“آژنگ نیوز”:چگونه مشروطه به ابزار یک مدرنیزاسیون سطحی تبدیل شد؟رویداد مشروطه را برخی انقلاب ،عده ای نهضت،برخی جنبش و… نامیده اند،یعنی بنا بر هر تعبیری که نسبت به این رویداد داشته اند،به ان عظمت بخشیده و یا ابعاد آن را کوچکتر فرض کرده اند.
اماهر تعبیری نسبت به این پدیده داشته باشیم؛باید عنوان کنیم که مشروطه حادثه ای بود که برای ایجاد تغییراتی شکل گرفت و جایگاه ویژه ای در تاریخ ایران ،به خود اختصاص داد.
به بیان دیگر ،ایران بعد از مشروطه؛تفاوتهایی فراوانی با قبل از مشروطه پیدا کرد. در مجموع مشروطه به دلیل دستاوردهای سیاسی و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی ، یک دوره دوران ساز در تاریخ معاصر ایران است.
اما از طرف دیگر مشروطه ای که بدست آمد همانی نبود که در ابتدا ظاهر شد. یعنی از آنچه به عنوان آرمانهای مشروطه عنوان شد ؛باید دید که در مراحل بعدی تاریخ، امکان دستیابی به کدامیک از آنها میسر شده است؟
مشروطه خواهان تغییرات بنیادی در نظر داشتند مانند هر انقلاب بزرگ دیگری،انقلاب مشروطه در ایران طیف وسیعی از ایده ها و اهداف را در بر می گرفت که نشان دهنده روندهای فکری متنوع ، سوابق اجتماعی و خواسته های سیاسی بود. انقلابیون درصدد جایگزینی رفتار خودسرانه با قانون بودند ،می خواستنددولت نماینده عدالت اجتماعی و مقاومت در برابر قدرت بی حد و حصر شاه باشد.
آنها در پی افزایش فعالیتهای مردمی و استقلال اقتصادی بودند.آنها با متمرکز ساختن دولت به دنبال کاهش قدرت افراد برجسته قبیله ای و شهری به منظور دستیابی به وحدت ملی با ناسیونالیسم آگاهانه بودند.همچنین با الگو برداری از تحولات صورت گرفته در جهان به عنوان یک انقلاب مدرن،هدفشان ازبین بردن نظم قدیمی با استفاده از اقدامات مردمی وحمایت ازاصول لیبرالیسم ، سکولاریسم و ناسیونالیسم بود.
اما مهمترین بخش مشروطه که همگان به دنبال اجرایی کردن آن بودند،ریشه کردن فقر و دستیابی به رفاه و توسعه بود.در طول انقلاب مشروطه ایران این ایده به وجود آمد که “ایجاد یک ذهن مشترک” منجر به بسیج گسترده جامعه ایران شده و این برانگیختگی اصلاحات و نوسازی دولت؛ راهی برای کاهش فقر وضعف است.
در حالیکه رفع فقر ،نوسازی و مدرن شدن بخشی از آرمانهای مشروطه بود و دستیابی به مدرنیزاسیون با دستیابی به همه آن آرمانها میسر بود وگرنه گرایش صرف به مدرنیته، موجب تولد یک موجود ناقص الخلقه می شد،که شد!
مدرن شدن بخشی از برنامه ها بود. اصل مشروطه فراهم آمدن یک جامعه برای بیان آراءو نظرات مختلف تقابل ایده ها به همراه شکل گیری گروههای اجتماعی خاص،مانند زنان و صنعتگران،فرهنگیان و… بود که به صورت فعال و مستقل در فعالیتهای اجتماعی حضور یابند.
جامعه برای تغییر نیازمند تغییرات متعدد بودند.نهادهای مدرن مثل سیستم پارلمانی باید به توزیع قدرت و جلوگیری ازخودکامگی منجر میشد. یا وسایل تمدنی جدید مثل مطبوعات گسترش یافتند که زمینه ساز بیان آراء و عقاید مختلف شوند.
بیش از ۲۰۰ نشریه جدید در طول انقلاب مشروطه ایران به وجود آمد که حضور مطبوعات به تحولاتی در زمینه ادبیات و شعر منجر شد. قبل از مشروطه شعر از نظر تاریخی بعنوان “اصلی ترین وسیله بیان ادبی و اجتماعی،تخلیه احساسات ،اخلاقی کردن ، تحقیر کردن و لمس کردن” عمل می کرد و اکنون برای درک ملی گرایی ، قانون و آزادی مورد استفاده قرار می گرفت. روزنامه ها به دلیل چاپ مطالب و مقالات مردم و بیان نظراتی که قبلا خطرناک به نظر می رسید،دارای اهمیت ویژه ای شدند.
اما اغلب تلاشها متوقف شد وجامعه ایران بر اساس این ایده شکل گرفت که اصلاحات و نوسازی دولت راهی برای کاهش فقر و ضعف است.
بدین ترتیب آرمانهای مشروطه در دوران پهلوی به گسترش مدرنیزاسیون به هرروشی منجر شد.در یک تحلیل کلی مدرنیزاسیون دوره رضا خان وناسیونالیسم فقط با زور امکان پذیر شد و دیگر آرمانهای مشروطه دفن شدند. نماد مشروطه هم به برگزاری جشن در محوطه بهارستان و توزیع شربت و شیرینی منحصر شد.
در نهایت آنکه، مشروطه خواهان؛ تغییرات بنیادی در نظر داشتند ،اما در ادامه،دسترسی به مدرنیزاسیون که یکی از خواسته ها بود قناعت شد و در حقیقت جامعه از آرمانهای مشروطه ؛فاصله بسیار زیادی پیدا کرد.
حسن محرابی
گروه تاریخ