“آژنگ نیوز”:زندگی و مرگ بانی و کلاید از رازهای ناگشوده تاریخ است. وقتی در ۲۳ می سال ۱۹۳۴ کلاید و همراهش بانی پارکر در یک درگیری توسط پلیس آمریکا کشته شدند، مردم لوییزیانا شاهد یکی از درگیری های خشن و مرگباری که در آن تیر اندازی بسیار شدیدی صورت گرفت ،بود.این دو نفر متهم به سرقتها و قتل های متعدد بودند و به طور مکرر نیز توانسته بودند از محاصره پلیس آمریکا بگریزند.
ماجرای پیدا کردن این زن و مرد گانگستر چنین بودکه پلیس آمریکا یا اف ، بی ، آی در دسامبر ۱۹۳۴ ردی از این دو پیدا کرد.آنها یک اتوموبیل فورد در یک منطقه متروکه در نزدیکی میشیگان پیدا کردند. تحقیقات نشان داد که خودرو دزدیده شده و در آن یک زن و مرد نیز مشاهده شده بودند.در داخل ماشین نیز یک نسخه دارو بدست آمد که نشان میداد داروها از یک داروخانه در تکزاس خریداری شده اند.این داروخانه در نزدیکی منزل خاله کلاید قرار داشت.
بانی الیزابت پارکر بچه دوم از سه فرزند خانواده بود. پدر او در فعالیتهای ساختمان سازی مشغول بود. بانی در دوران تحصیل یک دانش اموز ممتاز به شمار می امد و در رقابتهای تحصیلی موفقیتهای بسیاری بدست اورده بود .او در۱۹سالگی و در سال ۱۹۲۶با روی تورنتون پارکر ازدواج کرده بود .آنها در سال۱۹۲۹ از هم جدا شدند.بانی بعدهابه اتهام اقدام به فراری دادن تورنتون از زندان دستگیر شد ،امابه دلیل عدم وجود دلایل کافی ازاد شده بود.”کلاید چامپیون بارو “۲۱ ساله و مجرد نیز به سبب سرقت اتوموبیل جند ماه محکومیتش را سپری کرده وتازه آزاد شده بود .به این ترتیب وقتی آنها در سال ۱۹۳۰ برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند ، هر دو سابقه دار بودند.پس از آشنایی این دو بانی به اتهام قاچاق اسلحه دوباره به زندان افتاد و در فوریه ۱۹۳۲ آزاد شد . از این پس این دو اقدامات خود را به صورت مشترک شروع کردند. در کارنامه آنها تا سال ۱۹۳۴ ،۱۳ قتل و چندین مورد سرقت ملاحظه می شود.
این دو عمدتا اقدام به سرقت فروشگاههاو پمپ بنزینها میکردند.در آوریل ۱۹۳۳ آنها با یک مغازه دار و همسرش در تکزاس درگیر شده و هر دو را با شلیک گلوله های متعدد به قتل رساندند.از این سرقت فقط ۳۰ دلار نصیب آنها شد.یک درگیری با پلیس و قتل یک مامور و نیز قتل راننده یک خوردو و سرقت آن از دیگر اقدامات این دو بوده اند.
بانی و کلاید به صورت مخفیانه زندگی میکردند. پلیس هم نمیتوانست آنها را دستگیر کند . به همین جهت برای دستگیری آنها جایزه گذاشته شده و حتی به مردم اجازه داده بودند به آنها شلیک کنند.چند بار محل اقامت آنها لو رفت اما هر بار که پلیس میرسد آنها قبلا محل را ترک کرده بودند.
با پیدا شدن محل اقوام کلاید و تمرکز پلیس مشخص شد که آن دو در همین محل هستند لذا کنترل شدیدی در شهر لوییزیانای ار ایالت تکزاس اعمال شد.در ساعت ۱۱ روز ۱۸ جولای کلانتر باکستر با بی سیم به تمامی ماموران خبر داد که آن دو به همراه ۴ نفر دیگر از گانگسترها در پارک شهر دیده شده اند. وقتی ماموران به محل رسیدند با ازدحام مردم مواجه شده بودند که به تماشای بانی و کلاید آمده بودند.درگیری اغاز شد و در نهایت ۲ نفر از گانگسترها کشته شده و ۲نفر دیگر نیز مجروح و دستگیر شدند. اما بانی و کلاید گریخته بودند.
