“آژنگ نیوز”:اقتصاددان انگلیسی دیوید ریکاردو، که به علم اجتماعی رو به رشد اقتصاد در قرن نوزدهم شکلی منظم و کلاسیک داد،در چنین روزی در سال۱۷۷۲ میلادی متولد شد.آموزههای بنیادین او در قانون آهنین دستمزد او مشخص میشد، که بیان میکرد همه تلاشها برای بهبود درآمد واقعی کارگران بیهوده است و اعمال دستمزد نزدیک به سطح معیشتی باقی میماند.
علاقه ریکاردو به مسائل اقتصادی در سال ۱۷۹۹با خواندن کتاب تحقیقی در باب ماهیت و علل ثروت ملل (۱۷۷۶) توسط اقتصاددان و فیلسوف اسکاتلندی آدام اسمیت به وجود آمد. او به مدت ۱۰سال در ابتدا تا حدودی غیرمعمول و سپس با تمرکز بیشتر، اقتصاد خواند. اولین اثر منتشر شده او قیمت بالای شمش، اثبات کاهش ارزش اسکناس ها (۱۸۱۰) بود، که نتیجه نامه هایی بود که ریکاردو در Morning Chronicle سال قبل منتشر کرده بود. کتاب او به بحث و جدل پیرامون بانک انگلستان دامن زد: رهایی از نیاز به پرداخت نقدی (تنش های ناشی از جنگ با فرانسه باعث شد تا دولت بانک انگلستان را از پرداخت اسکناس هایش به طلا منع کند)، هم بانک انگلستان و هم بانک های روستایی صدور اسکناس و حجم وام خود را افزایش داده بودند. مدیران بانک انگلستان اظهار داشتند که افزایش بعدی قیمت ها و کاهش ارزش پوند هیچ ارتباطی با افزایش اعتبار بانکی ندارد. با این حال، ریکاردو و دیگران اظهار داشتند که در واقع بین حجم اسکناس ها و سطح قیمت ها ارتباط وجود دارد. علاوه بر این، آنها استدلال کردند که سطوح قیمت به نوبه خود بر نرخ ارز خارجی و ورودی یا خروجی طلا تأثیر می گذارد.


در این زمان ریکاردو شروع به یافتن دوستانی کرد که بر رشد فکری بیشتر او تأثیر گذاشتند. یکی از آنها جیمز میل اقتصاددان (پدر فیلسوف جان استوارت میل) بود که مشاور سیاسی و تحریریه او شد. یکی دیگر از دوستان فیلسوف فایده گرا جرمی بنتام بود. یکی دیگر از آنها توماس مالتوس بود که بیشتر به خاطر نظریه اش که جمعیت سریعتر از عرضه غذا افزایش می یابد، شناخته شده است – ایده ای که ریکاردو آن را پذیرفت.
بعداً، ریکاردو در کتاب اصول اقتصاد سیاسی و مالیات (۱۸۱۷)، قوانینی را تحلیل کرد که توزیع هر چیزی را که میتوانست توسط «سه طبقه جامعه» – یعنی مالکان، کارگران و صاحبان سرمایه – تولید شود، تعیین میکرد. او به عنوان بخشی از تئوری توزیع خود به این نتیجه رسید که سود به طور معکوس با دستمزدها تغییر می کند، که متناسب با هزینه های ضروری افزایش یا کاهش می یابد. ریکاردو همچنین تعیین کرد که با افزایش جمعیت، اجاره بها افزایش مییابد، زیرا به دلیل هزینههای بالاتر کشت غذای بیشتر برای جمعیت بزرگتر است. او تصور میکرد که گرایش کمی به بیکاری وجود دارد، اما از رشد سریع جمعیت که میتوانست دستمزدها را تا سطح معیشتی کاهش دهد که در نتیجه با افزایش حاشیه، هم سود و هم تشکیل سرمایه را محدود میکند، مراقب بود.
ریکاردو علیرغم کار نسبتاً کوتاه خود و این واقعیت که بیشتر آن به امور تجاری مشغول بود، در میان اقتصاددانان زمان خود به جایگاهی پیشرو دست یافت. نظرات او علیرغم سبک انتزاعی که در بیان آنها و در مواجهه با آتش متقابل سنگین مخالفانش داشت، در انگلستان مورد حمایت قرار گرفت. گرچه ایدههای او مدتهاست که توسط آثار دیگر و رویکردهای نظری جدید جایگزین یا اصلاح شدهاند، اما ریکاردو بهعنوان متفکری که برای اولین بار اقتصاد را نظاممند کرد، برتری خود را حفظ کرده است. او همچنین به طور طولانی به سوالات پولی و مالیات پرداخت. نویسندگان با گرایش های مختلف به شدت از ایده های او استفاده کردند، از جمله کسانی که طرفدار سرمایه داری آزاد بودند و کسانی مانند کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاددان آلمانی و رابرت اوون، اصلاح طلب اجتماعی بریتانیایی که با آن مخالف بودند.
گروه گزارش