در دی ماه 1308 یک شهروند تهرانی به توصیف لاله زار در این زمان یعنی 90 سال قبل پرداخته است. خواندن این نوشته می تواند تصویری هرچند مختصر از این محله تاریخی در ذهن ما ترسیم کند:
همه از خیابان لاله زار یعنی خیابان نور خوششان می آید. گردشگاه عمومی است. ولی وقتی گذارتان به این خیابان میافتد پایتان میلرزد چون این خیابان جز آرایش ظاهری هیچ ندارد. هر روز هزاران تومان از این خیابان برای خرید اشیا ء لوکس به هوامیرود. از مدتها پیش مذاکره بود که واگن را از خیابان طناز لاله زار که بواسطه تنگی نسبت به سایر خیابانها آنجا را باید بازار نامید، برچینند. و نیز از عبور و مرور وسایط نقلیه ممانعت کنند. اما از هیچ کدام خبری نیست و حالا بیایید وارد این گردشگاه قشنگ تهران بشویم. همین که از میدان سپه پا به لاله زارگذاشتید اولین چیزی که بیشتر نظر شما را جلب می کند آرایشگاه یا سلمانی آرمناک است.
از آنجا که رد شدید شعبه گرامافون فروشی بدافون است که عابرین را از صداهای مختلف که لاینقطع از آن مغازه بیرون می آید زحمت میدهد.کمی پایین تر مغازه عزیزالله خیاط است و تابلویی نظر شما را جلب می کند که بهترین لباس های دوخت اروپا را برای شما وارد کرده ایم. بعد تابلوی مغازه خرازی(آرایش) نظر شما را جلب می کند. از همانجا دیگر مغازههای خرازی فروشی و گرامافون فروشی و بزازی مثل زنجیر تا آخر خیابان لالهزار را به هم پیوسته و متصل است. یکی از دیگری قشنگتر، ، زیباتر، جالب تر و انواع و اقسام عروسک و اسباب بازی، لباس های فاخر پولک دوزی شده ،توری،حریرجات و هزاران نوع اجناس لوکس را پشت شیشه های بزرگ شفاف قرار دادهاند. چه خیابان زیبا و قشنگی است لاله زار اما افسوس که این خیابان روح ندارد .
زیر این جلوه خاصی که این خیابان به خود گرفته است، فقط و فقط به واسطه وجود اشیایی است که از خارج وارد می کنیم و اگر تمام آنچه ساخت و صنعت دیگران است بر چینیم .مخصوصاعروسک های تمام قد و آن مجسمه هایی را که پشت شیشه های بزرگ جلب توجه می کند بر دارند، آیا در این خیابان قشنگ جز ساختمان های بی درو شیشه چیزی باقی میماند؟ آیا این بزرگترین مصیبت برای ما نیست که تا این حد احتیاجات ضروری خود را از خارج وارد کنیم؟
یک دسته از گردش کنان لاله زار ،آن طبقه که خود را متجدد مینامند،ولی متجدد ظاهری هستند بمثابه همان مجسمه ای بی روح و مقوایی هستند ،که از یک ساعت به غروب آرایش ظاهری خود را درست کرده و به این خیابان قدم می گذارند .اما مثل مجسمه هایی که آنها را کوک می کنند بلا اراده چند بار بالا و پایین لاله زار را زیر پا میگذارند.
گروه تاریخ