“آژنگ نیوز”: اندرزنامه های ساسانی از متون مهم تاریخ ایران است. ایرانیان عصر ساسانی عشق و علاقه زیادی به این نوع از ادبیات داشته اند، زیرا در پهلوی ادبیات پهلوی نوشته های بسیاری در حکمت علمی و اخلاق به اسامی «اندرزنامه» یا پندنامه وجود داشته، و گذشته از این که عده زیادی از آنها به عربی ترجمه شده بود تا امروز هم هنوز چند رساله در ادبیات پهلوی باقی مانده است.
به گفته کریستن سن علت این که ایرانیان دوران ساسانی در استقبال از ترجمه کتاب کلیله و دمنه چنان شور و شعفی از خود نشان دادند این بود که این کتاب در بیان مطالب اخلاقی شبیه اندرزنامه ها و کتاب هایی بود که در نصیحت و حکمت عملی در ادبیات ایران وجود داشت، کتابهائی که ایرانیان این عهد بسیار دوست می داشتند این عشق و علاقه ایرانیان به این گونه نوشته ها که برای مؤلفین اسلامی امری قابل توجه و ذکر بوده است در آثار این مؤلفین هم منعکس شده است.
جاحظ گوید ایرانیان تاریخ حوادث عظیم و موعظه ها و پندهای عام المنفعه و همچنین اموری که نشانه سرافرازی و افتخاراتشان بوده بر صخره های عظیم می نگاشته با در بناهای بزرگ به یادگار میگذاشتند و گاهی نیز در کتب جغرافی نویسان و جهانگردان قرن های نخستین اسلامی در ضمن شرح بعضی آثار که از دوره های پیش از اسلام در ایران مانده و آنها را دیده اند مطالبی ازین قبیل نقل شده که گفته جاحظ را تأیید می کنند.اهمیتی که در این دوره به این رشته از آثار اخلاقی می داده اند باعث شده بود که اغلب در طراز لباسها یا حاشیه فرش ها یا کناره سفره ها یا در میان بعضی از ظروف در ضمن نقش و نگار یا به جای نقش و نگار عبارات پند آمیز بنویسند.
در تاریخ ها و همچنین در کتب ادبی زیاد به این گونه عبارات بر می خوریم که آنها را از تاج فلان پادشاه یا دیوار فلان عمارت نقل کرده اند.مسعودی از خـوان بزرگی متعلق به انوشیروان گفتگو می کند که بر گرداگرد آن با جواهر گوناگون سخنان حکمت آمیز نوشته بودند . ابن قتیبه نیز عباراتی چند از خوان انوشیروان نقل کرده. در ادبیات فارسی کنونی منظومه ای از همین قبیل از آثار گذشته موجود است که به نام راحه الانسان، یا پندنامه انوشیروان معروف است، و چنان که در مقدمه آن ذکر شده موضوع آن پندهایی بوده که بر تاج انوشیروان نوشته بوده است.
چون کتاب هایی که از نوع اندرز بوده اند در آنها مطالب اخلاقی بیشتر با توجه به عقائد دینی زرتشتی عرضه می شده، به همین جهت این نوع کتابها در دستگاه مؤبدان بیش از هر جای دیگر رواج داشته، و کسانی هم که به نوشتن چنین کتابهایی معروف شده اند از رجال دین زرتشتی به شمار می رفته اند. در ادبیات امروزی پهلوی هم چند رساله بنام «اندرز» موجود است که مطالب آنها از آثار قدیمی ایرانی و چنان که احتمال می دهند از آثار دوره ساسانی گرفته شده است؛ مانند اندرز اوشنردانا و اندرز آذربادمارسپندان و جز آنها. رساله نخست را دانشمند پارسی آقای ارواد بهمن جی نوسروانجی دهـابر به چاپ رسانده و مقدمه سودمندی نیز به زبان انگلیسی به آن افزوده است.
در این مقدمه مختصری هم از اندرزنامه های عهد ساسانی نوشته و نام چندتن از بزرگان زردشتی را هم که به نوشتن اندرز معروف بوده اند مانند آذربادمارسپندان و پسرش زرتشت و نوه اش آذرباد زردشت و بخت آفرید و بزرگمهر و خسرو انوشیروان و بهزاد فیروز و آذرفرنبغ فرخ زاد را نیز ذکر کرده است.در این مقدمه اطلاعاتی هـم درباره اندرزبد، یکی از مناصب بزرگ عهد ساسانی، و درجاتی که در این منصب منظور بوده، یافت می شود. ظاهراً تألیف کتابهای اخلاقی و اندرز از خیلی قدیم در ایران معمول بوده و ایرانیان پیوسته به این نوع کتابها میل و علاقه زیاد نشان می داده اند.
ولی از عصر انوشیروان به بعد این بخش از ادبیات پهلوی بیشتر مورد توجه قرار گرفته و غیراز کتابهای ایرانی بعضی از آثار هندی و یونانی نیز در این زمینه به پهلوی ترجمه شده تفصیل سخن رانده ایم. معلوم نیست که کلیله و دمنه تنها کتابی از این نوع باشد که به فارسی ترجمه شده است. در کتابهای اخلاقی ایرانی روایات بسیاری هم از حکمای یونان مانند ارسطو و فیثاغورث و غیره وجود داشته، و چنان که گفتیم این روایات یونانی نخستین بار به وسیله همین کتابهای ایرانی در ادبیات عرب راه بافنه، و از اینجا معلوم می شود که ایرانیان دوره ساسانی با این نوع از اثار اخلاقی یونانی نیز آشنایی داشته اند.
منبع: کتاب فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و تاثیر آن بر ادبیات عربی و فرهنگ اسلامی، محمد ملایری،۱۳۹۶
گروه تاریخ