“آژنگ نیوز”: مسافرین پولینزیایی کاشفان اولیه قاره آمریکا بدون قطب نما یا هر ابزار دریایی دیگر دریانوردی می کردند. با این حال، با خواندن ستارهها، امواج، جریانها، ابرها، تودههای جلبک دریایی و پرواز پرندگان دریایی، توانستند از بخشهای وسیعی از اقیانوس آرام عبور کنند و صدها جزیره از هاوایی در شمال تا جزیره ایستر در جنوب شرقی تا نیوزیلند را در جنوب غربی مستقر کنند. شواهد نشان می دهد که آنها به همین ترتیب به سرزمین اصلی آمریکای جنوبی – و احتمالاً آمریکای شمالی نیز – بسیار قبل از کریستف کلمب رسیده اند.
جنیفر کان، باستان شناس در کالج ویلیام و مری که در پلینزی تخصص دارد، می گوید: «این یکی از قابل توجه ترین رویدادهای استعماری در هر زمان در تاریخ است. ما در مورد ناوبرهای فوقالعاده ماهر صحبت میکنیم که برخی از دورافتادهترین مکانهای جهان را [کشف] میکنند.»
ردیابی اجداد پلینزی
بر اساس داده های زبانی، ژنتیکی و باستان شناسی، دانشمندان بر این باورند که اجداد پلینزی ها از تایوان (و شاید سواحل جنوبی چین در نزدیکی آن) سرچشمه گرفته اند. آنها ظاهراً از آنجا به جنوب فیلیپین و سپس به گینه نو و مجمع الجزایر بیسمارک سفر کردند، جایی که با مردم محلی مخلوط شدند. در حدود سال ۱۳۰۰ قبل از میلاد، فرهنگ جدیدی به نام لاپیتا ایجاد شد که تا حدی به دلیل سفالگری متمایز خود شناخته می شود.
این نوادگان مستقیم پولینزیاییها به سرعت به سمت شرق، ابتدا به جزایر سلیمان و سپس به وانواتو، کالدونیای جدید، فیجی و جاهای دیگر غیرمسکونی رفتند. پاتریک کرچ، استاد مردمشناسی در دانشگاه هاوایی در مانوآ و نویسنده کتاب در جاده بادها: تاریخ باستانشناختی جزایر اقیانوس آرام قبل از اروپا، میگوید: «لاپیتاها اولین کسانی بودند که وارد اقیانوسیه دوردست شدند». آن مکانها تا آنجا که به انسانها مربوط میشود، واقعاً یک لوح خالی بود.»
در قرن نهم قبل از میلاد، لاپیتاها تا تونگا و ساموآ پیش رفتند. اما پس از آن یک مکث طولانی بدون گسترش بیشتر ادامه یافت. محققان خاطرنشان میکنند که، فراتر از تونگا و ساموآ، زنجیرههای جزایر بسیار دورتر از هم قرار دارند و در برخی موارد با هزاران مایل اقیانوس باز از هم جدا شدهاند و بادها و جریانها عموماً علیه حرکت به سمت شرق حرکت میکنند.
شاید قایق های لاپیتا به سادگی از عهده این کار برنمی آمدند. علاوه بر این، همانطور که کرچ اشاره می کند، نزدیکترین جزایر مرجانی هنوز تا آن زمان تثبیت نشده بودند. او میگوید: «این امکان وجود دارد که آنها طی سفری از ساموآ گذشته باشد، اما آنها فقط صخرههای مرجانی را پیدا میکردند و نه زمین واقعی را که میتوانستند در آن ساکن شوند.»
در طول سکونت طولانی، فرهنگ پلینزی متمایز در تونگا و ساموآ شکل گرفت و مسافران در آنجا به تدریج هنر خود را تقویت کردند. با گذشت زمان، آنها قایق های دو جداره، اساساً کاتاماران های اولیه را اختراع کردند، آنها را با طناب الیاف نارگیل به هم چسبانده و بادبان هایی از برگ درختان پاندانوس می بافند. این کشتیها به طول تقریبی ۱۸متر میتوانستند هر کدام دهها شهرکنشین را همراه با دامهایشان – یعنی خوکها، سگها و مرغها – و محصولاتی برای کاشت حمل کنند.
کرچ میگوید: «آنها اکنون توانایی فنآوری و توانایی ناوبری را داشتند که واقعاً به آنجا برسند.
