بیست و یکمین نشست از «میزگردهای توسعه» با موضوع «قومیت، همبستگی و توسعه»،در تاریخ ۲۵ آذر ۹۸برگزارگردید در این نشست خانم دکتر ندا کردونی ،دکتر امیر نیکپی و دکتر محسن رنانی سخنرانی کردند.بخشی از سخنرانی دکتر محسن رنانی با عنوان “پویش فکری توسعه”در پی میآید:
تنوع فرهنگی و چندفرهنگگرایی برای توسعه به مثابه یک سرمایه است. برای توضیح این گزاره باید گفت یک جامعه برای حرکت به سمت توسعه به پنج سرمایه اصلی نیاز دارد. این پنج سرمایه عبارتند از سرمایههای اقتصادی، انسانی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین. برای تحقق بعد مادی توسعه اصلیترین سرمایهها، دو سرمایه اقتصادی و سرمایه انسانی هستند. ترکیب این دو سرمایه رشد و پیشرفت را در پی خواهد داشت. برای تحول در بعد معنوی و فکری توسعه نیازمند سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و نمادین هستیم. ترکیب این سه سرمایه تحول در بعد رفتاری، فرهنگی و فکری رخ میدهد. با این نگاه و در راستای رسیدن به توسعه، منابع فرهنگی میتوانند به سرمایه فرهنگی تبدیل شوند و نه تنها منابع فرهنگی، سرمایه است بلکه تنوع قومی و تنوع فرهنگی نیز سرمایه است و این هنر سیاستمدار است که این منابع را به منابعی توسعهآفرین تبدیل کند.
همانطور که منابع نفتی میتواند هم برای جنگ و هم برای رفاه استفاده گردد، با منابع فرهنگی نیز میتوان ستیز فرهنگی و یا همبستگی ملی و اقتدار فرهنگی ایجاد کرد. اما چرا این تنوع، سرمایه است؟ در پاسخ باید گفت به همان دلیل که اگر کشوری واجد منابع اقتصادی متنوعتر باشد پایداری اقتصادی آن کشور بالاتر و مزیتهای آن کشور بیشتر است تنوع بقیه سرمایهها نیز چنین کارکردی دارند. بنابراین هرچه منابع فرهنگی متنوع باشند مزیت فرهنگی بالا رفته و قدرت خلق سرمایههای فرهنگی بیشتر میشود. اما هر تنوعی و انحصاری به خودی خود مشکلزا و یا راهگشا نیست بلکه به این بستگی دارد که با آن تنوع یا انحصار به چه گونهای رفتار شود. در حوزه فرهنگ اگرچه تمرکز بر یک فرهنگ، انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی را بالا میبرد اما میتواند خطر ملیگرایی و ایدئولوژیک شدن را ایجاد کند. که برآیند این دو، خطر ستیز را در پی دارد. اگرچه در جامعه تک فرهنگی مزیت انسجام و همبستگی وجود دارد اما دو خطر دیگر نیز در کمین است. برای تبیین این دو خطر ابتدا باید نظریه سیستمها را توضیح داد. در نظریه سیستمها گفته میشود که سیستمی پایدار است که دو ویژگی کنترلپذیری و انعطافپذیری داشته باشد. اگر این دو ویژگی با هم رشد نکنند سیستم بیمار میشود. یک سیستم سالم سیستمی است که حد متعادلی از کنترلپذیری و انعطافپذیری را داشته باشد. یک جامعه تک منبعی در حوزه فرهنگ مزیت کنترلپذیری را دارد اما انعطافپذیری ندارد و این عدم انعطاف خطر ایدئولوژیک شدن و ستیزهجویی را در پی دارد. بنابراین همبستگی جامعهای که ناشی از تکفرهنگی است همبستگی ایستا است، انعطافپذیری ندارد و هر لحظه ممکن است خرد شود. اما برعکس منابع فرهنگی متنوع به شرط اینکه این منابع، دارای وجوه مشترک و وحدتبخش باشند انسجامی دینامیک و پویا ایجاد خواهند کرد که هم امکان ایدئولوژیک شدن و هم مقاومت در مقابل تحولات و فشارها را کاهش میدهد. انسجام پویا ستیزهجویی را کاهش و مدارا و رواداری و دگرپذیری را افزایش میدهد. بنابراین مدارا و رواداری که پیش شرطهای توسعه هستند زمانی محقق میشوند که ما بر یک فرهنگ چند منبعی و متکثر که شامل تمام منابع فرهنگی است متکی باشیم. بنابراین منابع متنوع فرهنگی زمانی تبدیل به سرمایه ملی برای توسعه میشود که برخوردی آگاهانه با آن شود. کنش اصلی را باید سیاست انجام داده و بکوشد از عوامل وحدتبخش در راستای شکل دادن به یک هویت واحد ملی و ایجاد انسجام استفاده نماید. در مجموع هرچه تنوع منبع فرهنگی بیشتر باشد، قدرت عناصر ضد توسعه کم میشود. اگر ملتی تکفرهنگ باشد و آن فرهنگ واجد چند عنصر ضد توسعه باشد همان چند عنصر جامعه را زمینگیر خواهد کرد. اما اگر تنوع منبع فرهنگی وجود داشت و در هر یک از این فرهنگها عاملی ضدتوسعه باشد نمیتواند حرکت کلی جامعه را متوقف کند. بنابراین تنوع باعث میشود که عناصر ضدتوسعه قدرت مرکزی پیدا نکنند که بتوانند در روند توسعه اختلال ایجاد کنند.
گروه تاریخ