“آژنگ نیوز”:اصلاحات صد روزه در چین که با نام اصلاحات ووکس نیز شناخته می شود، یک جنبش اصلاحی ملی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی کوتاه مدت بود که به مدت ۱۰۳ روز، از ۱۱ ژوئن تا ۲۲ سپتامبر ۱۸۹۸، در اواخر سلسله چینگ ادامه داشت.
زمینه های این اصلاخات در سال ۱۸۹۵شکل گرفت، در حالی که لیانگ کیچائو و مربی او کانگ یووی برای شرکت در امتحانات امپراتوری به پکن سفر می کردند، کشتی آنها علیرغم اینکه در آب های سرزمینی چین بود، توسط یک کشتی ژاپنی متوقف و جستجو شد . ژاپن اخیراً شکست قاطعی را به چین داده بود. این حادثه هم کانگ و هم لیانگ را که قبلاً نگران واکنش ناکافی چین به تجاوزاتی بود که از سوی قدرتهای غربی از زمان جنگ تریاک با آن روبهرو بود و اکنون نیز از سوی ژاپن نگران بودند، خشمگین کرد. خشم آنها با اطلاع از مفاد معاهده شیمونوسکی شدت گرفت که چین را مجبور کرد تایوان را به ژاپن واگذار کند و از ادعاهای خود نسبت به کره چشم بپوشد. سپس کانگ همه داوطلبان جوان را برای امتحانات امپراتوری جمع کرد و یک دادخواست جمعی به امپراطور جوان گوانگسو ارائه کرد که کاملاً توسط عمهاش، ملکه دواگر سیکسی کنترل میشد. آنها از او خواستند که این معاهده را رد کند و یک سری اصلاحات مشابه تنظیمات امپراتوری عثمانی را آغاز کند. کانگ متعاقباً یک کمپین تبلیغاتی ترتیب داد و انجمنهای مطالعاتی مانند «انجمن برای مطالعه قدرت ملی» را تأسیس کرد.
اصلاحات صد روزه در اوایل سال ۱۸۹۸، امپراتور دواگر سیکسی به امپراتور جوان گوانگسو که در آن زمان بیست و سه ساله بود اجازه داد تا با اقتدار کامل حکومت کند. گوانگسو فوراً کانگ یووی را به شهر ممنوعه احضار کرد و در آنجا در مورد اصلاحات لازم صحبت کردند. از ۱۱ ژوئن، مجموعه ای از احکام با هدف تغییر چین در همه زمینه ها، از مدیریت محلی گرفته تا تبادل فرهنگی بین المللی، منتشر شد. این اصلاحات شامل لغو سیستم امتحانی سنتی و تأسیس دانشگاه پکن برای ارائه دورههای علوم، هنرهای آزاد و کلاسیک چینی بود. آنها همچنین شامل ایجاد مدارس کشاورزی و سایر مؤسسات آموزشی در سراسر استان ها و شهرها، ساختن یک سیستم آموزشی مدرن که بر ریاضیات و علوم تأکید داشت، و تشویق اعضای خانواده امپراتوری برای تحصیل در خارج از کشور بودند. علاوه بر این، اصلاحات به دنبال انتقال از سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه، اعمال اصول سرمایه داری برای تقویت اقتصاد، مدرن سازی ارتش چین و تأسیس آکادمی دریایی بود. علاوه بر این، اصلاح طلبان برای برکناری اجباری ملکه دواگر سیکسی از قدرت نقشه کشیدند. با این حال، نخبگان محافظه کار حاکم با اصلاحات مخالفت کردند و آنها را خیلی رادیکال تلقی کردند و از جایگزین های معتدل تر و تدریجی تر حمایت کردند.
محافظه کاران، مانند شاهزاده دوان، به دلیل ورود مستشاران خارجی به دولت چینگ به یک توطئه خارجی مشکوک بودند و می خواستند خارجی ها را به طور کامل از چین اخراج کنند. پایان اصلاحات در ۲۲ سپتامبر ۱۸۹۸، ملکه دواگر سیکسی با حمایت محافظه کاران و نیروهای مسلح کودتا کرد و کنترل دولت را به دست گرفت. امپراتور گوانگسو در کاخ تابستانی تحت حصر خانگی قرار گرفت و تا زمان مرگش در سال ۱۹۰۸ در آنجا ماند.
اما به تدریج اصلاحات معکوس شد و حامیان اصلی آنها که به عنوان “شش آقای ووکسو” شناخته می شدند (تان سیتونگ، کانگ گوانگگرن، لین زو، یانگ شنشیو، یانگ روی و لیو گوانگدی) اعدام شدند. سیاستهایی مانند لغو سبک نوشتاری قدیمی دوباره برقرار شد، ادارات و آژانسها معکوس شدند و تأسیس برخی روزنامهها، انجمنهای مدنی و مدارس به حالت تعلیق درآمد. دو رهبر اصلی، کانگ یووی و شاگردش لیانگ کیچائو به ژاپن گریختند، جایی که بائوهوانگ هوی (انجمن امپراطور محافظت کنید) را تأسیس کردند و به طور ناموفقی از سلطنت مشروطه در چین دفاع کردند.
عواقب
یک دهه بعد، برخی از اصلاحات از طریق سیاستهای جدید سیکسی اجرا شد که شامل لغو آزمون امپراتوری، مدرنسازی آموزشی و نظامی با الگوبرداری از ژاپن، و آزمایشی در قانون اساسی و حکومت پارلمانی بود. با این حال، این تلاش ها تا حد زیادی ناموفق بود. شکست جنبش اولیه اصلاحات به طور قابل توجهی نیروهای انقلابی را در چین تقویت کرد. بسیاری تغییرات داخلی را ناامیدکننده میدانستند و سرنگونی دولت چینگ را تنها راهحل عملی برای نجات کشور میدانستند. این احساسات مستقیماً به موفقیت انقلاب شینهای در سال ۱۹۱۱، کمی بیش از یک دهه بعد، کمک کرد.
گروه تاریخ