اگرچه جدول زمانی دقیق مدتها مورد بحث بوده است، به نظر میرسد که موج بزرگ گسترش پلینزی در حدود سال ۹۰۰ یا ۹۵۰ پس از میلاد آغاز شد. ویجرها که به آنها راه یاب نیز گفته میشود، به سرعت جزایر کوک، جزایر سوسایتی (از جمله تاهیتی) و جزایر مارکزاس را کشف کردند. پس از ورود به جزایر هاوایی. تا سال ۱۲۵۰ یا بیشتر، زمانی که آنها به نیوزلند رسیدند، حداقل هزاران کیلومتر از اقیانوس آرام را کاوش کردند و بیش از ۱۰۰۰ جزیره را پیدا کردند.
کان توضیح می دهد: «شما می توانید تمام قاره ها را در اقیانوس آرام جا دهید. “این یک فضای بزرگ و عظیم برای عبور است.”
حتی کوچکترین و دورافتاده ترین جزایر مانند پیتکرن نیز از چشم آنها دور نماند. همانطور که کرچ اشاره می کند، در آن زمان هیچ کس دیگری در جهان از راه دور قادر به انجام چنین شاهکاری نبود. “در حدود سال ۱۰۰۰ پس از میلاد، اروپایی ها چه می کردند؟” کرچ می گوید. “در آن زمان قایقرانی زیاد نیست.” او می افزاید که تا اواخر قرن پانزدهم، حتی ماهرترین دریانوردان اروپایی، مانند واسکو دوگاما، فقط اطرف ساحل را جستجو میکردند.
پولینزیایی ها سیستم نوشتاری برای ثبت دستاوردهای خود نداشتند. اما آنها داستانهایی را به صورت شفاهی نقل میکردند، که مثلاً میگوید چگونه مهاجران هاوایی از تاهیتی، بیش از ۴هزار متر دورتر آمدهاند. مارکس هانالی مارزان، مشاور فرهنگی موزه اسقف در هونولولو، میگوید: «به هر حال، در منطقه هاوایی، جایی که خورشید طلوع میکند، مکانی است که خدایان و اجداد ما در آن زندگی میکنند. احتمالاً یکی از دلایل ادامه مهاجرت به شرق، رسیدن به آن مکان است.
همانطور که یک مطالعه آوریل ۲۰۲۳ تأیید می کند، مسافرین پولینزیایی گاهی اوقات به سمت غرب و همچنین به سمت مناطقی که معمولاً به عنوان مناطق پرت پولینزی شناخته می شود، حرکت می کردند.
هر زنجیره جزیره ویژگی های منحصر به فرد خود را ایجاد میکرد. برای مثال، در جزیره ایستر، ساکنان مجسمه های سنگی غول پیکری ساختند. کان توضیح میدهد که با این حال، همه پولینزیاییها به زبانهای مرتبط صحبت میکردند، پانتئون مشابهی از خدایان را میپرستیدند، و مکانهای آیینی با ویژگیهای مشترک ساختند.
جزایر مختلف همچنین حداقل برخی از پیوندها را با یکدیگر حفظ کردند، به ویژه در دوران اوج گسترش پولینزی. مارزان میگوید: «این فقط این نیست که آنها از جایی آمدهاند و رفتهاند و هرگز راه خود را برنمیگردانند. آنها در واقع به این روابط ادامه دادند.»
اکثر کارشناسان اکنون بر این باورند که پولینزیایی ها از سراسر اقیانوس آرام به سرزمین اصلی آمریکای جنوبی عبور کرده اند و مارزان می گوید که این اتفاق “بدون تردید” رخ داده است. پیتر ویتوسک، زیست شناس دانشگاه استنفورد، گفته است که «ما کاملاً مطمئن هستیم»، و احتمال سقوط آمریکای جنوبی را در محدوده نزدیک به ۱۰۰درصدقرار می دهد.
کارشناسان خاطرنشان می کنند که جزیره ایستر (همچنین به عنوان راپا نویی شناخته می شود) تنها در حدود ۳۵۰۰کیلومتر از سواحل آمریکای جنوبی قرار دارد و مسافران پلینزی که قادر به یافتن یک قطعه سنگ در اقیانوس آرام وسیع هستند، به سختی می توانستند یک غول را از دست بدهند.اما “چرا آنها متوقف شده بودند؟” کان می گوید. “آنها به راه خود ادامه می دادند تا زمانی که چیز دیگری پیدا نمی کردند.”
شواهد ژنتیکی این ادعا را تأیید می کند. یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ نشان داد که پولینزیاییها از چندین جزیره، مقدار کمی DNA را از بومیان آمریکای جنوبی حمل میکنند و لحظه تماس احتمالاً حدود ۸۰۰ سال پیش بوده است (مدتی پس از آن که وایکینگها، بهترین ملوانان اروپایی عصر خود، به سواحل اقیانوس اطلس قاره آمریکا خشکی رسیدند.).
