“آژنگ نیوز”: زینت ،آخرین ملکه مغول بوده وهمچنین به عنوان اولین ملکه جنوب آسیا شناخته شده است، نشان می دهد. اما بررسی های تاریخی در جستجوی اسن نکته است که آیا زینت یک مبارز آزادیخواه، جنگجو و متخصص استراتژیست سیاسی بود – یا یک قاتل خیانتکار؟ داستان جنجالی او بینش هایی را در مورد چگونگی نوشته شدن تاریخ و نوشتن آن ارائه می دهد و دیدگاهی منحصر به فرد از رابطه پیچیده بین هنر و استعمار ارائه می دهد.
تصویر پرتره زینت(۱۸۲۳-۱۸۸۶) که در سن ۱۹ سالگی، با امپراتور ۶۴ ساله مغول، بهادر شاه ظفر دوم (۱۷۷۵-۱۸۶۲) ازدواج کرد از او باقی مانده است. اعتقاد بر این است که مینیاتوربدست آمده از زینت در زمان عروسی آنها نقاشی شده است. ازدواج آنها در سال ۱۸۴۰ با جشن های باشکوهی همراه بود و او به سرعت همسر مورد علاقه ظفر شد و باقی ماند. وقتی زینت وارد دربار مغول شد، خود را در میان یک رنسانس ادبی یافت. غالب، بزرگترین شاعر غنایی اردو در آنجا می نوشت و ظفر خود شاعری عرفانی، خوشنویس، متکلم صوفی و عالم بود.
در سال ۱۸۴۱، او میرزا جوان بخت، پانزدهمین پسر ظفر را به دنیا آورد و برای حفظ موقعیت خود به عنوان وارث تاج و تخت مغول، کارزاری مصمم را آغاز کرد. زینت که به خاطر هوش و زیباییاش شهرت داشت، ظفر را مجذوب خود کرد، و او برایش قصری ساخت و نفوذ قابل توجهی در دربار به او بخشید و در نهایت او را به نایبالسلطنه امپراتوری مغول تبدیل کرد. سر توماس متکالف، فرماندار کل هند و مقیم بریتانیا در دهلی، شکایت کرد که ظفر “آنقدر خود را کاملاً تسلیم راهنمایی همسر مورد علاقه زینت کرده است … که او را وادار به ارتکاب بسیاری از اعمال غیر منطقی می کند.” اعتراض متکالف به زینت منعکس کننده تضاد فاحش بین بازنمایی های استعمارگر هندی و بریتانیایی از ملکه مغول است. در حالی که او به دلیل زیرکی سیاسی زیرک خود شناخته شده بود و مورد اعتماد شوهرش بود (که بیشتر به هنر علاقه داشت تا سیاست)، مقامات شرکت هند شرقی از مذاکره با زینت ناامید شدند که منجر به توصیف اغلب بدخواهانه آنها از ملکه شد. “زن باهوش و شرور” امپراتوری مغول که از دهه ۱۵۶۰ بر آسیای جنوبی تسلط داشت، از اواخر قرن هجدهم افت اقتصادی سریعی را تجربه کرد. این در درجه اول به دلیل کنترل و گسترش روزافزون شرکت هند شرقی بود که به تدریج قدرت های امپراتور را محدود می کرد. هنگامی که پسر ارشد ظفر در سال ۱۸۴۹ درگذشت، میرزا جوان بخت را بر اساس آداب و رسوم مغول به عنوان جانشین خود معرفی کرد. با این حال، سر توماس متکالف مفهوم بیگانه اروپایی را تحمیل کرد و برنامههای زینت برای جانشینی را خنثی کرد. قدرت و نفوذ سیاسی زینت زمانی آشکار شد که متکالف از او به عنوان “زنی باهوش و شرور” یاد کرد.متکالف حتی به او مشکوک بود که او را برای انتقام از کنار گذاشتنش پسرش را مسموم کرده است. اگرچه هیچ مدرکی وجود نداشت، شایعات به طور گسترده در شرکت هند شرقی مورد باور قرارداشتند. استعمارگران بریتانیا قدرت زینت را در دادگاه خطرناک می دانستند و او را قاتل می خواندند. اقدامات فاحش بی مسئولیتی شرکت هند شرقی در نهایت به بزرگترین قیام ضد استعماری قرن نوزدهم منجر شد. قیام هند در سال ۱۸۵۷ پایان امپراتوری مغول و شرکت هند شرقی را نشان داد. سربازان هندی (سپه) قیام را آغاز کردند. با گسترش آن، هنگ های هندی دهلی را تصرف کردند و بهادر شاه ظفر را به عنوان رهبر خود، او را تحسین کردند.
داستان ها حاکی از آن است که زینت دروازه های قلعه سرخ در دهلی را به روی سپهسالاران گشود. با این حال، هیچ مدرکی این ادعا یا شرکت فعالانه او در جنگ را تأیید نمی کند. در عوض، سوابق استعماری نشان می دهد که زینت در حال مذاکره با کاپیتان بریتانیایی ویلیام هادسون برای زندگی خانواده اش بوده است. در سال ۱۸۵۸، نیروهای انگلیسی با خشونت سپهسالاران را شکست دادند و ظفر مخفی شد. زینت برای تأمین جان خود، محل اختفای خود را برای انگلیسیها فاش کرد که منجر به دستگیری ظفر، محاکمه و تبعید متعاقب آن امپراتور و خانوادهاش به رانگون شد که نشاندهنده پایان سلسله مغول بود. در حالی که برخی از مورخان اقدامات او را به عنوان یک خیانت تکان دهنده به شوهرش تعبیر می کنند، حامیان او به مهارت ها و تلاش های زیرکانه او در مذاکره برای اطمینان از بقای خانواده اش اشاره می کنند.
زینت در طول تبعید چالش برانگیز خود به ظفر وفادار ماند، جایی که شرایط زندگی آنها توسط بریتانیا به شدت محدود شد. پس از مرگ ظفر در سال ۱۸۶۲، بریتانیایی ها هر کسی را از استفاده مجدد از عنوان “امپراتور مغول” منع کردند. زینت تا زمان مرگش در سال ۱۸۸۶ زندگی خود را با صرفه جویی و وقار سپری کرد. میراث او با عظمت و تراژدی پایان دوران مغول در هم آمیخته است.
گروه گزارش