“آژنگ نیوز”: نقطه عطف در الغا برده داری بریتانیا یک دادگاه در سال ۱۷۷۲میلادی است که زمینه را برای حرکت بریتانیا به سمت لغو برده داری فراهم کرد. در آن سال، سامرست در مقابل استوارت به دادگاه پادشاهی رسید و منجر به یک حکم تاریخی شد که نهاد برده داری را به چالش کشید. جیمز سامرست، مردی برده شده از غرب آفریقا، در مرکز این پرونده قرار داشت. او به زور توسط “صاحب” خود چارلز استوارت به مستعمرات آمریکا (و در نهایت به انگلستان) آورده شده بود. سامرست فرصت را غنیمت شمرده و فرار کرد، اما بازپس گیری او منجر به یک نبرد قانونی شد که بریتانیا را مجبور کرد تا رابطه خود را با برده داری بررسی کند.
پیوند پیچیده بریتانیا با برده داری
اقتصاد بریتانیا در دهه ۱۷۰۰ به شدت به تجارت برده در اقیانوس اطلس وابسته بود، با سود حاصل از بردگان آفریقایی که از موقعیت آن به عنوان یک نیروگاه جهانی حمایت می کرد. هیچ قانون خاصی برده داری را در انگلستان مجاز نمی دانست، اگرچه به طور کلی تحمل می شد. این تا زمانی است که ایدههای لغو جدید شروع به جلب توجه کردند… فرار از زندان جسورانه سامرست وحضور جیمز سامرست در یک دادگاه انگلیسی برای مقابله با برده داربسیار معمولی نبود. او را از غرب آفریقا بردند و در جوانی به بردگی فروختند و در نهایت توسط یک افسر گمرک اسکاتلندی به نام چارلز استوارت در بوستون خریداری شد. سامرست به ویرجینیا فرستاده شد، جایی که سالها کار اجباری را تحمل کرد تا اینکه استوارت او را در سال ۱۷۶۹ به انگلستان برد. سامرست توانست برای چند ماه پنهان شود اما در نهایت ماموران استوارت را بازداشت کردند. برنامه این بود که او را به جامائیکا بفرستند تا دوباره بفروشند. فقط این بار، سامرست یک شبکه قدرتمند از طرفداران لغو ممنوعیت انگلیسی را داشت که آماده رهبری یک پرونده قضایی بودند.
پرونده سامرست و مبارزه برای آزادی
پرونده سامرست علیه استوارت در سال ۱۷۷۲ به لرد منسفیلد، رئیس دادگستری انگلستان رسید. گرانویل شارپ، یکی از طرفداران برجسته الغا، که تلاشهای اصلاحات حقوقی او قبلاً مرزهای قانون انگلیس را در مورد بردهداری به چالش کشیده بود، نماینده سامرست بود. استدلال او به اندازه کافی ساده بود. از آنجایی که قانون انگلیس به صراحت برده داری را به رسمیت نمی شناسد، وضعیت سامرست به عنوان “برده” نباید تایید شود. لرد منسفیلد موظف به تصمیم گیری بود که می توانست اقتصاد بریتانیا را تکان دهد یا قرن ها بی عدالتی را به چالش بکشد. از یک طرف، او با فشار از طرف مخالفان لغو بردگی مواجه شد تا بردگی را تضعیف کند. از سوی دیگر، بازرگانان قدرتمند و سهامداران استعماری (یعنی افراد ثروتمندی که با نهاد برده داری پیوندهای اقتصادی دارند) نگران این بودند که حکم به نفع سامرست چه معنایی دارد.
در نهایت دادگاه در ۲۲ژوئن ۱۷۷۲، حکمی صادر کرد. منسفیلد اعلام کرد که “هیچ اربابی هرگز اجازه نداشته برده ای را به زور به خارج ببرد.” اساساً، او حکم داد که برده داری با حقوق عمومی انگلیس ناسازگار است. این یک لحظه به یاد ماندنی بود، لحظه ای که در ماه تاریخ سیاه به شدت طنین انداز شد. اگر منسفیلد بر خلاف این حکم میکرد، ممکن بود شتاب لغو الغای بریتانیا کند میشد، زیراموضع انگلیس در مورد بردهداری کاملاً به هوس بازرگانان ثروتمند وابسته بود. تأثیر بر جنبش لغوبرده داری
البته این حکم برده داری را یکسره لغو نکرد. اما سامرست در مقابل استوارت یک پیروزی بزرگ برای جنبش الغای برده داری دربریتانیا بود. برای شروع، تصمیم منسفیلد از اخراج اجباری افراد برده شده در انگلستان جلوگیری کرد. همچنین یک سابقه قدرتمند در بریتانیا ایجاد کرد و بدون شک رهبران بین المللی مانند آبراهام لینکلن را در آینده الهام بخشید.
گرانویل شارپ و متحدانش این حکم را جشن گرفتند و آن را دلیلی می دانستند که جامعه بریتانیا شروع به زیر سوال بردن اخلاقیات برده داری کرده است. آنها به همین جا بسنده نکردند. شارپ و سایر فعالان از این حرکت برای لابی کردن پارلمان استفاده کردند و زمینه را برای ممنوعیت نهایی تجارت برده بریتانیا در سال ۱۸۰۷ فراهم کردند. سپس لغو کامل برده داری در سراسر امپراتوری بریتانیا در سال ۱۸۳۳ و به دنبال آن لغو برده داری در ایالات متحده بود.
پیروزی سامرست در مقابل استوارت بسیار مهم بود، اما به اندازه سایر پیروزیهای لغو شده مورد توجه قرار نگرفت. چرا؟ تا حدودی به دلیل اثر فوری محدود آن است. حکم منسفیلد برده داری را در انگلستان لغو نکرد. این فقط حقوق مالکان را برای اخراج اجباری افراد برده شده محدود کرد. علاوه بر این، پیروزیهای بعدی قانونگذاری مانند قانون لغو تجارت برده و قانون لغو بردهداری تمایل به تحت الشعاع قرار دادن پرونده سامرست دارد. اما اشتباه نکنید. این پرونده محوری بود. این جرقه تغییرات واقعی را در دیدگاه بریتانیایی ها در مورد برده داری ایجاد کرد و به هموار کردن راه برای مبارزان برابری نژادی مانند دکتر هارولد مودی کمک کرد. اولین قدم به سوی آزادی آزادی اعطا شده به جیمز سامرست فقط یک پیروزی شخصی نبود بلکه یک پیروزی نمادین بود. در سراسر اقیانوس اطلس طنین انداز شد و الهام بخش لغو شدگان در سراسر جهان شد. این پرونده یادآور این است که چگونه یک لحظه شجاعت – مانند فرار سامرست و چالش حامیانش – می تواند جنبش جهانی برای تغییر را شعله ور کند.
ترجمه:علی محرابی
گروه گزارش