“آژنگ نیوز”:انسان بودن به چه معناست؟ این یک سوال ساده است، ,فقط شامل چند کلمه کوتاه، اما مجموعه ای از پیچیدگی ها، تضادها و رمز و راز زندگی انسان را باز می کند. این سوالی است که ما هزاران سال است که میپرسیم. کشیشان و شاعران، فیلسوفان و سیاستمداران، دانشمندان و هنرمندان همگی در پی پاسخگویی به این معمای نهایی بودهاند، اما همگی کوتاهی کردهاند و هرگز نتوانستهاند وسعت تجربیات بشری را بهطور کامل به تصویر بکشند.
البته برخی از آنها به پاسخ سوال نزدیکتر شده اند. چارلز داروین یکی از بزرگترین بینشها را در مورد وضعیت انسان داشت که هر یک از گونههای ما تا به حال داشته است، او تفکر هزاران ساله را با تکان یک قلم تغییر داد، با این حال او چیزی برای گفتن در مورد اینکه واقعاً انسان بودن را چگونه تجربه میکنیم، نداشت.باید۵۰ سال دیگر می گذشت تا یک پزشک اتریشی شروع به صحبت در مورد نیروهای پنهان ضمیر ناخودآگاه کند، در حالیکه حتی زیگموند فروید نیز نتوانسته بود توضیح کافی برای آگاهی ارائه دهد. در واقع، تا به امروز، هیچ کس به توصیف شگفتی بسیار باشکوه زنده بودن نزدیک نشده است. موج الکتریکی که هنگام دیدن کسی که او را دوست داریم احساس می کنیم، تکان عمیق روح هنگام گوش دادن به مرثیه موتزارت، و لذت کامل از خنده غیرقابل کنترل با نزدیکترین دوستانمان در حین به اشتراک گذاشتن یک جوک.
انسان بودن فصل جدیدی است که در BBC Earth راه اندازی می شود و هدف آن این است که ما را به درک خودمان نزدیکتر کند. چرا ما اینطور رفتار می کنیم؟ چگونه بهتر زندگی کنیم؟ چطور به الان رسیدیم؟ آینده ما چیست؟ در طول یک سال، ما دست شما را میگیریم و در این سؤالات فرو میرویم و با کنجکاوی در تمام زوایای بشریت کاوش میکنیم. ما عمیقاً در ذهن نگاه خواهیم کرد که چه چیزی باعث رفتار ما میشود، با انسانهای خارقالعادهای آشنا میشویم که اسرار یک زندگی طولانی و سالم را کشف کردهاند، سفری به تمدن ۲۰۰۰ساله خواهیم داشت، در مسیر رسیدن به بزرگسالی به بدن انسان سفر خواهیم کرد. از نوزاد تا بچهساز، درام تشریفات انسانی خارقالعاده را تجربه کنید که امیدوارند مرگ را فریب دهند و تماشا کنید که در بدن ما در ساعتها، روزها و ماهها پس از مرگمان اتفاق میافتد. ما مجموعههای درخشانی از برنامهسازان کلاس جهانی داریم که مملو از ایدههای باورنکردنی در لبه برتر تفکر علمی هستند. ما میخواهیم شما را به فکر وادار کنیم، اما میخواهیم احساس کنید. انسان بودن جشنی برای نسل بشر خواهد بود. ما میخواهیم موهای پشت گردن را به خوش شانسی غیرمحتمل وجود خودمان وادار کنیم. پس داستان ما چیست؟ بیایید با واقعیت ها شروع کنیم. ما یکی از گونههای پستانداران هستیم که بیش از ۱۰۰هزار سال پیش از دشتهای خشک شرق آفریقا پدید آمدیم و مهاجرتی را آغاز کردیم که تا امروز ادامه دارد.
