“آژنگ نیوز”:گره در زندگی بشر و فرهنگهای مختلف از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.گره هراکلس که با نامهای گره مربع، گره صخرهای، گره عشق و گره هرکول نیز شناخته میشود، به عنوان نماد تعهد در فرهنگهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
گره ها از دوران ماقبل تاریخ برای کارهای مختلف از بقای اولیه – فکر ساختن سرپناه و گرفتن غذا – گرفته تا زیبایی شناسی، مانند پوشاک و سنت های آیینی مورد استفاده قرار گرفته اند. انسان های اولیه احتمالاً از مواد طبیعی مانند انگور، رگه های حیوانی و الیاف گیاهی برای گره زدن استفاده می کردند. در حالی که اکثر مردم فقط یک یا دو گره در کارنامه خود دارند، دانستن اینکه چگونه گرهی را ببندید که فقط برای محکم کردن بند کفش شما نیست، می تواند هنگام انجام کارهای روزمره مختلف مفید باشد. در اینجا چند گره وجود دارد که داستان های اسطوره ای کلاسیک را در تاریخ خود جای داده است.
یونانیان باستان معتقد بودند که هراکلس خود از آن گره برای تکمیل یکی از دوازده کار خود استفاده کرده است. نهمین کار او بازیابی کمربند هیپولیتا، ملکه آمازون ها بود. در یکی از نسخههای اسطوره، کمربند با گره هراکلس بسته شده بود، و دانش او از این گره به او اجازه داد تا آن را باز کند و کمربند را بدست آورد، و ارتباط آن را با قهرمان و کارهای افسانهای او تقویت کرد. عروسهای یونانی بعداً گاهی اوقات کمربندهایی با گره میبستند که داماد آنها را به عنوان نمادی از کمال و آغاز زندگی مشترک باز میکرد. عجیب است که کلمه یونانی برای گره می تواند به عنوان طلسم نیز ترجمه شود. برخی معتقد بودند که گره هراکلس دارای خواص جادویی است که محافظت و استحکام را فراهم می کند. معمولاً در طلسم ها و جواهرات برای دفع ارواح شیطانی و به ارمغان آوردن خوشبختی برای صاحبش استفاده می شد. ارتباط این گره با هراکلس، آن است که اورا به شخصیتی با قدرت افسانه ای، و به نمادی قدرتمند از محافظت تبدیل کرد.
در آیین هندو، نیزگره زدن گاهی با خدایان مرگ همراه بود. زمانی که کسی در حال مرگ بود، یک عادت معمول بود که تمام گره های اتاق فرد در حال مرگ را باز کنند تا او را در بند زندگی و رنج نگه ندارند. شاید مهمترین گره مورد بحث در اساطیر هندو، گره پاشا باشد که به عنوان گره طناب نیز شناخته می شود، که توسط خدایان برای بستن و حتی بیرون کشیدن روح از بدن در هنگام مرگ استفاده می شد. خدای کریشنا گاهی به صورت استفاده از کمندی که با یک گره پاشا بسته شده است برای دستگیری و تسلیم کردن ارواح شیطانی و شیاطین به تصویر کشیده می شود. یک داستان در مورد کریشنا مربوط به موجودی الهی به نام کالیا است که نیمه انسان و نیمه مار بود. طبق متن باستانی باگاواتا پورانا، کریشنا با کالیا که در حال مسموم کردن رودخانه یامونا بود، روبرو شد.
کریشنا روی سرهای مار متعدد کالیا رقصید و سپس با گره پاشا او را تحت کنترل درآورد. شیوا همچنین گاهی اوقات در حالی که یک سه گانه و یک طناب ساخته شده با گره پاشا را حمل می کند، به تصویر کشیده می شود که نمادی از توانایی او در بستن و رها کردن روح است. در یک داستان، قرار است حکیمی به نام مارکاندیا در سن ۱۶ سالگی بمیرد. هنگامی که یاما، خدای مرگ، به خواستگاری او می آید، مارکاندیا به مجسمه شیوا می چسبد و در گره پاشا که شیوا در آنجا گذاشته بود گرفتار می شود. . شیوا ظاهر می شود و یاما را شکست می دهد و به این ترتیب جان مارکاندیا را نجات می دهد.
مترجم:احسان محرابی
گروه گزارش