صد سال پیش در چنین روزی بیوک احمری طراح آرم “چای گلستان”، “کفش ملی” “روغن شاه پسند” در تبریز زاده شد.
پدر بیوک احمری خوشنویس و آموزگار این فن بود.
او شش ساله بود که خوشنویسی و نقاشی می کرد. دبستان را سه ساله به پایان رساند.
۱۶ ساله بود که آموزش حرفه ای نقاشی را در “مدرسه صناعت و فلاحت” آغاز کرد و دو سال پس از آن نخستین آتلیه اش را گشود.
۲۰ ساله بود که “هنرستان احمری” را بنیاد نهاد و دو سال پس از آن به تهران رفت و آتلیه “هنرهای زیبا” را گشود.
همزمان چندین اثر ماندگار از جمله نگاره های کمال الدین بهزاد را با چنان چیره دستی گرته برداری کرد که همه آنها به جای اصل در ایران و برونمرز عرضه شدند ولی برای نقاش هیچ درآمدی به دست نیاوردند.
او یک بار یک سرقلیان سبک قاجاری ساخت و در میان سرقلیان های مرمت شده خود گذاشت و از این خوشحال بود که سرقلیان “ساختگی” او به عنوان اثر قدیمی در نمایشگاه نام آور حراجی لندن “تاتِبی” به فروش رسیده و کسی متوجه نشده است.
۲۵ ساله بود که برای گذران زندگی به استخدام وزارت کشاورزی درآمد و از آن پس با نام مستعار “شیوا فرزین” برای مجله های “سیاه و سپید”، “باباشمل”، چلنگر و “امید ایران” کاریکاتورهای انتقادی و طنزآمیز می کشید.
همزمان جلدهای آثار ماندگاری را طراحی میکرد که یکی از شناخته ترین آنها “سگ ولگرد” اثر صادق هدایت است.
او هرگز آموزگاری را رها نکرد و در گونه های مختلف طراحی، نقاشی و تذهیب و خوشنویسی شاگردان بسیاری را پرورش داد.
از آنجا که از یکسو می خواست همه وقتش را به هنر بدهد و از سوی دیگر می دید زندگی با این کار نمی گذرد، به طراحی های بازرگانی روی آورد.
او نخستین کسی است که تابلوهایی با چاپ برجسته برای سردرها و طرح های تبلیغاتی برای روی بسته ها و جعبه های کالاها تهیه کرد که شناخته ترین آنها “چای گلستان”، “کفش ملی” “روغن شاه پسند” و … بود.
می گفت: “ابزار مهم نیستند. دست باید دست باشد. ما باید یاد بگیریم که با دستهامان بیندیشیم”.
از ویژگی های برجسته کار او این بود که از زباله های بهینه سازی آثار قدیمی، اثر نوینی پدید می آورد و “تقریبا هیچ چیزی را دور نمی انداخت”.
بیوک احمری در ۸۸ سالگی در تهران درگذشت.
گروه تاریخ