به گزارش “آژنگ نیوز”درک مفهوم زندگی دارای اهمیت بسیار است.در همین ارتباط به روایت مارک منسون در کتاب”هنر ظریف بی خیالی”به تفسیر ابعاد مختلف زندگی نگاهی می اندازیم:
کلید زندگی خوب، این نیست که به چیزهای بیشتر و بیشتری اهمیت بدهید؛ بلکه باید به چیزهای کمتری اهمیت بدهید، و تنها چیزهایی را مد نظر قرار دهید که حقیقی، فوری و مهم هستند.
… یک واقعیت پنهان در زندگی هست؛ اینکه چیزی به نام بیخیالی وجود ندارد. شما باید به چیزی اهمیت بدهید. توجه به چیزهای مختلف و اهمیت دادن به مسائل، بخشی از جسم و بیولوژیِ ماست.
مسئله این است که به چه چیزهایی اهمیت بدهیم، و چگونه به چیزهایی که هیچ اهمیتی ندارند، اهمیت ندهیم.
… پختگی، زمانی رخ میدهد که فرد میآموزد تنها به چیزهایی اهمیت بدهد که ارزشمند هستند.
پرسش جالبِ توجهتر که مردم هیچوقت از خود نمیپرسند، این است که «چه دردهایی در زندگی خود میخواهید؟ و حاضرید برای چه چیزی زحمت بکشید؟»
برای مثال، بیشتر افراد میخواهند که ارتقای شغلی پیدا کنند و درآمد زیادی داشته باشند؛ اما هیچکس نمیخواهد شصت ساعت کار در هفته، رفتوآمد در فاصلهی زیاد بین خانه و اداره، کاغذبازیهای بیهوده، و ساختار طبقاتی استبدادی شرکت را تحمل کند…
همه میخواهند روابط عالی داشته باشند؛ اما همه حاضر نیستند مکالمات دشوار، سکوت ناخوشایند، احساسات جریحهدارشده و نقش بازیکردنهای احساسی را تحمل کنند.
فرهنگ کنونی به ما میگوید که من خودم باعثِ شکستِ خودم شدهام.
من، بیاستقامت یا بازنده هستم، و چیزهایی را که لازمهی این کار بوده نداشته و رویاهای خود را کنار گذاشتهام، و شاید اجازه دادهام که فشارهای اجتماع بر من غلبه کنند.
اما واقعیت، بسیار کسلکنندهتر از همهی اینهاست. واقعیت این است که من فکر میکردم چیزی را میخواهم؛ اما معلوم شد که در واقع آن را نمیخواستم؛ همین.
من پاداشهای این کار را میخواستم، نه نبردهای آن را. نتایج را میخواستم، نه روند رسیدن به آنها را. من عاشق جنگ نبودم؛ عاشق پیروزی بودم. و زندگی، اینگونه پیش نمیرود.
تقصیر مربوط به زمان گذشته است، و مسئولیت، مربوط به اکنون است؛
تقصیر، ناشی از انتخابهایی است که قبلاً شده، و مسئولیت، نتیجهی انتخابهایی است که شما در حال حاضر در هر لحظه از روز میکنید.
شما انتخاب کردهاید که این متن را بخوانید.
شما انتخاب میکنید که به این مفاهیم فکر کنید.
شما انتخاب میکنید که این مفاهیم را بپذیرید یا آنها را رد کنید.
شاید تقصیر من باشد که شما فکر میکنید ایدههای من بیارزش هستند؛ اما شما مسئول نتیجهگیریهای خود هستید.
تقصیر شما نیست که من این جمله را نوشتهام؛ اما هنوز هم شما در تصمیمگیری برای خواندن آن مسئول هستید.
بین مقصر دانستن کسی برای وضعیت شما، و مسئولیت واقعی آن فرد برای وضعیت شما، تفاوت وجود دارد.
هیچکس مسئول وضعیت شما نیست مگر خودتان.
شاید بتوان بسیاری از افراد را برای ناراحتی شما سرزنش کرد؛ اما هیچکس مسئول ناراحت بودن شما نیست غیر از خودتان. علت این موضوع این است که شما همیشه انتخاب میکنید که مسائل را چگونه ببینید، چه واکنشی در برابر آنها نشان دهید.
گروه گزارش