“آژنگ نیوز”:محسن ذاکری پژوهشگر و محقق برجسته تاریخ ایران در دوره ساسانی درگذشت.ذاکری ساکن بوخوم در آلمان ذاکری (متولد ۱۳۳۴، تهران)،بود.این پژوهشگر مطالعات ایران-اسلام، پس از سالها اقامت و تحصیل در امریکا، در ۱۹۹۳ در رشتۀ تاریخ از دانشگاه یوتا دکتری گرفت.
سپس به آلمان رفت و کار پژوهش را در چند دانشگاه پی گرفت که تا امروز ادامه یافته بود. رسالۀ دکتری او با عنوان «سربازان ساسانی در جامعۀ اولیۀ مسلمانان: خاستگاههای عیاران و فتوت» منتشر شده و کتاب دیگر او «خرد پارسی در جامۀ عربی» برگزیدۀ شانزدهمین دورۀ جایزۀ جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بوده است.
ذاکری به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و عربی تسلط داشت و در پژوهشهایش از متون پهلوی و سریانی استفاده میکرد. وی در دانشگاه بوخوم عضو پروژهای مرتبط با تاریخ ترجمه در دورۀ ساسانیـاسلامی بود. مرحوم محسن ذاکری، بهعنوان هفتمین میهمان نشستهای «خیلی دور خیلی نزدیکِ» دورنما، در اسفند ۱۴۰۱ با زهیر میرکریمی دینپژوهِ ساکن ملبورن، در موضوع «نهضت ترجمه: از ایران به اسلام» دو سال پیش گفتوگو کرده بود و به پرسشهای دورنما دربارۀ نهضت ترجمه و چگونگی انتقال دانش و ادب از ایران ساسانی به جامعۀ اسلامی پاسخ داده بود.
از محسن ذاکری دو کتاب منتشر شده است. نخست کتاب «سربازان ساسانی در جامعۀ اولیۀ مسلمانان: خاستگاههای عیاران و فتوت» (ویسبادن: انتشارات هاراسویتس، ۱۹۹۵) که در اصل رسالۀ دکتری او بوده؛ و دیگری کتاب دوجلدیِ «خرد پارسی در جامۀ عربی» (لیدن: انتشارات بریل، ۲۰۰۶)، که شامل ترجمه، تحقیق و ارزیابی کتابی است با عنوان «جواهر الکلم و فرائد الحکم» اثر علی بن عبیده الریحانی (د. ۲۱۹ ق)، از شخصیتهای مهم در فرآیند انتقال حکمت کلاسیک یونانی و ایرانی به زبان و فرهنگ عربی.
ذاکری در طی سه دهۀ اخیر با چند دانشگاه آلمان در قالب پروژههای پژوهشی همکاری داشته و چندین مقاله به انگلیسی و آلمانی منتشر کرده است. آخرین پژوهش او در موضوع ترجمه از یونانی به فارسی میانه در کتابی با عنوان «چرا علم را ترجمه میکنیم؟» به ویراستاری دیمیتری گوتاس (انتشارات بریل، ۲۰۲۲) منتشر شده است.
ذاکری در نشست«نهضت ترجمه: از ایران به اسلام»در مورد نهضت ترجمه در ایرانِ دورۀ ساسانی به نکات بسیار مهمی اشاره کرده بود وی با اشاره به نابودی نسخههایی از اوستا و کتابهای حاوی علوم ایرانیان در اثر حملۀ اسکندر، توضیح میدهد که ایرانیان پس از مدتی به فکر بازسازی علم و فرهنگ خود افتادند و حرکتی را آغاز کردند که طی آن کتابهای ازبینرفتۀ خود را که محتوای آنها به یونانی انتقال یافته بود، دوباره از زبان یونانی به پارسیگ ترجمه کردند و از این طریق علوم خود را به خود بازگرداندند. او میگوید این داستان، صرفنظر از خیالی یا واقعیبودناش، موجب نگاهی مثبت به علوم بیگانگان از جانب ایرانیان شد. به تعبیر او، این خط فکری نوعی حرکت ترجمۀ واقعی را بنا گذاشت که از حمایت دولت و تأیید قدرت سیاسی و مرجعیت مذهبی برخوردار بود و بدینترتیب نهضت ترجمه و شکوفایی علمی در دورۀ ساسانی را ایجاد کرد.
مسیحیت و زبان سریانی در ایرانِ ساسانی
محسن ذاکری در خصوص میگوید مسیحیت و زبان سریانی در ایرانِ ساسانی بر اساس متون و شواهد تاریخی میتوان ادعا کرد در سدۀ ششم میلادی دین ایرانیان مسیحیت بود، زیرا دین زردشتی، اگرچه هنوز رسمیت و نفوذ سیاسی داشت، به لحاظ میدانی دینی شکستخورده و بازنده به حساب میآمد.
بنابراین، در دورۀ ساسانیان زبان سریانی در میان ایرانیان رواج چشمگیری داشته و به احتمال بسیار زیاد سریانی، در کنار پارسیگ، زبان رسمی دانشگاه جندیشاپور بوده است. به نظر او، سریانی زبان دین در ایرانِ آن روزگار بود، برخلاف پارسیگ که هیچگاه به زبان دین تبدیل نشد، چنانکه مسیحیان ایران متون دینیشان را که ابتدا به پارسیگ نوشته بودند بهزودی به سریانی ترجمه کردند.
خداینامهها و آییننامهها
به گفتۀ محسن ذاکری، بیشترین تأثیرِ نوشتههای ساسانی در کتابهای عربیـاسلامی را در دو گونۀ ادبیِ «خداینامه» و «آییننامه» میتوان دید. خداینامه یک کتاب نیست بلکه خداینامههای متعدد در شرایط و زمانهای مختلف داریم و حمزۀ اصفهانی از بیست خداینامۀ متفاوت خبر میدهد. اما گونۀ مهمتر و تأثیرگذارتر در فرهنگ و جامعۀ اسلامی گونۀ آییننامه است. ذاکری میگوید آییننامهها آثاریاند دربارۀ آداب و رسوم و عادات ایرانیان و حاوی دستورالعملها و توصیۀ بهترین شیوهها برای انجام امور، که بیشتر به موضوعات مربوط به سیاست و حکمرانی اختصاص دارند. این کتابها با عناوینی چون «مرآه الامراء» یا «آیینۀ امیران» شناخته میشوند و میتوان آنها را کتابهای تدریسیِ علوم سیاسی و اجتماعی به شاهزادگان و فرزندان اشراف در آن دوران دانست.
گروه تاریخ