باستانشناسان موفق به کشف قدیمیترین تئاتر لندن شدهاند که در زمان الیزابت اول در نیمه قرن شانزدهم بنا شده است.
این تئاتر که به «رِد لایِن» (شیر سرخ) معروف است، «حلقه گمشده» در تاریخ تئاتر انگلستان (بخشی از بریتانیا) است.
در قرون وسطی و در واقع در دوران حکومت «تودور»ها نمایشنامهها عمدتا مفاهیم مذهبی و مبتنی بر انجیل داشت در حالی که در دوران شکسپیر این گونه عوض شد و نمایشنامههای غیرمذهبی در تئاترهایی که به همین هدف ساخته شده بود به اجرا درمیآمد. پیش از آن، تئاترها در حیاط کافه ها یا دانشگاهها یا دیگر اماکن روی صحنه میرفت.
این کشف جدید در محله «وایت چَپِل» لندن حلقه میان این دو سنت اجرایی است.
«رد لاین» در اصل یک کافه بوده که صاحب آن در سال ۱۵۶۷ اجازه داده نخستین تئاتر لندن در ملکش ساخته شود.
اما این احتمال هم وجود دارد که نمایشنامههایی که روی صحنه رد لاین میرفتهاند همچنان مفهوم مذهبی داشتهاند.
بدون تردید نخستین اجرا بر صحنه رد لاین که اثری از آن نمانده یک نمایشنامه بسیار دیدنی به نام «داستان سامسون» بوده است. داستان این نمایشنامه پرماجرا اقتباسی بوده از قصه سامسون، قهرمان انجیل که جان خود را در راه مخالفت با بتپرستی (توضیح: بیشتر طبیعتپرستی تا بتپرستی) قربانی کرد.
این کشف همچنین از این جهت مهم است که این رد لاین بود که راه را برای روی صحنه رفتن نمایشنامههای آتی غیرمذهبی شکسپیر، مارلو و دیگران گشود.
در لندن زمان «تودور»ها، تئاترها پروژههای سیاسی و فرهنگی قشر محافظهکار افراطی بودند. درواقع، تئاتر تنها میتوانست خارج از محدوده کنترل «سیتی لندن» (توضیح: سیتی لندن که هنوز هم این نام را بر خود دارد، قلب و مرکز بازرگانی و مدیریت پایتخت بوده است) بنا شود – بخشی به دلیل آن که اربابان و مقامات بلندپایه شهر لندن که امور آن را در دست داشتند، پروتستانهای افراطی و محافظهکار بودند که تئاتر را «جرم علیه مومن»، یک «مانع در راه انجیل» و آموزشگاههایی برای «تمام گناهان و خباثتها» تلقی میکردند. تماشاگران تئاتر به دیده «بدترین نوع اراذل و خبیثترین مردم» نگریسته میشدند که از کار فرار میکنند تا وقتشان را به بطالت بگذرانند.
آنها در اعتقادی که بیشباهت به شرایط زندگی کنونی ما نیست، تصور میکردند در تئاترهای پرازدحام خطر شیوع طاعون وجود دارد.
تا جایی که میدانیم تمام یا بخش اعظم نمایشنامههایی که روی صحنه رد لاین رفته بود، نابود شده است. بخشی به دلیل آن است که در زمان تودورها بسیاری از نمایشنامهها به چاپ نمیرسید. درواقع نمایشنامه افتتاحیه رد لاین – داستان سامسون – که نمایشنامهنویس آن ناشناس است، احتمالا هرگز به چاپ نرسید. علت آن به احتمال قوی این است که صنف چاپچیان موسوم به کمپانی نوشتافزاران که انحصار چاپ را در لندن به دست داشت، از نشر آن خودداری کرد چون معتقد بود پای یک موضوع مذهبی منزه بیش از حد به صحنه کشیده شده در میان است.
محل رد لاین در ابتدا در سالهای ۱۵۰۰، یک مزرعه بود. حدود سالهای ۱۵۳۰ احتمالا به کافه مبدل شد.
سپس در نیمههای ۱۵۶۰ یک شخصیت مهم در تاریخ تئاتر تودور – مردی به نام «جان برِن» (که بنای تئاتر بعدی او به نام ویلیام شکسپیر گره خورد) به مالک مزرعه پیشنهاد کرد نخستین تئاتر رسمی لندن را در جنب مزرعه و کافه اش بنا کند.
