“آژنگ نیوز”:عمده ویژگی های جوامع توسعهیافته مانند آلمان یا فرانسه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
۱- پول هدف یا وسیله؟
برای اکثریت شهروندان کشورهای توسعهیافتهٔ غربی پول وسیلهای برای رسیدن به هدف است. اغلب شهروندان این کشورها پنج روز هفته یا ماه یا سال را کار میکنند و در آخر هفته پسانداز خود را هزینه سفر و گردش و تفریح و رفتن به سیرک و ورزشگاه و سینما و کنسرت و تئاتر و رستوران و… میکنند. در کشور ما در میان اکثریت مردم کسب و افزایش پول خود هدف است. بسیاری از هموطنانمان با انواع و اقسام روشهای عجیب سعی در افزایش ثروت خود دارند اما این ثروت در نهایت به اضافه کردن آپارتمان و خرید چند قطعه زمین بیشتر و تغییر وسایل و دکوراسیون خانه و امثالهم ختم میشود.
۲- احترام به زنان:
یکی از اساسیترین تفاوتهای جامعهٔ ایران [و شرقی] با جوامع غربی، تفاوت جایگاه زن در جامعه است. در مخیلهٔ حتی تحصیلکردهترین و متشخصترین مردان خاورمیانه هم جایگاهی که زن در نگاه مرد غربی دارد، نمیگنجد.
۳- خردگرایی:
یکی دیگر از وجوه اساسی تمایز میان ملتهای جهان سوم و ایرانیان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی در جایگاه «عقل و خرد» در تصمیمات فردی و اجتماعی است. بهعنوان مثال محال است فردی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری «مارادونا» یا «چهگوارا» (اسطوره که جای خود دارد) حداقلی از احترام را در میان جامعهٔ [مثلا] آلمانی برانگیزد. در جامعهٔ آلمانی مارادونا احتمال بسیار زیاد کارتنخواب میشود. در آلمان ورزشکاری با ویژگیهای رفتاری فوتبالیستهای برزیلی و برخی ورزشکاران هموطن ما محال است تحمل شود و بهعنوان اسطوره و قهرمان معرفی گردد. (مقایسه کنیم رفتار اجتماعی بکن بائر و ماتئوس و الیور کان و رومنیگه و سایر بزرگان ورزش و فوتبال آلمان را با مارادونا و رونالدینهو و آدریانو و…).
۴- دوری از بیان سخنان بیمعنی و غیرقابل سنجش:
محال است یک رئیسجمهور یا وزیر یا نمایندهٔ مجلس یک کشور غربی همینگونه اندیشیدهنشده سخن بگوید. محال است فردی با ویژگیهای آقای احمدینژاد یا روحانی و… در کشوری غربی به قدرت برسد و راحت پشت تریبون سخنانی مانند «ما ابرقدرتیم» و «اقتصاد و سیاست ما فلان است» و «دنیا از ما نقشه راه میخواهد» و «مردم ما با دنیا متفاوتند» و… را بر زبان بیاورد، اما آمارها چیز دیگری بگویند. چنین فردی اصلاً امکان رسیدن به جایگاه بازیگر سیاسی در جوامع توسعهیافته را نمییابد.
۵- پذیرشِ «غیر» و دوری از تعصب :
در جامعهٔ غربی ممکن است در یک ساختمان چهارطبقه افراد مختلفی با دیگاهها و سلیقه های متفاوتی زندگی کنند. اما بدون اینکه احترامی برای هم قائل باشند، کوچکترین مزاحمتی هم برای یکدیگر ایجاد نکنند. این میزان از تحمل «غیر» در جامعهٔ ما چیزی غیرممکن و محال به نظر میرسد.
۶- برخورد با حیوانات:
بسیاری از برخوردهایی که با گربهها و سگها و بسیاری از حیوانات در کشور ما صورت میگیرد و امری عادی تلقی میشود، در جامعهٔ غربی مطلقاً تحمل نمیشود. غربیها در مقایسه با ما ارزش و احترام بسیار بیشتری برای حق حیات حیوانات قائلند.
۷- ذوق زیباییشناسی:
سلیقه و ذوق زیباییشناسی شهروندان غربی (اعم از شناخت زیبایی ظاهری تا زیبایی ادبی، معماری، نقاشی، موسیقی و در کل تمام هنرها) در سطحی کاملاً متفاوت با سلیقه و ذوق زیباییشناسی جوامع جهان سوم بهویژه ملل خاورمیانه است. نگاه عموم شهروندان غربی به تخت جمشید و میدان نقشجهان تا به شعر و رمان و نمایش و معماری و مجسمهسازی و سبکهای هنری و هنرمندان نگاهی کاملاً متفاوت از نگاه ماست.
۸- احترام به بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر:
جایگاهی که بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر غرب در میان مردمان این کشورها دارند در کل با نگاه مردم سرزمین ما به مفاخر هنری و فرهنگی متفاوت است.
۹- میزان مطالعه:
شاید مهمترین و عمدهترین تفاوت جوامع جهانسومی و توسعهیافته در همین باشد. میزان مطالعه در کشورهای توسعهیافته بسیار بیشتر از جوامع جهانسوم است.
نوشته:فرهاد قنبری
گروه گزارش