“آژنگ نیوز”:گزارش اختصاصی از خانه هانس کریستین آندرسن در دانمارک را در این صفحه مطالعه خواهید کرد.هانس کریستین اندرسن، (زادهٔ ۲ آوریل ۱۸۰۵، اودنسه، نزدیک کپنهاگ، دانمارک – درگذشتهٔ ۴ اوت ۱۸۷۵، کپنهاگ)، استاد دانمارکی افسانههای ادبی بود که داستانهایش شهرت گستردهای پیدا کردند. او همچنین نویسنده نمایشنامه، رمان، شعر، سفرنامه و چندین زندگی نامه است. در حالی که بسیاری از این آثار تقریباً در خارج از دانمارک ناشناخته هستند، داستانهای پریان او از جمله پرفروش ترین آثار ترجمه شده در کل تاریخ ادبیات هستند. اندرسن که از والدینی فقیر به دنیا آمد، در طول زندگی خود با ساختار طبقاتی سفت و سخت زمان خود مبارزه کرد. اولین کمک قابل توجه از جانب یوناس کولین، یکی از کارگردانان تئاتر سلطنتی در کپنهاگ،ارایه شد که اندرسن در جوانی به امید بیهوده کسب شهرت به عنوان یک بازیگر به سراغ او رفته بود. کولین پول جمع کرد تا او را به مدرسه بفرستد. اگر چه مدرسه به خاطر یک مدیر ناخوشایند برای اندرسن تجربه ناخوشایندی بود، اما به او اجازه داد تا در سال ۱۸۲۸ در دانشگاه کپنهاگ پذیرفته شود.
سال بعد، اندرسن اولین اثر مهم ادبی خود را تولید کرد«پیاده روی از کانال هولمن تا نقطه شرقی جزیره آماگر در سال های ۱۸۲۸ و ۱۸۲۹) یک داستان خارق العاده به سبک نویسنده رمانتیک آلمانی E.T.A. هافمن بود. وقتی این اثر منتشر شده با موفقیت فوری روبرو گردید. اوسپس به نمایشنامه نویسی روی آورد. پس از چند تلاش ناموفق، او برای مولاتن (۱۸۴۰؛ «مالتو»)، نمایشنامهای که بدیهای بردهداری را به تصویر میکشد، به شهرت دست یافت. با این حال، تئاتر قرار نبود به رشته او تبدیل شود و برای مدت طولانی اندرسن در درجه اول به عنوان یک رمان نویس شناخته می شد.
بیشتر رمانهای او زندگینامهای هستند.
هانس کریستین در مجموعه نوشته هایش هم در سبک و هم در محتوا زمینه جدیدی را ایجاد کردند. اندرسن که یک مبتکر واقعی در روش قصه گویی خود بود، از اصطلاحات و ساختارهای زبان گفتاری استفاده کرد و به این ترتیب سنت ادبی را شکست. در حالی که برخی از داستانهای او اعتقاد خوشبینانهای به پیروزی نهایی خوبی و زیبایی دارند (مثلاً “ملکه برفی”)، برخی دیگر عمیقاً بدبین هستند و پایان ناخوشایندی دارند. در واقع، یکی از دلایل جذابیت زیاد آندرسن برای کودکان و بزرگسالان این است که او از معرفی احساسات و ایدههایی که فراتر از درک فوری کودک بود نمیترسید، با این حال با دیدگاه کودک در ارتباط بود. او توانایی های طبیعی داستان سرایی و قدرت تخیل بزرگ خود را با عناصر جهانی افسانه های عامیانه ترکیب کرد تا مجموعه ای از افسانه ها را تولید کند که به بسیاری از فرهنگ ها مربوط می شود.
خانه او در سال ۱۹۳۰ برای دیدار روی عموم باز شد. خیابان سنگفرش زمینه را برای بازدید از گذشته فراهم می کند. این خانه شامل اتاق های بسیار محقری است که خانه داستان نویس بزرگ را تشکیل می دهد و عزیزترین خاطرات کودکی او به آن متصل است.اتاقها توصیفهای هانس کریستین اندرسن را در زندگینامهاش تقلید میکنند و تصویر خوبی از فقری که سالهای اولیه زندگی او را بیان میکند به بازدیدکنندگان نشان می دهد.
یک باغ هم درحیاط خلوت جذابی که در سال ۲۰۱۸ تأسیس شد، مملو از گیاهان و گل هایی است که اندرسن در نوشته های خود از آنها یاد کرده است، مانند اسکله، بوته گل پیر و غیره. باغ کوچک است و با دیوارهای آجری احاطه شده است که فضای خانه را از همسایه ها جدا می کند. جو آرام است و به سختی می توان به خاطر آورد که خانه در مرکز شهر سومین شهر بزرگ دانمارک قراردارد. خانه کودکی هانس کریستین اندرسن برای کودکان زیر ۱۸ سال رایگان است.
گزارش و تصاویر ارسالی از دانمارک علی محرابی
گروه تاریخ