوم اعتصاب مطبوعات خود خواسته نبود و تحمیل شد.روزنامه نگاران می خواستند که به وظیفه حرفه ای خود عمل کنند اما نیروهای نظامی مانع آن بودند.در دور دوم اعتصاب هم مخالف تعهد دولت، باز هم تلاشهایی برای سانسور مطبوعات شد. اما بعد از پیروزی در اعتصاب مرحله دوم ،در این مرحله اخبار مربوط به انقلاب اسلامی به صورت گسترده تری منتشر میشد.در این مرحله بود که اخبار نهضت و مطالب مربوط به امام خمینی همینطور سخنرانی های ایشان به صورت صریحتر و مفصل تر در مطبوعات چاپ میشد.در حقیقت دراین دوران ودر سال ۵۷ ،این زمان آزاد ترین موقعی بود که مطبوعات درآن زمان ،تجربه میکردند.تقریبا در همین زمان بود که اعتصاب رادیو و تلویزیون هم اتفاق افتاده بود و این دستگاه اطلاع رسانی هم دچار تحولات مهمی شده بودند.در حقیقت این دوره مطبوعات فعالیتهای منحصر به فرد و تازه ای داشتند.
امکان دارد به نمونه ای از این اقدامات اشاره کنید؟
درحدود شهریورماه خبری به روزنامه رسید که شریف امامی نخست وزیر یک مصاحبه انجام داده است.اودرمصاحبه اش مطالبی به این مضمون گفته بود که:ما سعی میکنیم با آیت الله خمینی وارد مذاکره وگفتگو شویم.همچنین اگر ایشان تمایل داشته باشند می توانند به ایران برگردند” و نکاتی از این قبیل. ما در روزنامه همین موضوع را بهانه کرده و سعی کردیم یک شماره فوق العاده چاپ کنیم. چون زمانی که خبر این مصاحبه به دست ما رسید ،روزنامه عصر چاپ و توزیع شده بود.ویژه نامه مورد نظر ما یک ورقی بودو در صفحه اول برای نخستین بار عکس امام خمینی را چاپ کرده بودیم.البته در روزنامه عکس امام را نداشتیم .یکی از بچه های تحریریه این عکس را در خانه اش پنهان کرده بود. او عکس را به روزنامه آورد و ویژه نامه استثنایی منتشر شد.روتیتر مطلب مربوط به شریف امامی بود ولی تیتر مذاکره برای بازگشت آیت الله خمینی به میهن بود. عکس بزرگ امام هم در صفحه اول قرار گرفته بود.آن شماره غوغا به پا کرد .ماشینهای چاپ توانایی انتشار زیاد و تیراژی که مردم به دنبال آن بودند را نداشت.عده زیادی از مردم که نتوانسته بودند به این فوق العاده دست پیدا کنند جلوی موسسه کیهان اجتماع کرده و در خواست روزنامه داشتند.ما هم در روزنامه نسخه هایی که هنوز توزیع نشده بود را برای مردم پرتاب میکردیم. حتی اعضای موسسه،روزنامه هایی را که برای خودشان برداشته بودند را برای مردم فرستادند.این شماره نماد جالبی از همراهی و همگامی مطبوعات با جنبش مردمی بود.
وضعیت مطبوعات دیگر مثل نشریاتی که با مدیریت روزنامه نگاران قدیمی مثل سپیدو سیاه فردوسی و تهران مصور منتشر میشدند چگونه بود؟
سال ۵۳ دولت هویدا به بهانه کمک به نشریاتی که دخل و خرج نمیکنند تعداد زیادی از آنها را تعطیل کرد. البته ظاهرا این موضوع با رضایت خودشان بود.مبالغی هم که دریافت میکردند قابل ملاحظه بود. ضمن آنکه تعدادی از آنها واقعا تیراژ نداشتند و نبود آنها مشکلی ایجاد نمی کرد.تعدادی از این نشریات در سال ۵۷ مجددا منتشر شدند.استقبال خوبی هم از این مجلات شد. چون در این زمان هیچ دستگاه اطلاع رسانی وجود نداشت .این مجله ها ابزار ارتباطی خوبی بودند. اما در عرصه خبر زیاد نمی توانستند فعالیت کنند. در حوزه خبر رسانی وظیفه اصلی بر عهده روزنامه ها بود.از طرف دیگر سرعت تغییرات این مطبوعات کند تر از سرعت و روند انقلاب اسلامی بود. به همین دلیل اهمیت خبر رسانی روزنامه ها در این زمان خیلی بیشتر بود.
نشریات رستاخیزی که از سال ۵۴ وارد عرصه شده بودند چه سرنوشتی داشتند؟
در سال ۵۷ واقعا تاریخ مصرف روزنامه نگاری عصر رستاخیز خاتمه یافته بود. در این نشریات به خاطر اینکه حقوق خوبی میداد تعدادی از روزنامه نگاران حرفه ای و شاید علیرغم میل خودشان مثل مهدی سمسار سردبیر روزنامه رستاخیز هم فعال بودند. اما با سرعت گرفتن انقلاب اسلامی آنها از نظر جذب مخاطب کاملا ناموفق بودند.این نشریات به طور خودکار و طبیعی از صحنه خارج شدند.انگ رستاخیزی بودن کافی بود که مردم اقبالی به آنها نشان ندهند.
به عنوان نکته آخر بفرمایید فعالیت مطبوعات در سال ۵۷ از نظر تاثیر گذاری چگونه بود؟
در مجموع در سال ۵۷ بخصوص روزنامه های کثیر الانتشار مثل کیهان و اطلاعات تاثیر خیلی زیادی در روند انقلاب اسلامی داشتند.اخبار تظاهرات راهپیمایی ها ،سخنان امام خمینی و مقامات دیگر مرتبط با انقلاب رویدادها اعتصابات و خلاصه هرچه پیرامون این جنبش وجود داشت را منعکس میکردند.ضمن آنکه مردم به همین جهت استقبال فوق العاده ای از روزنامه ها داشتند.تیراژ روزنامه ها به بالاترین میزان خود رسیده بود.روزنامه بلافاصله پس از توزیع نایاب میشدو مردم صفهای طولانی در جلوی کیوسکها تشکیل می دادند. تعدادی از مردم در همین صف خرید روزنامه تیر خوردند.به همین دلیل رسانه ارج و قرب بسیار زیادی بین مردم داشت. در اینجا و در همین ارتباط به یک خاطره اشاره کنم. روزی که امام خمینی به بهشت زهرا آمدند. من به همراه کوروس بابایی با جیپ روزنامه به بهشت زهرا رفته بودیم برای پوشش خبر ورود امام و سخنرانی ایشان .وقتی وارد بهشت زهرا شدیم سیل جمعیت در آنجا دیده میشد و درحالت عادی اصلا امکان عبور از آنجا وجود نداشت.اما وقتی مردم جیپ روزنامه را میدیدند سریع راه را باز میکردند. حتی چند جا هم که ماشین در گل و لای گیر کرده بود،مردم کمک کردند و آنرا از مخمصه نجات می دادند.تیتر :”من دولت تعیین میکنم” نتیجه همین گزارش بود و در روزنامه به چاپ رسید.در حقیقت وقتی میانگین تیراژ روزنامه در این دوران به ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نسخه رسیده بود؛با توجه به جمعیت با سواد آن زمان کشور،میتوان از میزان استقبال مطبوعات از سوی مردم مطلع شد.
گفتگو از:حسن محرابی
گروه گزارش