“آژنگ نیوز”:جمع آوری کلکسیون یک جذابیت ملی است. یک مطالعه نشان میدهد که اگرچه بیشتر مردم به دنبال ثبت رکوردهای جهانی نیستند، اما حدود ۴۰ درصد از خانوادههای آمریکایی درگیر نوعی جمعآوری هستند. برخی از محبوبترین اقلام کلکسیونر عبارتند از کارت پستال، سکه و تمبر، اما تقریباً هر چیزی را میتوان برای لذت ذخیره کرد، از عطر و زیور آلات گرفته تا لباسهای لولیتای ژاپنی و تجهیزات دندانپزشکی عتیقه. یکی از کلکسیونرها حتی کلماتی را که میگوید می دهد و دوست ندارد در لیستی در تلفن خود جمع آوری می کند.
در این مجموعهها، بخش عمدهای از اقلام بدون استفاده میمانند، روی قفسهها یا محکم پشت شیشه بستهبندی میشوند. آنا چرخهای چراغ دار خود را دور یک مسیر نارنجی روشن نمیچرخاند و ری کی به بچههایش اجازه نمیدهد با چهرههای اکشن جنگ ستارگان دهه ۱۹۷۰ او بازی کنند. حتی آنا ای. که اسبهای کوچک را جمعآوری میکند تا هیجان دوران کودکیاش را برای برند جمعآوری کند، مجسمههایش را در قفسهای رها میکند. در ظاهر، این تودهها و مخلوطها نمایانگر کابوس یک محیطبان و علامت تجاری مصرفکننده است: خریدهای بیهدف. اگرچه جمع آوری مطمئناً می تواند در مورد خرید باشد – و خرید تا حد امکان – چیزی جز بی هدف است.
وقتی یک کلکسیونر وارد یک سوغات فروشی یا یک مغازه فروش ابزار و وسایل موسیقی می شود، دقیقاً می داند که چه چیزی می خواهد و چرا آن را می خواهد و آن محصول و آن مجموعه آنها را تبدیل به چه کسی خواهد ساخت. هنگامی که اسکارلت سی، کلکسیونر اشیاء کوچک، یک رنده کوچک پنیر را از یک بازار کثیف می خرد، این کار را برای داشتن یک شی دیگر انجام نمی دهد، بلکه برای حفظ خاطره و رشد زرادخانه ریزه کاری هایشاقدام نموده است. جمع آوری خرید به خاطر خرید نیست، بلکه خرید برای انگیزه های پیچیده تر است. به گزارش روانشناسی امروز، مردم به دلایل مختلف، از شکار اقلام کمیاب گرفته تا کنجکاوی فکری و ساختن یک میراث، اشیا را جمع آوری می کنند.
در واقع، مجموعه ها گواهی بر فداکاری یک مجموعه دار هستند. فرشته آ. یک کلکسیونردر توضیح اینکه چرا کلاه و مجسمههای پوکمون جمع میکند – که به ترتیب دارای ۴۰ و ۳۰۰ مجسمه است، میگوید: «میتوانم مجموعهام را به مردم نشان دهم و بگویم، وقتی میگویم پوکمون زندگی من بوده، به معنای واقعی کلمه بوده است.
کلکسیونرها صدها دلار برای اقلام خود خرج می کنند، ساعت ها سایت های مناقصه را زیر نظر می گیرند و عتیقه جات را صیقل می دهند و بازسازی می کنند. تخلیه مصرف گرایی در مورد جذابیت انبوه و منسوخ شدن برنامه ریزی شده است که مصرف کنندگان را وادار می کند که قدیمی را به نفع جدید دور بریزند. این اقدامات به دلیل یکنواختی و عدم دلبستگی رشد میکند، و مردم را تقریباً مجبور به خرید تاپهای مد روز یا اجناسهای غیرضروری سوق میدهد. از سوی دیگر، جمع آوری تعهد به یک برند یا کالا برای سالیان متمادی، علیرغم تغییر روندها است. این میل به حفظ است، حتی اگر این فقط به معنای نگاه کردن و لمس نکردن باشد. و بیش از فداکاری، آنچه مجموعهداران جمعآوری میکنند به طور خاص شخصیت آنها را به نمایش میگذارد.
آنا کی. از آن دسته زنانی است که به “اقلام نیاز به خانه” می دهد و چرخ های چراغ دار کسل کننده تر را از سطل زباله و کودکان نوپا بی علاقه نجات می دهد. نوستالژی ری ریشه در جنگ ستارگان دارد، بخشی از دوران کودکیاش که او میتواند در موقعیت نادری که اوبی وان کنوبی را از جعبه خارج کند، دوباره زنده کند.
دنی ام. پس از خروج از خانه، مجموعه آهنربایی خود را به عنوان یادآوری از روی یخچال خانوادهاش آغاز کرد. مجموعهها بلافاصله داستان یا احساسی را برمیانگیزند و جنبههای عجیب و غریب شخصیت یک مجموعهدار را پشتیبانی و نشان میدهند. البته، جمعآوری، درست مانند مصرفگرایی و «خردهدرمانی»، «خلأ خالی تاریک روح من» را پر میکند – همانطور که تروی بی، گردآورنده مجسمهها و کتابهای مصور، نه کاملاً شوخی، اشاره میکند. اما در جایی که مصرفگرایی چرخهای بدون احساس از خرید و دور انداختن است، جمعآوری نمودی از فداکاری و شخصیت است. کلکسیونرها داستان نویس هستند، اشیاء آنها تجلی فیزیکی خاطرات هستند: چیزهایی که دوست دارند، مکان هایی که بوده اند، و افراد فداکار و عجیب و غریبی که امیدوارند باشند.
گروه گزارش