به گزارش “آژنگ نیوز” این سوال مطرح است که فرانک رایکارد معمار بارسلونا دردوران مابین کرایف و گواردیولا،کجاست؟ فرانک رایکارد فوتبالیستی بود که هم به عنوان بازیکن وهم در کسوت مربیگری موفقیتهای کم نظیری را به دست آورده است. به عنوان بازیکن دو بار با میلان و یک بار با آژاکس (هر دو تیم عالی و خارق العاده بودند) و به عنوان مربی بارسلونا در سال 2006 در لیگ قهرمانان موفق به فاتح جام شده است.
در آن زمان فقط میگل مونوز ، جیووانی تراپاتونی ، یوهان کرایف و کارلو آنچلوتی به آن نوع موفقیت دست یافته بودند. بعدها پپ گواردیولا و زین الدین زیدان نام های خود را به این لیست اضافه کرده اند و این رکورد درخشان هنوز دست نیافتنی است.
همچنین در این دوره که بارسا و رئال مادرید معمولا معتبرترین جامهای اروپا را به دست می آورند، فراموش می شود که در آن زمان این تنها دومین پیروزی بارسلونا در تاریخ باشگاه بود.
برای بسیاری ازفوتبال دوستان خاطره Rijkaard به عنوان مربی ای خواهد بود که قبل از آمدن گواردیولا ،برای ایجاد انقلابی در بارسلونا تلاش می کرد.او می کوشید تا بهترین نتیجه را از آندرس اینیستا ، رونالدینیو ، لیونل مسی و ژاوی به دست آورد. این البته فقط نیمی از داستان است.
درست است که درسال 2008، رایکارد یکی از با استعدادترین گروه از بازیکنان تاریخ را داشت. اما به طور فزاینده ای در آن فصل آخر به نظر می رسید بارسلون ازدسته ای بازیکن ناامید با چیدمانی نادرست و تیمی بدون سرپرست تشکیل شده است.، مقصر اصلی را هم رونالدینیو می دانستند .او بیشتردر کلوپ های شبانه Castelldefels ، درمنطقه ساحلی در جنوب شهر دیده می شد.
در پایان فصل رایکارد مردی درهم شکسته به نظر می رسید. روزنامه نگار ورزشی ، گیلم بالاگو ، ماجرای گواردیولا را برای بردن تیم بارسای B خود در دوره 2007-۲۰۰۸برای بازی با تیم اصلی رایکارد در یک مسابقه بازگو می کند. بالاگو نوشته: “او [پپ] سرانجام و در پایان این مسابقه به این نتیجه رسید که بارسلونا نیاز به تغییر دارد [آن روز].” “او رایکارد را در حال سیگار کشیدن روی نیمکت تیم مشاهده کرد،در اوایل بازی رونالدینیو پس از 10 دقیقه از زمین خارج شد ، دکو به وضوح خسته بود .بازیکنان ذخیره که هنوز در لیگ دسته سوم بودند ، تیم اول را درهم کوبیدند.”
در آن زمان رایکارد می دانست که پایان کارش در بارسا فرا رسیده است و او سرنوشت را پذیرفته بود. البته این پایان کار مربیگری او نبود. او 16 ماه در گالاتاسرای و مدت کوتاهی با عربستان سعودی بود.
اما این روزها به احتمال زیاد او را می توان با همسرش ،استفانی و فرزندانشان در آمستردام در حال گذران اوقات فراغت مشاهده کرد. بخشی از تمایل وی برای عدم اشتغال به مربیگری و حضور درفعالیتهای عمومی و اجتماعی ممکن است به دلیل مشکلاتی گسترده ای است که او درزندگی شخصی اش پشت سر گذاشته است ،باشد. او در سال 2009 از همسر سابق خود مونیک جدا شد تا با استفانی که پرستار بچه هایش بود، زندگی کند. این کارش واکنشهای اجتماعی قابل توجهی برای او به دنبال داشت..
