“آژنگ نیوز”: نقاشی مینیاتور ایرانی روی کاشی، سفال زیر لعاب های رنگی، احتمالاً مربوط به اصفهان، قرن هفدهم میلادی است. این تصاویر بهاصطلاح «صحنههای باغ» از معمولترین صحنهها در سنت ادبی فارسی داستانهای عاشقانه است.
فرمت محبوب شاهزاده جوانی را نشان میدهد (گاهی اوقات هویت تاریخی دارد) که عاشق یک دوشیزه خوب (گاهی از نوادگان سلطنتی اما اغلب از پسزمینههای پستتر) در یک نگاه به عکس او یا با شنیدن ساده دربارهی منحصربهفرد و مسحورکنندهاش میشود.
این چهره زیبا از آنجایی که دسترسی به او اغلب دشوار است، منزوی یا تحت یک طلسم در یک سرزمین ناشناخته و دور افتاده،زندانی است. داستان با چالش هایی که شاهزاده برای یافتن او با آن مواجه شده و بر آنها غلبه می کند، ادامه می یابد. صحنه باغ به تصویر کشیده شده در اینجا، به احتمال زیاد، پایان خوش دیدار نهایی عاشقان را نشان می دهد. شاهزاده با زانو از شاهزاده خانم خواستگاری می کند و یک تکه ابریشم یا پارچه طلایی دیگر (زاری) را که به عنوان هدیه عروس رایج بود، به او تقدیم می کند.
همراهان او که با لباسهای آبی سلطنتیشان مانند او متمایز میشوند، با خواندن اشعار عاشقانه (جوانی که پشت سر او نشسته با ظروف آشامیدنی به عنوان اجزای جداییناپذیر شعر فارسی) و آوردن میوهها و عطر گلاب از او حمایت میکنند. شاهزاده خانم و خدمتکارش، هر دو به رنگ زرد، کوزههای آب را حمل میکنند که نشان از ذهن هیجانزده آنها دارد.
تپه ها و کوه های اطراف در پس زمینه نشان دهنده مسیر طولانی و دشواری است که عاشق جوان باید از آن طی طریق کرده باشد، در حالی که درختان کاج، بید و پلاتان ادغام خود را با مناظر گیاه شناسی و همچنین هنری ایران نشان می دهنداین اثر تاریخی در موزه ویکتوریا و آلبرت، لندن نگهداری می شود.
گروه تاریخ