“آژنگ نیوز”:بررسی علت کندن آرامگاههای سنگی در ایران باستان میتواند نگاه ایرانیان به زندگی و مرگ را آشکار سازد.
در دین ایرانیان باستانی آب و آتش و خاک و هوا چهار آفریده مقدس اهورمزدا بوده و مقام بلندی داشته اند.از این جهت آنان را به پلیدی آلودن روا نمی دانسته اند وقتی که جان از تن بدر میرود، کالبد سرد شده و اهریمن بر آن نفوذ یافته، پلیدش میکند بنابراین نمی توانسته اند مرده را بسوزانند یا در آب افکنند و یا در خاک پنهان سازند.
پس ناچار راههای دیگری یافته بودند یکی «خورشید نگرشن یا دخمه نشینی) بوده کالبد را بر بلندی و یا در جایی پرت و دور افتاده (این مکانها بعداً بعد خمه شهرت یافت)میگذاردند تا حیوانات و پرندگان گوشتخوار بزودی گوشتش را پاک کنند یعنی همان کاری که مار و مور و کرمها در مدت زیادی با مرده بخاک سپرده می کنند، سپس استخوانها را می گذاردند آفتاب بخورد و پاک شود و آنگاه جمعشان کرده در استخوان دان (= استودان ستودان) میگذاردند.
از این استودانها در گوشه و کنار تخت جمشید (مثلاً در دامنه کوه) در شمال شرقی صفه فراوان یافت میشود.اما راه دیگر این بود که کالبد را شکافته قسمتهای نرم را بیرون آوردند و با موم و یا انگیین و مشک بیالایند و باصطلاح «مومیایی کنند و در درون صندوقهایی از سنگ بگذارند که نه آب به آتش و نه خاک را با آنها سروکاری باشد و رویشان را محکم بگیرند. اول این «صندوقهای سنگی» را مثل یک خانه سر پا می ساختند مثل آرامگاه کورش در پاسارگاد.
اما بعد داریوش و جانشینانش آرامگاههای در سنگ کنده شده تهیه دیدند و همه اینها را به یک وضع ساختند که مبین اعتقادات دینی آنان بود. این رسم در دوره های بعدی کمابیش و به صورتهای مختلف رواج داشت و تا زمان آل بویه (سده دهم (میلادی) ادامه یافت. چنانکه قبور پادشاهان آل بویه در کوههای اطراف ری نزدیک تهران هم از زمره آرامگاههای در سنگ در آورده شده بوده است.
گروه تاریخ