“آژنگ نیوز”:یک گفتگو در خصوص تاثیر خاطرات خوب و بد بر سلامت مغز با محقق و پژوهشگر استیو رامیرز صورت گرفته است.
استیو رامیرز، با مدرک دکترا، در حال مطالعه دستکاری حافظه مصنوعی به عنوان درمانی برای اختلالات عصبی است.
س: تمرکز تحقیقاتی آزمایشگاه شما بر روی چه مواردی است ؟
پاسخ: ما مکانیسم های یادگیری و حافظه را مطالعه می کنیم. به طور خاص، ما سعی میکنیم فعالیت سلولهای خاصی را که در نگه داشتن یک خاطره خاص دخیل هستند، مکان یابی و درک کنیم. یکی از ماموریت های اصلی ما این است که به مفهوم دستکاری حافظه مصنوعی نگاه کنیم و آن را به عنوان راهی برای بازگرداندن سلامتی به مغز بازگردانیم.
س: دستکاری حافظه مصنوعی: آن چیست؟
پاسخ: ما مکانی را در مغز مشخص می کنیم که فکر می کنیم خاطره ای آمده و رفته است. سپس وارد سلولهای مناسب میشویم (یا مهار میکنیم) و به طور مصنوعی از فعالیت سلولها استفاده میکنیم – یا برای فعال کردن یا مسدود کردن یک حافظه خاص.
س: چگونه چنین فرآیندی را شروع می کنید؟
پاسخ: اولین قدم این است که چشم انداز فیزیکی حافظه را به تصویر بکشیم و ببینیم آیا می توانیم اصولی را از آن فرآیند استخراج کنیم یا خیر. به نوعی مانند نقشه های گوگل است، اما برای حافظه. ما ابزارهایی را برای بررسی اینکه کدام سلول های مغز خاطرات مثبت و منفی را به ویژه در چند سال گذشته پردازش می کنند، توسعه داده ایم.
س: و چه چیزی پیدا کردی؟
پاسخ: با کمال تعجب، به نظر می رسد خاطرات خوب و بد در نواحی متفاوتی از مغز قرار دارند. این امیدوار کننده است زیرا ما اکنون اهداف جغرافیایی خاصی برای دستکاری داریم.
س: چگونه می توان از دستکاری حافظه مصنوعی در سلامت انسان و پزشکی استفاده کرد؟
پاسخ: ما امیدواریم که حافظه را به عنوان نوعی پادزهر در نظر بگیریم که از طریق آن بتوانیم خاطرات مثبت را به عنوان راهی برای انداختن یک شبکه محافظ بر روی مغز برای متوقف کردن یا کند کردن انحطاط فعال کنیم. یا، در شرایطی که فردی به بیماری آلزایمر مبتلا شده است، ممکن است بتوانیم وارد آن شویم و خاطراتی را که زمانی گمان می رفت از دست رفته اند، فعال کنیم.
با آلزایمر و زوال عقل، میتوانیم سعی کنیم خاطرات خوب را قبل از وقوع انحطاط تقویت کنیم، مانند بستن کمربند ایمنی روی آنها تا از آنها محافظت شود. یا ممکن است از دستکاری حافظه مصنوعی برای جلوگیری از انحطاط با کاهش یادآوری تجربیات منفی یا افزایش یادآوری تجربیات مثبت برای محافظت از مغز در برابر خود استفاده کنیم.
س: آیا این خاطرات القا شده مصنوعی با خاطرات واقعی تفاوت زیادی دارد؟
پاسخ: ما علاوه بر دادن خاطرات مصنوعی به موشها، آزمایشهایی را نیز انجام میدهیم که در آن خاطرات واقعی را فعال میکنیم (مثلاً ما آنها را تحت یک تجربه قرار میدهیم). این به ما کمک می کند تا آنچه را که در مغز هنگام فعال کردن یک حافظه در مقابل تحریک یک حافظه واقعی در مغز اتفاق می افتد، مقایسه کنیم. یک یافته جالب اخیر این بود که وقتی مغز یک حیوان را در حال یادآوری یک خاطره واقعی می بینیم، به طرز شگفت انگیزی شبیه زمانی است که به طور مصنوعی یک خاطره را فعال می کنیم. هنگامی که اولین کشف ما از حافظه های فعال مصنوعی منتشر شد، بحث و جدل های زیادی وجود داشت، زیرا مردم متعجب بودند که آیا حافظه فعال شده واقعاً یک حافظه واقعی است یا فقط شبیه به آن است. این یافته به ما کمک می کند تا آن مشکل را حل کنیم.
س: آزمایشگاه شما چه چیز دیگری را مطالعه می کند؟
پاسخ: یکی از پروژه های ما شامل تصویربرداری از فعالیت مغز در سطح سه بعدی است. حافظه یک شبکه سه بعدی از فعالیت است که از مناظر، بوها، صداها، احساسات و زمان و مکان تشکیل شده است که همگی درگیر عملکردهای مختلف مغز هستند. کار بر روی این نقشههای سه بعدی یادگیری در مغز به ما کمک میکند تا به آنچه در واقع حافظه به نظر میرسد نزدیکتر شویم.
س: هدف بلندمدت این کار چیست؟
پاسخ: ایده نگاه کردن به حافظه به عنوان یک پادزهر چیزی است که امیدواریم بتواند هر جنبه ای از علوم اعصاب را به عنوان یک کاربرد گسترده برای اختلالات روانپزشکی و تخریب کننده عصبی لمس کند. هدف این است که دستکاری حافظه لزوما محدود به یک اختلال یا علامت خاص نباشد، بلکه چیزی باشد که به ورزش هوازی، غنی سازی اجتماعی، یادداشت قدردانی و یک خواب خوب شبانه در کابینه ابزارهای ما که از اختلالات مغزی جلوگیری می کند می پیوندد.
س: نظر نهایی شما چیست؟
پاسخ: من کاری را که در اینجا انجام می دهیم با دستکاری مصنوعی خاطرات و پیمایش در این چشم انداز ناشناخته مغز به عنوان یک کاوش هدایت شده برای تلاش برای استخراج نحوه عملکرد حافظه می بینم. به جای داشتن دید تونلی در مورد اینکه چگونه چیزها باید در علم کار کنند، ما دنیای امکانات مربوط به مغز و حافظه را سرگرم می کنیم. زمین حداقل ۴ میلیارد سال فرصت داشت تا مغز ما را ممکن کند، در حالی که ما دانشمندان فقط کمتر از ۱۰۰ سال عمر داریم تا بفهمیم چگونه کار می کند. بنابراین، اشکالی ندارد که ما هنوز همه چیز را به طور کامل کشف نکرده ایم.
مترجم:علی محرابی
گروه گزارش