باستان شناسان نیز بقایای بطری کدو و سیب زمینی شیرین، هر دو گیاه آمریکای جنوبی، را در مکان های پلینزی قبل از کلمبیا یافته اند. برخی از دانشمندان حدس می زنند که سیب زمینی شیرین می تواند به طور طبیعی در سراسر اقیانوس آرام پراکنده شده باشد، اما اکثر آنها موافقند که پلینزی ها باید آن را با خود آورده باشند. کرچ می گوید: «سعی کنید یک غده سیب زمینی شیرین بردارید و آن را شناور کنید. “من تضمین می کنم که برای مدت طولانی شناور نخواهد شد. تا قعر اقیانوس فرو خواهد رفت.»
به نظر می رسد استخوان های طیور از شیلی نشان می دهد که پلینزی ها قبل از ورود کلمب جوجه ها را به آمریکای جنوبی معرفی کرده اند، اگرچه برخی از دانشمندان این یافته ها را رد کرده اند. در همین حال، محققان دیگری که جمجمههای جزیرهای در شیلی را تجزیه و تحلیل میکردند، دریافتند که جمجمهها از نظر شکل و فرم بسیار پلینزی هستند.
شواهد کمتری پلینزی ها را به آمریکای شمالی مرتبط می کند. با این حال، برخی از کارشناسان معتقدند که آنها نیز در آنجا فرود آمده اند و از جمله به این نکته اشاره می کنند که قایق های تخته دوخته شده توسط قبیله چوماش در جنوب کالیفرنیا شبیه کشتی های پلینزی هستند.
چه اتفاقی برای پولینزیایی ها در قاره آمریکا افتاد؟
هیچ شهرک پلینزی هرگز در قاره آمریکا کشف نشده است. بنابراین مشخص نیست که در بدو ورود چه اتفاقی افتاده است، به ویژه اینکه برخلاف جزایر اقیانوس آرام، این خشکیها قبلاً پرجمعیت بودند. شاید، کان می گوید، “آنها حرکت کردند و رفتند و برگشتند.”
هنگامی که کاپیتان جیمز کوک در اواخر دهه 1760 و 1770 اقیانوس آرام را کاوش کرد و بدین ترتیب موجی از امپریالیسم غربی را به راه انداخت، مهارت های نمونه قایقرانی پلینزی ها را تشخیص داد. او مینویسد: «خیلی خارقالعاده است که همان ملت باید خود را در تمام جزایر این اقیانوس وسیع، از نیوزلند تا [جزیره عید پاک] که تقریباً یک چهارم دور کره زمین است، پراکنده میکردند.
با این حال، در نهایت، با استعمار جزایر و سرکوب زبانها و فرهنگهای بومی، قدرتهای غربی شروع کردند به کماهمیت جلوه دادن دستاوردهای پلینزیاییها، به گفته مارزان، که میگوید آنها تصور میکردند «مردم اقیانوس آرام کمتر از آن هستند».
به عنوان مثال، برخی به دروغ ادعا کردند که ملوانان پلینزی صرفاً همراه با بادها و جریان ها حرکت کرده اند. (در زمان تماس با اروپا، بسیاری از ساکنان جزایر اقیانوس آرام دیگر از قایق های بزرگ اقیانوس پیما استفاده نمی کردند.
بدتر از همه، بیماری های اروپایی جمعیت پلینزی را از بین برد. کرچ می گوید: «این خسارت عظیم و ویرانگر بود. “و هنگامی که شما آن را داشته باشید، جامعه شما واقعاً از هم می پاشد.”
طولی نکشید که بیشتر پولینزیاییهای باقیمانده با تکنیکهای غربی دریانوردی را آغاز کردند. با این حال، اخیراً سنت های قدیمی احیا شده اند، از حدود سال ۱۹۷۶، زمانی که انجمن سفرهای پولینزی، بدون ابزار، از هاوایی به تاهیتی رفت. آنها از آن زمان به سفرهای متعدد دیگری از جمله سفری جهانی از ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷پرداخته اند.
مارزان میگوید: «انجمن سفرهای پولینزی واقعاً الهامبخش بسیاری از فرهنگها در سراسر اقیانوس آرام است تا با شیوههای سنتی خود ارتباط برقرار کنند. بار دیگر قایق های دولبه در اقیانوس تردد می کنند.
نویسنده:جسی گرینس پاین
نرجمه:احسان محرابی
گروه گزارش