“آژنگ نیوز”:بنیانگذار اولین مدرسه دخترانه واولین دختر محصل کاشان کیست؟وی خانم طلعت ضیایی است که تیر ماه سال ۱۳۵۱ خورشیدی در حالی که ۶۴ سال داشت در تهران زندگی میکرد.او در گفتگویی به حکایت زندگی خود پرداخته و گفته:در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در کاشان متولد شدم پدرم مرد روشنفکری بود و خودش فرهنگی بود.مرا که چهار یا پنج ساله بودم با لباس پسرانه برای تحصیل به مدرسه خودش “تربیت”میبرد.لباس من یک عبا بود و یک کلاه عرقچین.موهای مرا کوتاه کرده و اسم مرا عبداله گذاشته بود.در آن مدرسه با آقای رضا فلاح و آقای کیوان همشاگردی بودم.
در سن هشت سالگی بچه ها فهمیدند که من پسر نیستم و بعد از آن پدرم مرا با چادر به مدرسه می برد.بعدا پدرم در منزل به من درس داد تا در سن۱۱ سالگی تصدیق شش ابتدایی را گرفتم همه شهر از درس خواندن من مطلع شده بودند.بدین جهت یکروز مرحوم سید محمد لاجوردی معروف که با پدرم آشنایی داشت از وی خواهش کرد که من برای تعلیم دادن دختران آنها به منزلشان بروم.و گفت که سه دختر او که یکی از آنها نامزد هم دارد صلاح نمی داند که از منزل خارج شوند و برای تحصیل به جایی بروند و خواهش کرد که من هر روز با یک غلام بچه و الاغ به منزل آنها رفته و به دخترانش درس بدهم
پس از آنکه تجار کاشان کم کم خبر دار شدند که من دختر های آن مرحوم را یکسال خواندن و نوشتن آموخته ام .گفتند که خوب است که دخترتان در منزل باشد تا دختران ما هم پیش وی بیایند و درس بخوانند.پدرم نیز قبول کرد.لذا بالاخانه بزرگی در منزل داشتیم فرش کردیم و شاگردها که ازمن بزرگتر بودند به منزل ما می آمدند و در مدت یکماه شاگردها به ۳۰ الی ۴۰ نفر رسیدند .کم کم پدرم میز و نیمکت و تخته و غیره تهیه کرد و در خانه بزرگی که اتاقهای متعددی داشت دبستان ۴ کلاسه به نام طلعتیه دایر کردیم و با مرحوم مادرم که اوهم با سواد بود مدرسه را اداره می کردیم و سر سال جشنی برگزار کردیم و مادران شاگردان را دعوت کردیم.پیشرفت بچه ها در امور تحصیلی بقدری برای مادرانشان را سر ذوق آورد که آنها هم برای قرآن خواندن و فهمیدن معانی آن به ما مراجعه میکردند .کم کم شهرت مدرسه ما در همه جا پیچید که حتی از دهات دور بوسیله الاغ و قاطرشاگردانی به مدرسه ما می آمدند.شهرت مدرسه ما باعث شد که دختران تمام افراد سرشناس شهر کاشان در آن به تحصیل بپردازند و چند سال بعد مدرسه دیگری به نام عفتیه در شهر کاشان توسط شخص دیگری دایر شد.
پس از چند سال از طرف وزارت معارف(آموزش و پرورش)مدرسه ما تبدیل به شش کلاسه شد و تا ۱۵ سال مدرسه مزبور را اداره کردم.آنگاه به علت انتقال همسرم به تهران آمدیم و چند سال دیگر هم مدرسه مرا مادر و معلمین دیگر که شاگردان خودم بودند اداره کردند.مدتی در شاهرود مدیر دبستان دختران بودم.چند سال هم در دبیرستان های تهران تدریس خط می کردم و حالا بازنشسته شده ام.
از همشاگردی های من میتوان از دکتر فلاح محمد کیهان الهیار صالح جهانشاه صالح را نام برد.البته ناگفته نماند که پدرم نیز با همکاری عده ای فرهنگدوست برای اولین بار در کاشان مدرسه ضیاییه و تربیت را دایر کرده بود.
گروه تاریخ