در ژانویه ۱۹۳۴ کلاید یک یورش به پاسگاهی در تکزاس را سازماندهی کرد. هدف او از این کار انتقام دوستانش بود.در این حادثه یک مامور پلیس کشته شد. هنگامیکه در ۲۳ می آنها دوباره به محاصره پلیس در آمدند یک مامور پلیس به نام ماتیو که دوستش در یورش به پاسگاه توسط کلاید کشته شده بود، آنها را گلوله باران کرد. آنها در یک خودرو بودند و در روز روشن می خواستند از جاده اصلی از شهر خارج شوند. اما در محاصره پلیس گرفتار شده و اتوموبیلشان آبکش شد.ماموران اف، بی ، آی وقتی با آن دو بر روی جاده مواجه شدند تصور میکردند هر کاری از دستشان بر می آید ،باید انجام بدهند تا آنها نتوانند فرار کنند. بنا بر اظهارات پلیس هر مامور یک تفنگ شکار ی یک مسلسل و یک طپانچه داشت. ۶ مامور هم در زمان دیدن خودرو ،حضور داشتند. آنها با تمامی سلاح هایشان شلیک میکردند. ماتیو می گوید ما چیزی نمی دیدم فقط از ماشین دود و آتش بر خواسته بود. اما ماشین متوقف نشده بود و همچنان حرکت میکرد ، تا اینکه در حدود ۵۰ متر پایین تر داخل جوی آب افتاد. هنگامی که ماشین متوقف شد و دود فرو کش کرد آنها با احتیاط به خودور نزدیک شدند. مردمی که تماشا میکردند نیز وارد صحنه شدند. شاهدان عینی می گویند که به هر جسد در حدود ۲۵گلوله اصابت کرده بود.
این رویداد باعث شد که مردم متوجه شوند که چهره پلیس امریکا خشن تر از گانگسترهایش است. به همین جهت در سالهای بعد یک عده به جمع آوری وسایل شخصی بانی و کلاید و تشکیل یک موزه روی آوردند. آنها وسایل موسیقی کفش لباسهای داخل خانه و حتی لباسهای خونی و تکه شیشه های ماشین را نیز جمع اوری کردند.در کنار این موزه همه ساله نیز فستیوال بانی و کلاید برگزار میشود.این مسایل باعث شد که آنها تبدیل به آدمهای مشهور عصر خودشان شوند. در پیرامون آنها داستانهای متعددی نیز گفته می شود که بخش قابل توجهی از آنها افسانه هستند. اما عده ای نیز برای این دونفر شعر گفته ، فیلمهای متعدد در باره آنها ساخته شده و نیز بازی های سرگرم کننده با محوریت این دو طراحی شده اند.
تاریخ نویسان امریکا از جمله آقای میلنر معتقدند بانی و کلاید یک نمونه از بی رحمی ها و بی عاطفه گی های نظام سرمایه داری آمریکا بوده اند. در این کشور تورم به ۳۸ درصد رسیده و مردانی که از فقر درد می کشیده اند با چهره هایی تکیده در داخل شهر های بزرگ به دنبال کار و یک لقمه نان می دویدند.در شهرهای آمریکا صف طولانی صدقه بگیران تشکیل شده و آشپزخانه های خیریه متعدد به فقرا غذای مجانی می دادند.در چنین شرایطی سارقها و جانیان به تشکیل باندهای مخوف اقدام میکردند. اما بانی و کلاید استثنا بودند. زیرا آنها فقط به مغازه ها و پمپ بنزینها دستبرد زده و مبالغ اندک را سرقت میکردند. ضمن آنکه حضور یک زن در گروهشان به این ویژه گی نمود بیشتری می داد. همچنین آنها از ایجاد درگیری ظاهرا پرهیز میکردند. در سال ۱۹۶۸ خواهر کوچک کلاید در یک مصاحبه مطبوعاتی ادعا کرد که برادرش هیچ وقت بدون اینکه بخواهد از خودش دفاع کند شروع به تیر اندازی نکرده است، اما پایان غم انگیز زندگی آنها با گلوله های متعدد شکل گرفته است.
گروه تاریخ