یک توافق دوجانبه میان دو مرد به ساختمان چوبی بدون سقفی انجامید که در سال ۱۵۶۷ تکمیل شد، اما نه چندان آسان زیرا دعوای قانونی بسیار سختی میان جان برین و نجارهای سازنده تئاتر درگرفت. در حال حاضر ابعاد صحنهای که توسط باستانشناسان کشف شده، دقیقا همان ابعادی است که در عرضحال دادگاه زمان تودور منعکس شده است.
از صحنه تئاتر گذشته و سالن اجتماعات، ابزار مختلف غذا خوردن و سکههای آن زمان که تنها قطعات باستانی کشف شده مرتبط با تماشاچیان است، باستانشناسان همچنین قطعاتی از تعداد زیادی جعبه سرامیک سبز رنگ یافتهاند که قطعا به منظور جمعآوری وجه ورودی به تئاتر استفاده میشده است. این جعبههای سبز رنگ به طور معمول در تماشاخانههای زمان تودور به عنوان صندوق جمعآوری وجه بلیطهای ورودی استفاده میشده است.
صاحبان تماشاخانهها از آنها به عنوان صندوق جمعآوری ورودیه استفاده کرده و سپس آنها را خرد میکردند تا وجوه جمع شده در آن را بردارند. این سیستم «پول و شکستن» از سرقت پول توسط کارمندان تماشاخانه جلوگیری میکرد.
کمتر از ده سال پس از تکمیل ساختمان رد لاین، جان برین با همکاری شوهر خواهرش دست به بنای تماشاخانه دیگری در «شوردیچ» در یک کیلومتر و نیمی رد لاین زد که به مراتب بزرگتر از تئاتر اولیه بود.
در آن مرحله به نظر میرسد عمر رد لاین نیز به عنوان یک تماشاخانه به سر آمده و مالک مزرعه و کافه از آن به عنوان صحنه جنگ سگها و خروسهای وحشی استفاده میکردند.
درواقع باستانشناسان موفق به کشف بقایای اجساد چندین سگ شدهاند که برخی از آنها هنوز آثار زخمهایی را که بر اثر آنها جان دادهاند، از جمله جراحات شفا نیافتنی گازهای عمیق بر سر و پاها و استخوانهایشان به همراه دارند.
افزون بر این، تجزیه آرواره بقایای سگها نشان میدهد که برخی از دندانهای تیز آنها سوهان شده تا احتمالا دقایق جنگ را طولانیتر کرده و باعث شود رقبا درعوض تنها یک گاز محکم و مرگبار، از تعدد جراحات بمیرند.
کشفیات تیم باستانشناسی جنوب شرقی همچنین حاکی از آن است که غذای سگها پای پخته اسب بوده که مالک رد لاین احتمالا از کارخانه چسبسازی تامین میکرده و قبل یا بعد از جنگ به سگهایش میداده است.
به جز دورههای جنگهای داخلی و زمان حکومت الیور کرامول (که چنین فعالیتهایی خدانشناسانه و مکروه شمرده میشد) جنگ خروس و دیگر تفریحات مشابهاش تا اوایل قرن هجدهم در رد لاین ادامه پیدا کرد.
جان برین، بنیانگذار رد لاین که احتمالا در ابتدا بقال بوده است، نخستین سنگ بنای یک تماشاخانه انگلیسی را گذاشت و تنها نه سال بعد، از محل درآمد آن بخش اعظم سرمایه مورد نیاز برای جانشین آن – تئاتر شوردیچ- را تامین کرد. اما شوهر خواهر و شریکش، جیمز بِربِیج، او را از سهم این تماشاخانه پردرآمد محروم و ورشکستهاش کردند. برین نهایتا در تنگدستی مطلق جان سپرد؛ داستانی که تمام خصوصیات یک درام انجیلی یا نمایشنامههای شکسپیر را در خود دارد.
هرچند حفاری تماشاخانه رد لاین سال گذشته انجام شد، اما تنها ماه پیش بود که آزمایش و مطالعات روی مواد و ابزار به دست آمده، شواهد کافی را برای اطمینان خاطر از این که کشفیات یادشده قطعا بقایای نخستین تماشاخانه گم شده لندن است، فراهم کرد.
آزمایش دهها هزار قطعه سرامیک، استخوان حیوانات و دیگر یافتهها از این محل تاریخی در سال جاری و سال آینده ادامه خواهد یافت.
گروه گزارش