در مجموع ما قویترین حیوان نبودیم، اما مغز غیرمعمول بزرگی داشتیم و خودمان را صاف نگه میداشتیم که این موضوع به ما امتیاز بالایی میداد تا افق دوردست را برای یافتن دشمنان بررسی کنیم، و آزادی استفاده از دستهایمان را برای اهداف دیگردر اختیار ما میگذاشت. با گذشت زمان ما شروع به اختراع ابزار کردیم.البته اینها فعالیتهای ابتدایی بودند، اما میتوانستند پوست و ماهیچهها را پاره کنند و در حالی که در زیستگاه وحشی خود برای شکار پرسه میزدیم، به ما مزیتی میدادند. ما ممکن است تا امروز به زندگی کوتاه خود از شکار، وحشیگری و بی رحمی ادامه داده باشیم، اما برای یک پیشرفت مهم خیلی تلاش کردیم- زبان. حیوانات دیگر میتوانستند ارتباط برقرار کنند، اما ما توانایی صوتی شگفتانگیزی را تکامل دادیم، قادر به ایجاد صداهایی بودیم که نه تنها اشیا، بلکه مفاهیم را نیز نشان میدادند. ما یاد گرفتیم که چگونه ایده ها را بیان کنیم. میتوانیم از خطر، امید و عشق صحبت کنیم. ما تبدیل به داستانسرایی شدیم که میتوانستیم روایتهای مشترکی را در مورد اینکه کی هستیم و چگونه باید زندگی کنیم به هم ببافیم. از این نقطه به بعد سرعت تغییرات شگفت انگیز بود. دوازده هزار سال پیش، ما یاد گرفتیم که چگونه گیاهان و حیوانات دیگر را برای غذا اهلی کنیم و توانستیم در یک مکان مستقر شویم. ما تبدیل به یک حیوان اجتماعی شدیم، جوامع پیچیده ای را ساختیم که به پادشاهی تبدیل شدند، و یاد گرفتیم با استفاده از مفهومی به نام پول تجارت کنیم. در ۲۵۰۰ سال پیش، گروه کوچکی از انسان ها در جنوب اروپا و خاورمیانه شروع به پرسیدن سؤالات بزرگ در مورد اینکه ما چه کسی هستیم، کردند. بهترین راه برای زندگی چیست؟ زندگی خوب چیست؟ انسان بودن به چه معناست؟ نحوه پاسخ ما به این سؤالات این است که چگونه تمدن، هنر و فلسفه خود را ساختیم. پانصد سال پیش، انقلاب علمی آغاز شد و به ما این امکان را داد تا از منابع سیاره خود برای زندگی طولانی تر و پربارتر استفاده کنیم.
زمانی که انقلاب دیجیتال تنها ۵۰ سال پیش آغاز شد، جهان کوچک شد. ما به یک دهکده جهانی تبدیل شدیم، امیدها و رویاهای ما به جریان بیپایانی از یکها و صفرها تبدیل شد که در فضای مجازی طنینانداز میکنند. امروز، ما به عنوان یک قدرت برتر بر روی جهان ایستاده ایم، هم با قدرت تخریب سیاره خود و هم برای ایجاد حیات. ما حتی ممکن است آخرین گونه خود باشیم که کاملاً انسان شده است، زیرا بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی شروع به از هم پاشیدن هسته اصلی ما می کنند. در واقع، کمپین Being Human ما توسط سوفیا، یک ربات واقعی باورنکردنی که در حال توسعه هوش خود است، رهبری می شود. او انسان به نظر می رسد، اما هنوز نمی تواند مانند یک انسان فکر کند یا احساس کند. چند سال مانده تا او واقعاً یکی از ما باشد؟ یا ما یکی از آنها هستیم؟ داستان ما قابل توجه است. بزرگترین داستانی که تا به حال گفته شده است. و در حالی که این داستان توسعه شگفت انگیز برای گونه ما است، داستان میلیاردها زندگی فردی است که در طول هزاره ها طنین انداز شده است، همه آنها پر از امید و وعده، ترس و ناامیدی است.
همانطور که بیشتر در مورد واقعیت کشف می کنیم، صعود خود را به سمت بی اهمیتی ادامه می دهیم و به پاورقی محو شده در فضا و زمان تبدیل می شویم، ذره ای از غبار در وسعت جهان. اما انسان بودن به این معناست که در مرکز جهان خود باشیم، زندگی را با تمام رنگها و تمام پتانسیلهایش تجربه کنیم. این همان چیزی است که ما می خواهیم با انسان بودن جشن بگیریم – لذت از زنده بودن و هیجان کشف معنای ما بودن، یعنی بزرگترین شگفتی دنیا.
گروه گزارش