“آژنگ نیوز”:چرا مشکلات نشر دوره های مختلف یکسان است؟شکل گیری نشرکتاب درایران به یک قرن قبل ودوران قاجاریه بازمیگردد.با این همه قدمت،مسایل ومشکلات کتاب همواره در کشور دردوره های متفاوت به طور یکسانی تکرار شده است!دردهه ۵۰ خورشیدی مسایل ومشکلاتی که گریبانگیر حوزه نشرشد، شباهتهای زیادی با سالهای اخیر داشته است.
انتشارکتاب ازنظر آماری تا اواخرسال ۱۳۴۹روند روبه رشد داشته است.اما درسال ۱۳۵۰ این روند کاهشی می شود.به گونه ای که درسال ۱۳۵۵ خورشیدی درسمینار کتاب که درتیر ماه همان سال برگزار شد،اعلام گردید تعداد کتابهای منتشره از ۴۲۰۰ نسخه به ۱۵۰۰ نسخه کاهش پیدا کرده است.مطابق باهمین روند،تیراژمتوسط کتاب هم از ۵ هزارنسخه به ۱۵۰۰ نسخه کاهش می یابد.
دربررسی های انجام گرفته،دلایل متعددی برای بوجود آمدن این روند نزولی ارایه می شود.یکی ازمهمترین دلایل این موضوع را محسن رمضانی ناشر ونیز معاون اتحادیه صنف ناشران وکتابفروشان درسال ۱۳۵۱چنین عنوان میکند:دوره کتابهای امیرارسلان و دیو چهل شاخ،سپری شده است.اوبه این نکته اشاره میکند که نسل جدیدی درجامعه حاضرشده اندکه باید کتابهای مناسب آنها را منتشر کرد.او میگوید:کودکان جهان امروزدیگرکتابهای دوره قاطر سواری را نخواهند خواند.رمضانی دراین سال خود یکی از پیشگامان انتشار کتاب برای کودکان و نوجوانان است.اما هزینه های بالای چاپ کتاب، ناشران بخش خصوصی را با مشکلات اقتصادی مواجه میکند.حکومت وقت هم به جای بهترکردن شرایط انتشار کتاب کودکان را درکانون پرورش فکری کودکان آغاز میکند.یعنی بخش خصوصی ازگردونه به طورکلی خارج میشود. درهمین ارتباط است که محمدی یکی دیگر از اعضای اتحادیه ناشران درهمین سال میگوید:بانکها برای ذغال فروش بیشتر ازکتاب فروش ارزش قایل هستند.
ناشران دراین سالها مخاطبانشان را از دست داده اند. براساس آماری که درسال ۱۳۵۲ منتشر شد بیشترین میزان خرید کتابهای منتشر شده ازسوی وزارت فرهنگ وکانون پرورش فکری بوده است.این مدل فروش،مبلغ دو میلیون تومان نصیب ناشران کرده بود.درحالی با افتخاراین آماراعلام میشد که زمینه های ارتباط کتاب با خواننده واقعی وخریدارکتاب با این شیوه ها قطع میشد!
درهمین سال پانصد ناشرعضواتحادیه ناشران بودند وبرای فروش کتاب به مخاطبان مجبور بودند گاه وبیگاه درپارکهای تهران نمایشگاه کتاب تشکیل بدهند.
درکنارمحدود شدن حوزه فعالیت ناشران؛موضوع دیگررویکردجامعه نسبت به برخی ازکتابهاست که جنبه کتب خواندن ندارد؟!محمد علی سپانلودرسال ۱۳۵۲مقاله ای باعنوان”تعاون بدون انصاف”منتشرکرد.اونوشته بود:طبق یک بررسی توجه مردم به کتابهایی که مسایل فنی رابه مردم می آموزند،مثل مکانیک اتومبیل وفن عکاسی دردرجه اول قرار داشت.دررتبه بعد کتابهای آداب معاشرت ورمز ترقی وچگونه میلیونر،شدن بود.بعدکتابهایی که خواص دارویی گیاهان وویتامینها را توضیح میداد ونقش آنها را دررفع مشکلات جسمی بیان میکرد؛وجود داشتند.کتابهای آشنایی با موارد حقوقی و اداری عمومی هم مورد توجه مردم بود.یکی ازموارد دیگرهم کتابی بوده که درآن طریقه درمان و بی اثر کردن جادو جنبل را میداده است!
سپس سپانلو به بررسی دلیل این علاقه به کتاب پرداخته ومی نویسد:نخستین نکته مشترک این است که مردم بوسیله این کتابها می خواهند خود را به نحوی از کمک دیگران بی نیاز کنند.به زعم خوانندگان این کتابها آنها اگر بتوانند برای کسالت جزیی به دکتر مراجعه نکنند یا تعمیرات جزیی ابزارکارووسایل زندگی شان ویا کارهای اداری را خودشان انجام بدهند؛از نظر اقتصادی صرفه جویی کرده اند.
سپانلو دلایل تمایل مردم به این نوع کتاب خواندن را نیزچنین توصیف میکند:اجمالا این خواننده ها نمونه آدمی است که درآمد مکفی ندارد.دربرخی ازمواردزندگی بی دست وپاست ونمیتواند براحقاق حقوق خود پافشاری کند.بنابراین سعی میکند کمبودهایش راازاین نوع کتابها جبران کند.
اما درسال ۱۳۵۳ضربه نهایی بر پیکرکتاب ونشروارد می آید.گرانی کاغذوبالا رفتن دستمزد چاپ وصحافی ازمهمترین موارد هستند.قیمت کاغذ کاهی درسال ۱۳۵۳به مرز کیلویی ۶۰ ریال می رسد.هزینه چاپ نیزهرفرم هشت صفحه ای نیزیکصدوهشتاد تومان میشود.بدین ترتیب قیمتها تقریبا ۵ برابر شده بود.
درنتیجه عوامل یاد شده؛به گونه ای تاثیر میگذاردکه درسال ۱۳۵۶ ازسوی مطبوعات وقت اعلام می شود که هزینه چاپ بسیار گران وفروش کتاب بسیارپایین است.این یعنی ناقوس مرگ نشر!به صدا در آمدن!
نویسنده:حسن محرابی