“آژنگ نیوز”:امیر کبیر را، حدود صد و هفتاد و سه سال پیش در بیستم دی ۱۲۳۰ در حمام فین کاشان رگ زدند.
قتل امیر همچنان واقعه‌ای نمادین است. اجزای این روایت، هر کدام به تنهایی ارزش داستانی و بارِ دراماتیک دارند و طبیعتا قرار گرفتنشان در کنار هم، وجه فراتاریخی ماجرا را تشدید می‌کند.

آمر قتل، شاه جوانی است که پیروزی‌اش بر مدعیان را مدیون تدبیر همین وزیر است و آن‌قدر به او علاقه داشته که خواهرش را به ازدواج او درآورده بود. این زن (عزت‌الدوله) چنان امیر را دوست داشت که بعد از خلع امیر هر جا امیر می‌رفت با او همراه بود و هر غذایی برای امیر می‌آوردند، اول خودش از آن می‌خورد مبادا مسموم باشد، و برای همین بود که امیر را در حمام عمومی کشتند. حتی روش قتل هم داستانی است. به جای خفه کردن و سر بریدن و سایر روش‌های مرسوم (به پیشنهاد خود امیر) رگهای مچ دست مرد را بریدند و مرد، نشست و ذره ذره رفتن مایۀ حیات از جانش را تماشا کرد.

عزت‌الدوله بعدها جسد امیر را هم به کربلا فرستاد. اما مهدعلیا مادر زن امیر، چنان کینه‌ای از امیر داشت که بعد از قتل امیر، دخترش را به زور به ازدواج پسر دشمن امیر و صدراعظم جدید، میرزا آقاخان نوری درآورد.

آقاخان نوری که در شلوغی‌های بعد از مرگ محمدشاه، از ترس به سفارت انگلیس رفته و شهروندی انگلیس را قبول کرده بود در زمان امیر سمت درباری داشت، ولی بیشتر می‌خواست. پس علیه امیر توطئه‌ها کرد تا او را از چشم شاه انداخت و ایشان به کاشان تبعید شد. درست دو هفته قبل از قتل امیر، آقاخان همراه شاه به افتتاح مدرسۀ دارالفنون رفته و اقدام بزرگ امیر را به اسم خودش زد. …

میرزا آقاخان کسی را برای قتل امیر فرستاد به اسم علی‌خان حاجب‌الدوله. سرانجام امیر را به شهادت رساندند و به تلگرافی استناد کردند که هرگز مخابره نشده بود!

خبر قتل امیرکبیر چگونه به اطلاع عموم رسید؟

قتل میرزا محمد تقی خان امیر کبیر روز ۱۷ ربیع الاول ۱۲۶۸ هجری قمری روی داد.

شش روز بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ ۲۳ ربیع الاول ۱۲۶۸ خورشیدی خبر از وخامت حال امیر و «ناخوشی» او به دلیل «ورم پا و صورت» داد و نهایتا، ۲۰ روز بعد از قتل او به صورت کوتاه در روزنامه نوشته شد که میرزا تقی خان هیجدهم ربیع الاول در کاشان، وفات یافته است.

امیر کبیر - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

دستخط ویادداشت منسوب به امیر کبیر

دو خبر روزنامه  پس از مرگ امیر را که اولی، در صدد آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش این رویداد و دومی، اصل خبر درگذشت او است، پیش روی دارید..
با این توضیح که حکومت وقت – ناصرالدین شاه- که با صدراعظم خود دچار عناد شده بود، در هیچکدام نخواست مسئولیت مرگ امیرکبیر را به گردن بگیرد…

حال آنکه قتل او از طریق بریدن رگ دست امیر در حمام فین کاشان توسط مزدوران رژیم و با فرمان و دستخط خود شاه صورت گرفته بود…

خبر نخست روزنامه وقایع اتفاقیه که شش روز بعد از قتل امیرکبیر منتشر شد، چنین است:

« کسانی که با میرزا تقی خان حساب و معامله داشتند بجهت تفریغ حساب خودشان، به اجازه و نوشته مرخصی اولیای دولت علیه روانۀ فین شده بودند..
از قراری که آن آدمها مذکور داشتند و خود میرزا تقی خان هم کاغذ به خط خودش نوشته بود، این روزها به شدت ناخوش است.

غلامی از غلامان عالی جاه جلیل خان یوزباشی هم که شب یکشنبه نوزدهم این ماه از فین وارد دارالخلافه شدند،مذکور داشت ، که امیر احوال خوشی ندارد و صورت و پایش تا زانو وَرَم کرده است…

موافق این اخبار چنین معلوم می شود که خیلی ناخوش باشد و می گویند از زیادی جبن و احتیاطی که دارد، قبول مداوا هم نمی کند و هیچ طبیبی را بر خود راه نمی‌دهد.»

مدتی بعد روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ پنجشنبه هفتم ربیع الثانی سنۀ ۱۲۶۸ یعنی ۲۰ روز بعد از واقعه قتل، متن کوتاه ذیل را اعلام می کند:

« میرزا تقی خان که سابقا امیر نظام و شخص اول این دولت بود، شب شنبه هیجدهم ماه ربیع الاول در کاشان وفات یافته است!..»

گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *