“آژنگ نیوز”: نقش عبدالحسین نوشین بر تئاترایران دارای اهمیت به سزایی است. «وقتی نوشین وارد عرصهی تئاتر در ایران شد، در صحنهی تئاتر خبری از دکور و لباس نبود و نمایش با یک پیش پردهخوانی شروع میشد. او دکور را وارد تئاتر کرد و ترتیبی داد که هر بازیگر بر اساس نقشی که داشت، لباس بپوشد و پس از یکی دو ماه تمرین روی صحنه حاضر شود؛ چیزی که پیش از آن اصلاً اهمیتی نداشت.»
پس از سوء قصد ناصر فخرآرایی به محمدرضا پهلوی در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران، نوشین که عضو کمیتهی مرکزی حزب توده بود به همراه عدهای از سران حزب توده دستگیر و زندانی شد. در سال ۱۳۲۸ دادگاه نظامی رهبران حزب توده را به ده تا پانزده سال و نوشین را به سه سال زندان محکوم کرد. وقتی سران حزب توده تصمیم گرفتند ۲۵ آذر ۱۳۲۹ از زندان فرار کنند از دورهی محکومیت نوشین یک سال یا به قولی شش ماه باقی مانده بود. او پس از فرار ابتدا به صورت موقت در منزل چندتن از دوستانش مخفی بود ولی نزدیک یک سال و نیم نیز در منزل عزتالله انتظامی بازیگر مخفی شد تا آنکه سرانجام از مرز آستارا به شوروی رفت. او ابتدا در استالینگراد (دوشنبه) در تاجیکستان ساکن شد و سپس به مسکو نقل مکان کرد.
نوشین وقتی در فرانسه بود به حزب کمونیست فرانسه گرایش پیدا کرده بود و در بازگشت به ایران به گروه تقی ارانی نزدیک شده بود اما حضور او مخفی بود برای همین هم در فهرست ۵۳ نفر زندانی قرار نداشت و تا شهریور ۱۳۲۰ فعالیت سیاسی نداشت. دکتر انور خامهای از گروه معروف به ۵۳ نفر در کتاب چهار چهره، در بارهی نوشین مینویسد: «قامتی بلند و استوار همچون خدنگ، اندامی ورزیده و متناسب، پوستی گندمگون ولی تیره رنگ، صورتی کشیده و نگاهی سخت نافذ داشت. تنها نقصی که در چهرهاش به چشم میخورد، انحراف شدید بینیاش به سمت راست بود. با وجود این، همین نقیصه بر مردانه بودن قیافهاش میافزود. ولی آنچه این حالت را، این مردانگی را به سر حد کمال میرساند صدای رسا، گیرا و خوشآهنگش بود. آرام، شمرده، پرطنین و همراه با ژستهای متناسب دست و صورت سخن میگفت و شنونده را مجذوب گفتار خویش میکرد. نوشین یک ناطق و هنرپیشهی تمامعیار بود.»
در سال ۱۳۲۶ یعنی سه سال بعد از شروع به کار تئاتر فرهنگ، عبدالحسین نوشین با سرمایهی علی وثیقی که یکی از سرمایهگذاران تئاتر فرهنگ بود و عبدالکریم عمویی، تئاتر فردوسی را در خیابان لالهزار کوچه جامعه باربد بنیاد نهاد. تئاتر فردوسی یک تفاوت اساسی با دیگر سالنها داشت و آن «سن گردان» آن بود. این اتفاق در دههی بیست اهمیت زیادی داشت بهخصوص که در حال حاضر نیز تنها تالار وحدت از چنین امکانی برخوردار است. اما نام فردوسی بر تماشاخانهای صدای برخی سران حزب توده را درآورد. گروهی در حزب توده فرودسی را شاعری درباری و شاهنامه را اثری در مدح شاهان میدانستند. برای همین هم جلسهای برای تغییر نام تئاتر فردوسی تشکیل شد و نوشین از انتخاب فردوسی به عنوان شاعری حماسهسرا دفاع کرد. در آن جلسه وقتی یکی از حاضران نوشین را به داشتن افکار «ضد انقلابی و استثماری» متهم کرد، نوشین در پاسخ گفت: «اگر روزی در انگلستان کمونیستها حکومت را در دست بگیرند قطعاً نام اولین تئاتر خود را شکسپیر میگذارند.» اما رفیق تودهای در پاسخ نوشین میگوید: «به این دلیل که روزی در انگلستان کسانی مرتکب اشتباه خواهند شد ما نباید امروز به آن صحه بگذاریم.» نوشین به اعتراض جلسه را ترک کرد و تابلویی با نام «تئاتر فردوسی» را بر سر در تئاتر نیمهکاره نصب کرد.
گروه گزارش