اما سرمایه گذاری عاقلانه در بازار املاک آمستردام به معنای امنیت اقتصادی وی است ، شهر هلند در سالهای اخیر از رونق خوبی در زمینه کسب درآمد از اجاره برخوردار بوده است. نزدیکان او می گویند که البته پیشنهاداتی هنوز به صورت دوره ای به او ارائه می شود .به ویژه هنگامی که چند سال پیش باشگاه های چینی خواستارمربیان بزرگ و خوب فوتبال اروپا شدند،او نیز با درخواستهایی روبرو شد. اما نماینده ومدیر برنامه های رایکارد حتی زحمت پرسیدن سوال از رایکارد را هم به خودش نداد. هیچ باشگاهی هم در هلند سعی نمی کند او را برای بیرون آمدن از بازنشستگی وسوسه کند. زیرا آنها می دانند که از نظر رایکارد،بازی تمام شده است.
واقعا تعجب برانگیز نیست که رایکارد به عنوان یک بازیکن ، برای بازی در پست هافبک میانی، بسیار مورد علاقه کرایف بود،زیرا علاوه بر مهارتهای فنی ،رایکاردهرگز با هنجارها مطابقت نداشت.
ریکارد که یک آمستردامر بومی بود ، اولین بازی خود در آژاکس را فقط درسن 17 سالگی انجام داد،زمانی که کرایف همه کاره آژاکس بود.غیر معمول است که کسی در نهاد فوتبال هلند ،بعداز درگیری با کرایف، بدون آسیب، جان سالم به در ببرد. اما در سال 1987 ، رایکارد ، که آن زمان 24 ساله بود، به سادگی از تیم آژاکس که کرایف مربی آن بود خارج شد. طبق کتاب جدید جاناتان ویلسون ، “میراث بارسلونا” ، گفته می شود که او در یک تمرین بر سر کرایف فریاد کشیده و گفته بود:”لعنت بر شما و ناله های ابدی برای شما” و آژاکس را هم ترک کرده بود.
رایکارد حاضر نشد بار دیگر بر سر تمرین حاضر شود. در یک فیلم تلویزیونی، یک خبرنگار در بیرون از خانه ریکارد وجود دارد که از او سوال می کند در تمرین چه اتفاقی افتاد؟ زیرا این حادثه در ان زمان یک اتفاق بزرگ بود .اما ریکارد با آرامش پاسخ می دهئ،اتفاقی نیفتاده فقط می خواهم در خانه بمانم و به سادگی در خانه می بندد.
این سرکشی ممکن بود او برای همیشه ازفوتبال بیرون بیندازد.اما او دوباره ظاهر شد اما این باردر رئال ساراگوسا بود. بعد از آن هم در آث میلان بود که سطح خود را پیدا کرد، او با هموطنان هلندی اش روود گولیت و مارکو ون باستن یک ترکیب سه گانه را تشکیل داده بودند که ستون فقرات یکی از تیم های بزرگ ایتالیا و اروپا را تشکیل می داد.البته این تیم درمقایسه با بارسای گواردیولا ،برسر بزرگترین تیم های باشگاهی جهان بودن،رقابت داشت.
اما رایکارد پس از جدایی اولیه خود،مجددا روابط دوستانه ای با کرایف داشت ،به گونه ای که کرایف او را به عنوان مدیر تیم ملی برای یورو 2000 پیشنهاد کرد،تورنمنتی که هلند با بلژیک میزبان مشترک آن بودند .
رایکارد همیشه می گفت اگر تیم قهرمان نشود ، او از ادامه مربیگری تیم ملی کنار می رود. آنها در حالی که با بازی های زیبا، تماشاگران را مجذوب خود می کردند، در نیمه نهایی در ضربات پنالتی به ایتالیا باختند.اغلب فکر می کردند که او به خاطر آن بازی های زیبا بار دیگر در جام جهانی 2002 به مربیگری تیم ملی ادامه دهد.از این گذشته ، او مارک اورمارس ، پاتریک کلویورت ، ادوین ون در سار، دوقلوهای دی بوئر و دنیس برگکمپ را در اختیار داشت. اما با این حال او به قول خود وفادار ماند وتیم ملی را ترک کرد.
