“آژنگ نیوز”:خواندن کتاب موجب جرقه زدن در مغز و ارتقا دانش است. در این خاطره به نقش شریعتی (پدر)، مترلینگ و ذبیحالله منصوری و جملهای که همچون پتکی بر مغز شریعتی (پسر) فرو کوفته شد! اشاره می شود.
«… ورود من به دبیرستان درست مصادف بود با ورودم به فلسفه و عرفان. یادم هست (و چقدر از اینکه این را فراموش نکردهام خوشحالم) که نخستین جملهای را که در یک کتاب بسیار جدی فلسفی خواندم و همچون پتکی بود که بر مغزم فرو کوفت و به اندیشهای درازم فرو برد، بعد از ظهری بود، سفره را هنوز جمع نکرده بودند (و این علامت وقت نهار ما) و پدرم در حالیکه با غذا بازی میکرد چیزی میخواند؛ از جمله کتابهایی که باز دور او را گرفته بودند یکی هم اندیشههای مغز بزرگ بود از مترلینگ ترجمه منصوری (ذبیح اللّه) و نخستین جملهاش این بود “وقتی شمعی را پف میکنیم شعلهاش کجا میرود؟” (حال این جمله معنیهای دیگری هم برایم پیدا کرده است.) با این جمله دستگاه مغز من افتتاح شد و هنوز از آن لحظه دارد کار میکند (جز در برخی حالات که فلج میشود و پس از چندی باز راه میافتد.) این شروع تازهای بود …».
منبع کتاب:علی شریعتی، گفتگوهای تنهایی در مجموعهٔ آثار، ۳/ ۶.
گروه گزارش