زندگی آدمی برای ارتقاء و لذت بخش بودن به نیازهای گوناگونی وابسته است. سختی ها و مشکلات این زندگی هم آنچنان است که گاهی اوقات نمیتوان این مشکلات را از سر راه برداشت. به همین جهت برای ارضاء احساس ارتقاء و دستیابی به آرامش به رویا پردازی روی می آوریم . در دنیایی که در رویایمان می سازیم ،همه امور بر وفق مرا د است.تماشای یک نمایش و زندگی تصویر شده برای ما می تواند به میزان بسیار زیادی رویاهایمان را تقویت کند. یک نمایش با پایانی خوش، قطعا بر بهبود زندگیمان تاثیر دارد. از این رو هنر نمایش عمری همپای زندگی بشری دارد. وقتی نیاز های جسمی ما از طریق مثلا غذا خوردن غذا پاسخ داده می شود. نمایش هم نقش مهم و موثری در بر آورده کردن نیازهای روحی است. وظیفه اصلی یک نمایش توصیف یک روایت و یک زندگی است. درشعر ،ادبیات ،نقاشی و مجسمه سازی و مانند آن هم میتوان یک روایت را توصیف کرده و توضیح داد. اما مانند یک نمایش نیست.
بهزاد فراهانی بازیگر تئاتر ،سینما و رادیو در مراسم بزرگداشت عبدالحسین نوشین در خانه تئاتر با اشاره به همین نقش تئاتر و اهمیت آن در زندگی روزمره به ویژگی های هنری نوشین اشاره کرده و در خصوص میراث تئاتری او چنین اشاره کرد:عبدالحسین نوشین به توانایی های هنرمند تئاتر توجه داشت .یکی از این موارد توانایی گفتاری هنرمندان بود. آن زمان مثل الان میکروفن و بلند گو نبود.هنرپیشه تئاتر باید توانایی های خوبی در زمینه صدا و گفتار داشت.سعی میکرد کاری کند که بازیگر ،بازی نکند خودش باشد و بیانش معمولی باشد.مثلا اگر یک شعر می خواند آن را کشدار نمیخواند که لحنش مصنوعی باشد. از طرف دیگر معنا ومفهوم شعر را باید دقیق می دانست. اساتید ما همگی در این زمینه مهارت داشتند و ما این امور را از آنها فرا میگرفتیم.نوشین معتقد بود که صدا ساختن و ادا در آوردن درست نیست .
نکته دیگر اینکه هنرمند باید نظم داشته باشد.در کنار نظم ،تعهد نیز ضروری است. باید سروقت در کارش حاضر شود.شخصت فردی را یابد رها کرد و در گروه تئاتری حل شد. متاسفانه الان تعهد و نظم در نزد برخی کمتر شده است.شب اجرا یک بازیگر می گوید پولم را ندهید کار نمیکنم. در حالی که نظم و تعهد بر منافع شخصی ارجحیت دارد.گروه نوشین نظم را آورد.در دهه 40 میبینیم که طرف مادرش را از دست داده ولی بر سر نمایش حاضر می شود و کوشش میکند که بهتر هم بازی کند. این بی تعهدی نیست ،بلکه نشانی از دلدادگی و عاشقی به هنر است.
مسئله بعد فیزیک و شناخت بدن است .در کنار آن نیز تعقل و اندیشه قرار دارد.اینها همه با درک درست از تئاتر بدست می آید.با بهره گیری از این توانمندی ها است که میتوان از وضعیت زندگی مردم که تئاتر از آن الگو میگیرد،اطلاع کافی داشت.در هنگام تمرینها و دوه خوانی مسایل اجتماعی و سیاسی تحلیل میشدند.وقتی یک بازیگر بازی را شروع میکرد،نقشی را که بر عهده میگرفت تجزیه و تحلیل میکرد. آن نقش از کدام فرهنگ و تبار است؟چه ویژگی هایی دارد؟ بازیگر آگاهی وسواد کاملی داشت. ما وقتی پای صحبت بعضی از شاگردان استاد نوشین مینشستیم ،سخنانی میشنیدیم که برای ما با ارزش بود.بحث بعدی مطالعه بود، کتاب خواندن جزء نیازهای ضروری بود.مثلا به بازیگر میگفتند باید امشب این رمان را بخوانید و بعدا برای تمرین واجرای نمایش بیایید.رمان را می خوانی ، میشنوی ،تحلیل میکنی بعد می آیی. مرحوم شاهین سرکیسیان هم سفارشش این بود.مثلا اگر یک نمایش مربوط به یک منطقه از کشور بود،باید میرفتیم و آن محل را مشاهده کرده و شناخت کافی نسبت به آن پیدا میکردیم. به همین جهت من افتخار میکنم که شاگردی از شاگردان نوشین بوده ام .
گروه فرهنگ