سپس رایکاردمسئولیت مربیگری در اسپارتا روتردام را به دست گرفت. اما در این تیم هم اصلا موفق نبود ،اسپارتا به دسته پایین تر سقوط کرد. به این ترتیب ، انتخاب او برای مربیگری بارسلونا یک عمل خارق العاده توسط کرایف بود . وقتی خوآن لاپورتا در سال 2003 با حمایت کرایف به مقام ریاست باشگاه بارسا رسید ، ابتدا به گاس هیدینک و سپس به رونالد کومان متوسل شد، اما موفق به جذب آنها نشد. تا اینکه کرایف برای رایکارد لابی کرد و او این کار را به دست آورد.
وقتی بارسا از هفت بازی اول خود با هدایت رایکارد فقط دو پیروزی کسب کرد،به نظر می رسید رایکارد همان مسیرش در باشگاه اسپارتا را ادامه خواهد داد. یک عضو هیئت مدیره ،یعنی ساندرو راسل قصد داشت جای او را به مربی برزیلی برنده جام جهانی لوئیز فیلیپه اسکولاری بدهد. اما ورود ادگار داویدز و تغییر شکل دادن به ترکیب کرویفی؛ یعنی انتخاب روش 4-3-3 باعث شد آنها در اولین فصل خود در رده دوم قرار بگیرند،این مقام برای حفظ او در سمت مربیگری بارسلونا کفایت می کرد.
بارسلونا با الهام از رونالدینیو و ساموئل اتوئو موفق به کسب عناوین 2005 و 2006 و لیگ قهرمانان 2006 شد. او بازی گرفتن همزمان از ژاوی ، آندرس اینیستا و لیونل مسی را در تیم آغاز کرد (اگرچه دو بازیکن سابق در فینال لیگ قهرمانان نیمکت نشین بودند و مسی از اینکه به دلیل مصدومیت در مسابقات حاضر نبود، ناامید شدیدی داشت)
د رست است که تیم بارسایی او هرگز به دوران اوج گواردیولا نرسید.اما شاید بهترین لحظه مربیگری او در نوامبر 2005 اتفاق افتاد ، زمانی که رونالدینیو بسیار خوب بود،بارسای رایکاردتوانست 3-0 رئال مادرید را شکست دهد.رایکارد در سانتیاگو برنابئو به شدت مورد تشویق قرار گرفت.
اما بدترین لحظه مربیگری اش مطمئنا می 2008 در همان ورزشگاه شکل گرفت. رئال مادرید قهرمان لیگ شده بود و این قهرمانی حکم می کرد بارسا باید برای رقیب منفور تونل احترام تشکیل می داد. این تحقیر در زمین بازی نیز با شکست 4-1 بارسلوناادامه یافت.
در کنفرانس مطبوعاتی پس از آن مسابقه،رایکارد مردی شکسته به نظر می رسید ، قادر به پاسخگویی به سوالات نبودو تمایلی به جنگیدن نداشت.به نظر می رسید که تا حد مرگ دچارخستگی شده است.رایکارد روز بعد اخراج شد. این آخرین دفعه ای بود که او در کنار نخبگان دنیای فوتبال مشاهده شد.
پس از ترک بارسلونا در سال 2008 ، رایکارد دیگر هرگز به همان رتبه ازسرمربیگری نرسید. وی آخرین بار قبل از ترک کامل مربیگری فوتبال،بین سالهای 2011 تا 2013 در سمت هدایت عربستان سعودی دیده شد. رایکارد ، هنوز 54 سال دارد،اما اخیرا نیز تاکید کرده: “من به عنوان مربی برنخواهم گشت.” در نهایت شرح مختصر و بی نظیراز این بازیکن و مربی فوتبال هلند از سوی دیوید وینر ،با عنوان “نبوغ روان رنجور” توصیفی کاملاً مناسب است.