“آژنگ نیوز”: حکایت ایرج افشار از خانه و خانواده اش به مناسبت شانزدهم مهرماه زادروز جالب و خواندنی است.او می نویسد:
روز ۱۶ مهر ۱۳۰۴ زاده شدهام. نام ماماچۀ من مادام بالک بود. فرانسوی بوده است. دکتر یوسف میر او را به پدرم معرفی کرده بود. مادرم میگفت پروردن من در اختیار او و دایهاش رقیه نبود. هرچه دکتر میر میگفت بر آن آداب میبایست رفتار بشود. دکتر میر گفته بود ساعات معیّنی به بچه شیر بدهند، او را دائم بغل نکنند، بگذارند در جای خود گریه کند و از این قبیل رفتارها. پدرم در آن ایام تحت تأثیر تربیت فرنگیمآبی بود.
خانه و خانواده
خانهای که من آنجا زاده شدم و روزگار کودکیام در آن گذشت باغی بود پوشیده از درختان میوه (سیادرخت) و کاجهای بلند کهنسال. این باغ در ضلع شمال غربی چهارراهی بود که یک سوی آن راهی بود که به سردر سنگی میرسید و از سوی دیگر به چهارراه آقا شیخ هادی، یعنی در تقاطع خیابان پهلوی و خیابان معروف به قنات فرمانفرما بود. روبهروی باغ ما بخشی از تملّکات وسیع عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود که عاقبت «کاخ مرمر» شد.
باغ ما پیش از اینکه به پدرم برسد از آنِ عموی او محمدتقی افشار بود و پیش از آن ملک میرزا عیسی وزیر و از وزیر به عموی پدرم منتقل شده بود؛ ظاهراً بدین مناسبت که آقا محمدتقی در یزد متصدی امور تیول وزیر مذکور بود. از تصادف روزگار مقداری از نامههای عموی پدرم میرزا عیسی و سید محمد انتظامالسلطنه به دستم رسید، از آن موقعی که آقا محمدتقی در یزد تیول آنها را اداره میکرده است. شاید این ملک ضمن محاسباتی که میانشان بوده است به ملکیت عمو قباله شده است. به هر تقدیر بعدها آقا محمدتقی آنجا را به برادر خود حاجی محمدصادق (پدر پدرم) میدهد یا میفروشد و از او به پدر من میرسد.
منبع:این دفتر بیمعنی: یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار، به کوشش بهرام، کوشیار و آرش افشار، تهران: انتشارات سخن، ۱۴۰۲، ص ۲۵
گروه گزارش