“آژنگ نیوز”:مردم مختلف در سراسر جهان چگونه دموکراسی را درک می کنند؟و چرا این موضوع اهمیت دارد.مردم در اکثر کشورها می گویند که می خواهند به صورت دموکراتیک اداره شوند. از آنجا که جذابیت دموکراسی بسیار قدرتمند است، دولت ها و رهبران سیاسی در همه جا ادعا می کنند که حامی دموکراسی هستند. به عنوان مثال چین را در نظر بگیرید. حزب کمونیست چین (حکچ) برای دههها تحت یک سیستم تک حزبی حکومت کرده است، سیستمی که به شدت با تعاریف سنتی دموکراسی در تضاد است. نظامهای دموکراتیک بر انتخابات رقابتی برای رهبران کلیدی، حمایت قوی از حقوق سیاسی و محدودیتهای قدرت اجرایی تأکید دارند. با این حال، از اعضای حکچ بپرسید و احتمالاً به شما خواهند گفت که حکومت آنها دموکراتیک است زیرا به ترجیحات مردم چین پاسخ میدهد. از نظر آنها، آنچه دموکراسی را می سازد، انتخابات، آزادی ها و محدودیت ها نیست. بلکه رهبران سیاسی قوی و بدون محدودیت می توانند به خوبی حکومت کنند و به مردم آنچه می خواهند بدهند.
اگر مردم در سرتاسر جهان دیدگاههای کاملاً متفاوتی درباره معنای دموکراسی داشته باشند – یا حتی به برداشتهایی از دموکراسی که نشاندهنده سبک حکومتی استبدادیتر است پایبند باشند – پس جذابیت جهانی آشکار دموکراسی ممکن است در عمل چندان معنی نداشته باشد. مدتهاست که محققان به چگونگی درک مردم از کشورها و پیشینههای مختلف از دموکراسی علاقهمند بودهاند. اما این یک موضوع پیچیده است و مطالعات قبلی مشخص کردهاند که تشخیص اینکه مردم وقتی میگویند میخواهند به صورت دموکراتیک اداره شوند، واقعاً چه منظوری دارند، دشوار است.


در مقاله جدیدی که در Science منتشر شده است، از آزمونی استفاده میکند که از طریق نظرسنجیها در مصر، هند، ایتالیا، ژاپن، تایلند و ایالات متحده انجام شد تا شواهد تازهای به این بحث بیافزاید. کارشناسان پاسخ دهندگان نظرسنجی را با پروفایل های زوجی از کشورهای فرضی ارائه کردند. این پروفایلها۹ عامل را تصادفیسازی کردند که منعکسکننده نظریههای مختلف درباره نحوه درک مردم از دموکراسی هستند. دلایلی برای شاد بودن نتایج ما نشان می دهد که تعریف سنتی دموکراسی به طور گسترده پذیرفته شده است. در میان شش کشور مختلف نمونه اصلی، پاسخ دهندگان به احتمال زیاد کشورها را دموکراتیک می دانستند، زمانی که انتخابات آزاد و منصفانه بود و حقوق سیاسی به شدت محافظت می شد. این اولویت از انتخابات در سراسر هیئت مدیره برگزار شد. مردم بدون توجه به ویژگی های فردی خود مانند جنسیت، تحصیلات، ایدئولوژی سیاسی، سن، وضعیت اقلیت و نگرش به ژئوپلیتیک چنین احساسی داشتند. ماکسول می گوید: این یافته دلالت بر دلایلی برای خوش بین بودن در مورد حمایت از دموکراسی دارد. این نشان می دهد که وقتی مردم می گویند که خواهان حکومت دموکراتیک هستند، منظور بسیاری از انتخابات رقابتی و آزادی های محافظت شده است. این توافق مهم است. این احتمال را بیشتر میکند که افراد کافی تلاشهای رهبران سیاسی ضد دموکراتیک برای براندازی حکومت دموکراتیک را تشخیص دهند – و احتمالاً عقب نشینی کنند. اما یافته های تحقیق همچنین نکات احتیاطی را برجسته می کند. اول، کنترلها و توازنهای نهادی برای درک پاسخدهندگان از دموکراسی کمتر اهمیت داشت. این نشان میدهد که رهبران سیاسی ممکن است بتوانند با تضعیف نفوذ قوه مقننه و دادگاهها، قدرت خود را آسانتر افزایش دهند. و سیاستمداران ضد دموکراتیک همچنان می توانند با استدلال فریبکارانه ادعا کنند که دموکراتیک هستند که این عناصر نظام سیاسی را در اولویت قرار می دهند، در حالی که در واقع آنها را تضعیف می کنند.
نمونه بارز آن دونالد ترامپ رئیس جمهور است. او در انتخابات قبلی ودر سال ۲۰۲۰، سعی کرد با ادعای دروغین شکست خود در انتخابات؛آن را لغو کند. حتی در کشورهای استبدادی آشکار، حاکمان اغلب از انتخابات کنترل شده به عنوان “شواهد” شخصیت دموکراتیک خود استفاده می کنند. برای مثال، در مصر، عبدالفتح السیسی، رئیس جمهور مستبد، پس از پیروزی در انتخابات تقلب شده خود در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که به ساختن «دولتی دموکراتیک که از شهروندانش محافظت می کند» ادامه خواهد داد. مقامات انتخاباتی مصر از پیروزی قاطع عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور این کشور خبر دادند. عبدالفتاح السیسی مدت کوتاهی پس از تغییر قانون اساسی، در انتخابات مصر در سال ۲۰۲۳ پیروز شد.
بسیاری از مردم ممکن است به چنین ادعاهایی توجه کنند، اما مستبدان گاهی اوقات می توانند با استفاده از انتخابات برای معرفی خود به عنوان دموکرات – حتی زمانی که آزاد و منصف نیستند – حمایت ایجاد کنند. در حالی که بسیاری از مردم مفاهیم مستبدانه دموکراسی را رد می کنند، عواملی غیر از انتخابات و آزادی ها نیز بر درک آنها از حکومت دموکراتیک تأثیر می گذارد. در مطالعه انجام شده، اغلب اعتقاد بر این بود که کشورها زمانی دموکراتیک تر هستند -که به عنوان مثال، با ارائه برابری جنسیتی یا اقتصادی مشارکت را بالاترببرد. برابری جنسیتی تنها ویژگی در این آزمایش بود که به انتخابات و آزادی ها نزدیک شد و در توانایی آن در شکل دادن به ادراکات از دموکراتیک تر بودن کشورهایی بود. از آنجا که برابری جنسیتی ذاتاً مطلوب است و با دموکراسی مرتبط است، برخی از خودکامگان با موفقیت در «شستشوی جنسیتی» شرکت کردهاند. آنها این کار را با (اغلب به طور اسمی) اصلاح حقوق زنان برای کاهش فشار برای انتخابات رقابتی تر و حمایت از حقوق سیاسی انجام داده اند. در نهایت، صرف اینکه مردم عموماً در مورد معنای دموکراسی توافق دارند، لزوماً به این معنی نیست که به حمایت از آن ادامه خواهند داد. اگر دموکراسیها نتوانند عملکرد مؤثری داشته باشند یا از شهروندان خود به خوبی نمایندگی نکنند، ممکن است مردم متقاعد شوند که مدلهای اقتدارگرایانهتری از حکومت را بپذیرند.
نویسنده:لورا هود ویراستار سیاسی و دستیار سردبیر، موسسه گفتگو در انگلستان
گروه گزارش