“آژنگ نیوز”:نقش زنان نیکو کار در پیشرفت نظام آموزشی اروپا بسیار مهم است.الیزابت دی کلر پس از مرگ برادرش در نبرد بانوکبرن، یک سوم املاک خانواده اش را به ارث برد. الیزابت علاقه شدیدی به آموزش داشت. پس از مرگ همسر سومش در سال ۱۳۲۲میلادی ، الیزابت تصمیم به ازدواج مجدد گرفت و تمام توان خود را برای کمک به آموزش کسانی که بیشتر به آن نیاز داشتند متمرکز کرد.
در اواسط دهه ۱۳۰۰ الیزابت یکی از ثروتمندترین زنان انگلستان بود، اما بر خلاف بسیاری از افراد ثروتمند، الیزابت معتقد بود که کمک به فقرا مهم است. گزارش های او نشان می دهد که او در یک دوره پنج ماهه به بیش از ۵۰۰۰ نفر کمک کرده است. از این تعداد، ۸۰۰ نفر از الیزابت کمک هزینه روزانه دریافت کردند. الیزابت دی کلر با این دیدگاه که رعیت ها نباید به مدرسه بروند مخالف بود. او ترتیبی داد که تعداد زیادی از مردمی که در روستاهای او زندگی می کردند تحصیل کنند.
او همچنین برای آن دسته از پسرانی که استعداد نشان دادند تا در دانشگاه های آکسفورد و کمبریج تحصیل کنند، کمک هزینه مالی پرداخت. در سال ۱۳۳۶ الیزابت پول تأسیس کالج کلر در کمبریج را تأمین کرد. با این کارش شرایط آموزش برای بیست نفر از علما فراهم کرد. او علاوه بر اهدای مقدار قابل توجهی پول، در تصمیم گیری در مورد آنچه دانش آموزان باید مطالعه کنند نیز مشارکت داشت.
دانشجویان کالج کلر در سخنرانی هایی در مورد حقوق، پزشکی، دین و هنر شرکت کردند. پسران دهقان فقط در صورتی می توانستند تحصیل کنند که ارباب اجازه دهد. در سال ۱۳۹۱، ریچارد دوم، پادشاه انگلستان و پارلمانش قانونی را تصویب کردند که در آن آمده بود: «بدون قیدو شرط رعیت و شرور…. باید فرزندانش را به مدرسه بسپارد.» هر خانواده ای که بدون اجازه فرزند پسری داشته باشد جریمه سنگینی می شود. در حالی که این حفظ می شد، تحصیل همه رعیت ها در انگلستان متوقف شد.
امروزه مورخان بر این باورند که این سیاست روش دیگری بود که در آن چهرههای اقتدار تلاش میکردند تا دهقانان را کنترل کنند، زیرا یک دهقان تحصیلکرده ممکن است نحوه انجام کارها را زیر سوال ببرد و توازن قوا را که نجیبها را قوی نگه میداشت، بر هم بزند. آموزش زنان طلاب دارای وضعیت قانونی روحانیون بودند که طبق قانون کانون، زنان نمی توانستند آن را داشته باشند. بنابراین زنان در دانشگاه ها پذیرفته نشدند.در این زمان بیشتر دختران اصلاً تحصیل نکرده بودند، مگر اینکه والدینشان آنها را در صومعه خانه بگذارند. آموزش آنها علمی نبود، بلکه بر مطالعه کتاب مقدس و مراقبت از کودکان متمرکز بود و لزوماً خواندن به آنها آموزش داده می شد.
در برخی موارد نادر، به زنان خواندن و حسابان پایه آموزش داده می شد. این بیشتر زمانی اتفاق میافتد که داراییهایی را که آنها باید مدیریت میکردند، به دلیل مالکیت خود، به مهارتهای مدیریتی و تجارت قابل توجهی نیاز داشت. این امر بیشتر در ایالات ایتالیا دیده میشد، جایی که زنان در پستهای قدرت بالاتری مانند خانواده مدیچی بودند. قلم و کاغذ گران بود و جوهر فقط توسط صومعه ها و بالاترین درجات اشراف قابل خرید بود. دانشآموزان در مدارس گرامر به ندرت از کاغذ استفاده میکردند. در عوض، دانشآموزان یاد گرفتند که چگونه با استفاده از یک صفحه سنگی مومدار و یک قلم بنویسند. تنها زمانی که خوشنویسی آنها به کمال رسید، و تنها در آن صورت اگر توانایی مالی داشته باشند، به دانش آموزان اجازه داده می شد که از کاغذ برای نوشتن استفاده کنند.
گروه گزارش