“آژنگ نیوز”:تجربه زندگی پس از مرگ به روایت پزشک انگلیسی بر اساس تجربه یک بیمار است که لحظه مرگش را به یاد می آورد. این یک نگاهی اجمالی اما مسحورکننده از آینده است.
پس از سال ها اضطراب، افسردگی و بی اشتهایی، یک دانشجوی ۲۵ ساله مضطرب مشتی از داروهای آرام بخش را بلعید و منتظر ماند. مادرش اندکی بعد او را پیدا کرد که روی تختش افتاده بود. قلب او سه بار در بخش اورژانس بیمارستان متوقف شد، در حالی که از آستانه مرگ به جلو و عقب می رفت و کارکنان لوله های پلاستیکی را به داخل ریه هایش فرو می بردند و روی دنده هایش فشار می دادند، آخرین تلاش برای بازگرداندن او به زندگی. زمانی که در آن روز در سال ۲۰۲۰ به والدین سامر گفته شد که ممکن است فرزندشان بمیرد، ویران شدند. اما به طرز خارقالعادهای، سامر میگوید درست زمانی که به والدینش این موضوع را گفتهاند، و با وجود بیهوشی، به یاد میآورد که « زندگی پس از مرگ » را تجربه کرده است، زیرا قلبش ایستاد و شروع کرد و دوباره متوقف شد.
پزشک متخصص و درمانگرِ سامر میگوید:او بعداً به من گفت وقایع زندگی او از جلوی چشمانش گذشت. سه سال بعد به من گفت: «آدمها مهم هستند، نه چیزها». زیرا در آن برق روشن، سامر مادر، پدرش، دوستان خوبی را دید که وقت کافی را با آنها سپری نکرده بود، در یک روز گرم روی چمنها میخندیدند و تا دیروقت بیدار میماندند تا ستارهها را ببینند که در افق فرو میروند. من بیش از یک دهه است که مشاور مراقبتهای ویژه بودهام و با صدها نفر مانند سامر ملاقات کردهام که قلبشان متوقف شد، مردند – اما سپس احیا شدند. من کاملاً معتقدم که آنچه این افراد از پرتگاه زندگی به یاد می آورند – و آنچه در مورد معنای زندگی پس از تجربه مرگ می آموزند – چیزهای زیادی در درون خود دارد که همه ما می توانیم از آن بهره مند شویم. به حدی که پس از یک سال کار در بخش آیسییو، شروع به جمعآوری افکار و کلماتی کردم که این بیماران وقتی به هوش می آمدند گفته اند. آن جملات را در یک کتاب کوچک قرمز رنگ که همیشه در محل کارم نگه میدارم، آنچه را که «زمزمههای زندگی» آنها میخوانم خطکشی کردم. از این سخنان من توانستم درک بیشتری از هدفم به عنوان یک پزشک مراقبت های ویژه و، شاید مهم تر، به عنوان یک انسان به دست بیاورم.
دکتر مت مورگان با یک بیمار به نام سامر صحبت کرد که یک انفجار زندگی را به یاد می آورد، زیرا قلبش متوقف شد و بعد از اینکه بیهوش روی تختش پیدا شد دوباره شروع به کار کرد و دوباره متوقف شد.
نور سفید روشن یک خاطره به خصوص رایج است – همانطور که یکی از بیمارانی که تحت درمان قرار دادم بعد از آن به من گفت: «مثل قدم گذاشتن در درخشانترین نور خورشیدی بود که تا به حال دیده بودم، اما به چشمانم آسیبی نمیرساند. ترسناک نبود احساس گرما می کردم؛ نور داشت دورم می پیچید.» در حالی که من مذهبی نیستم – میتوانم خودم را روحانی توصیف کنم – میدانم افرادی که « لمس کردن مرگ » را تجربه کردهاند، احساس میکنند که این تجربهای کاملاً متعالی است. با این حال، از نظر پزشکی، خاطرات آنها را می توان به فرآیند بیولوژیکی مرگ مغزی عصبی نسبت داد. وقتی قلب پمپاژ خون را متوقف می کند، اکسیژن مغز را قطع می کند. سلول های مغزی که به از دست دادن اکسیژن بسیار حساس هستند، می توانند به سرعت آسیب ببینند یا شروع به مرگ کنند. این فرآیند می تواند باعث تجارب غیرعادی مانند دیدن نورهای روشن، خاطرات زنده یا حتی احساس آرامش شود.
اغلب از من پرسیده شده است که وقتی می میرید ابتدا چه اتفاقی می افتد: چقدر قلب باید متوقف شود تا هوشیاری شما به پایان برسد؟ پاسخ این است که بسیار متغیر است. قبل از اینکه آسیب جبران ناپذیری به مغز وارد شود، می تواند بین چند دقیقه فاصله بین گردش خون متوقف شود. در واقع، دیدن افرادی که برای مدت طولانی CPR داشتهاند، همیشه شگفتانگیز است. با این حال، این خطر وجود دارد که ما داستان بیمارانی را که به زندگی بازگشتهاند کاملاً درجشن و شادی ببینیم. اما این همه این ماجرا شیر و عسل نیست. حتی بیمارانی که “تازه” در بخش مراقبت های ویژه به شدت بیمار شده اند، خاطرات بسیار ترسناکی دارند. به عنوان مثال، برخی سگها را به یاد میآورند که انگشتان پاهایشان را لیس میزنند – یادآوری نادرست از احساس پمپهایی که گاهی اوقات برای جلوگیری از لخته شدن خون روی پاهایشان میگذاریم. اما همه کسانی که می میرند و بعداً برمی گردند، چنین خاطرات سینمایی ندارند. برای دیگران، این بیشتر یک روند آهسته دور شدن است.
باید بدانیم تنها پس از لمس مرگ و مواجهه با مرگ و میر خودمان است که میتوانیم صدای این زمزمهها را بیشتر کنیم. بنابراین اگر در زندگی ما این تصاویر شادی بخش از جلوی چشمان شما بگذرد، چه چیزی باید در ذهن شما شکل بگیرد؟ باید بدانید تا زمانی که زنده هستید به آن تصاپیر شاد و امید بخش فکر کنید – شاید به شما کمک کند تغییری در زندگی ایجاد کنید.
گروه گزارش