“آژنگ نیوز”: شهر باستانی اصطخر خاستگاه خاندان ساسانی است. اصطخر(استخر) از جمله شهرهایی است که زمان ساخت آن به قبل از تشکیل سلسله ساسانی می رسد این شهر خاستگاه دودمان ساسانی و مرکز ایالت فارس در دوره اشکانی است.گوچهر از خاندان فرترکه داران در این شهر حکومت میکرد و جد اردشیر تولیت معبد آناهیتا را در دست داشت که دومین مقام بعد از شاه محل محسوب می گردید.
اصطخر در هفت کیلومتری تخت جمشید و بعد از نقش رجب در سمت راست جاده شیراز – اصفهان قرار دارد.از نخستین تاریخ ساخت آن اطلاع چندانی در دست نیست، اما بر اساس متون تاریخی و شواهد باستان شناختی از قدمت دیرینه ای برخوردار است.


🟠 قدیم ترین نامی که از استخر در متون دیده می شود کتیبه بزرگ شاپور در کعبه زرتشت است که به نام ملکه استخریات اشاره شده است و پس از آن در کتیبه شاپور سکانشاه که بر جرز ایوان جنوبی کاخ تچر تخت جمشید نقش بسته نام استخر آمده است.خانواده اردشیر بابکان در شهر اصطخر علیه حاکم محلی آن کودتا کرد و اردشیر در این شهر تاج شاهی را بر سر نهاد. اهمیت استخر در دوره ساسانی چنان بود که تعدادی از شاهان این سلسله در این شهر تاج گذاری کردند و برخی از مراسم های مهم ملی مذهبی و گهنبارها را در آن برگزار می کردند.این شهر کانون سیاست و مقر روحانیان و موبدان و دستوران دین زرتشتی بود.
🟢اصطخر که شهر معنوی و موطن ساسانیان به شمار می رفت تا واپسین دوره حیات این سلسله اهمیت خود را حفظ کرد چنان که یزدگرد سوم آخرین شاه آن مانند اردشیر پاپکان بنیان گذار سلسله در این شهر تاج گذاری نمود. وجود تالارهای تشریفاتی برای تاج گذاری شاهان کاخهای باشکوه برای استقرار شاه و خاندان سلطنتی، معابد بزرگ آناهیتا و آتشکده ها و مراکز تعلیم و تربیت و کتابخانه ها و خانه های بزرگان و اشراف و خزاین شاهی آن را تبدیل به شهری ثروتمند و پررونق کرده بود که نسبت به دوره قبل بسیار بزرگ تر شده بود. از این رو در شهر استخر و پیرامون آن جمعیت زیادی زندگی می کردند.
شهر اصطخر علاوه بر اینکه مرکز کار و جنبش اقتصادی و ترویج دین مزدیسنا بود، محل نشر دانشها و نگهداری آثار و کتابهای علمی و دینی هم بوده است. مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف درباره کتابی که در این شهر نزد یکی از بزرگزادگان ایرانی دیده که از علوم و اخبار ملوک و بناها و تدبیرهای ایرانیان مطالب فراوان داشته و همچنین چهره و لباس شاهان ساسانی را به همان شکلی که بوده سخن می گوید. چیزی در کتب دیگر چون خداینامه و آییننامه و … ندیده بوده است.ابواسحق ابراهیم اصطخری که خود از این شهر برخاسته، در مسالک و ممالک در شرح استخر و ذکر نواحی آن چنین می نویسد: اصطخر، شهری است نه خرد نه بزرگ قدیمترین همه شهرهای پارس است. پادشاهان پارس آنجا مقام داشتند و اردشیر آنجا بوده است.
🟠 مؤلف حدود العالم مینویسد: استخر شهری بزرگ است و قدم و مستقر خسروان بوده است.ابن بلخی در فارسنامه شرح مفصل تری از شهر ارائه کرده است: پارسیان گفته اند که دارالملک کیومرث، اصطخر بوده است.اصطخر در نسخه های شاهنامه به صورت های اسطخر اصطخر، سطخر، صطخر و صطرخ ضبط شده است. در اوستا لقب Staxra به معنی استوار، قوی و محکم است و گویا شهر استخر را به مناسبت استحکامات بدین نام خوانده اند، یعنی مستحکم. در منابع دوره اسلامی از اصطخر با نام تخت طاووس هم یاد شده است.


🟢از آثار معماری به جای مانده در این شهر میتوان از ساقه ستونها ،سرستونها، پایه ستونها و تخته سنگهای تراش خورده ی مربوط به دوره ی هخامنشی یک کاخ یا بنای عمومی، بقایای دو پل بر روی رودخانه ی سیوند و تعدادی استودان از دوره ی سلوکیپارتی و ساسانی و نیز بقایای مسجدی از دوران اولیه ی اسلامی نام برد.ویرانه های گسترده ی شهر استخر سمت چپ جاده ی شیراز به اصفهان قرار گرفته و نمودار شکوه دیرینه ای میباشد که سه شاهنشاهی بزرگ هخامنشی اشکانی و ساسانی به آن داده بودند. آثار دروازه ی سنگی آن سوی جاده هنوز برجای مانده و بقایای کاخ ویران شده اش با ستونها و سر ستونهایی که در گوشه و کنار پراکنده است نمودار عظمت دوران آبادیش میباشد.
منابع
شهرهای ساسانی، رضا مهرآفرین،۱۳۹۳
مقاله بازشناسی تاریخ و سرگذشت شهر استخر، دکتر حمیدرضا بیگ زاده شهرکی و قاسم کشاورزی، هفتمین کنگره علمی پژوهشی توسعه و ترویج علوم معماری و شهرسازی ایران، بی تا.
گروه تاریخ