“آژنگ نیوز”:آن لی (“مادر آن”)، رهبر مذهبی که فرقه شاکر را از انگلستان به مستعمرات آمریکا برد، در منچستر انگلستان در چنین روزی در سال ۱۷۳۶ میلادی به دنیاآمد.دومین فرزند از هشت فرزند، آن لی در منطقه فقیر نشین منچستر، انگلستان، معروف به Toad Lane به دنیا آمد. پدرش جان لی آهنگری بود که درآمد ناچیزش به سختی غذای خانواده اش را تامین می کرد. به جز یک گزارش کلیسای محله از غسل تعمید او در سال ۱۷۴۲، اطلاعات کمی از دوران کودکی آن لی وجود دارد.
از آنجایی که امکان تحصیل برای دختری از ایستگاه لی مطرح نبود، او بی سواد بود و در کارخانه های نساجی منچستر مشغول به کار شد. او در دهه بیست سالگی به عنوان آشپز در بیمارستان عمومی و دیوانه خانه خدمت می کرد. لی در اوایل زندگی تمایلات مذهبی خود را نشان داد، زندگی در شهر صنعتی شلوغ برایش دشوار بود.
در سال ۱۷۵۸، لی زمانی که به یک جامعه مذهبی به رهبری کویکرهای سابق، جین و جیمز واردلی، پیوست، پناهگاه معنوی را پیدا کرد. انجمن واردلی، یا همانطور که در آن زمان به نام کویکرهای تکان دهنده نامیده می شد، با کویکرها (انجمن دوستان) که توسط جورج فاکس تأسیس شد، مشترکات زیادی داشت، مانند تکیه بر «نور درونی» برای افشای حقیقت معنوی.
چند سال قبل، آن مجذوب شرح بیداری معنوی در مستعمرات آمریکا شده بود. با توجه به محدودیت هایی که شاکرها در انگلستان با آن مواجه بودند، چشم انداز ایجاد یک جامعه در یک کشور جدید بسیار جذاب بود. جان هاکنل، یکی از معدود شاکرهای مادی، برای لی و هشت شاگردش در کشتی ماریا، گذری به نیویورک رزرو کرد. پس از یک سفر سه ماهه، اولین شیکرها در ۶ آگوست ۱۷۷۴ به بندر نیویورک رسیدند.
در سال ۱۷۷۶، تب انقلابی در شهر بیداد می کرد و جنگ با انگلیسی ها قریب الوقوع بود. از آنجا که آنها تازه از انگلستان آمده بودند، به دلیل آداب و رسوم عجیب و غریب و عدم اشتیاق آنها به آرمان میهن پرستان، شاکرها متهم به توری بودن (همدردان بریتانیا) شدند. در واقع شاکرها از هیچ یک از طرفین حمایت نکردند – آنها صلح طلب بودند و علاقه چندانی به نتیجه جنگ نداشتند. وقت آن بود که شاکرها شهر را ترک کنند. جان هاکنل یک قطعه زمین بیابانی در نزدیکی آلبانی در شمال ایالت نیویورک خریداری کرد که مکان دورافتاده مورد نظر فرقه را ارائه می کرد. پس از چند ماه پاکسازی زمین، آن و دیگران در Watervliet، نیویورک اقامت کردند و شروع به ایجاد اولین جامعه Shaker کردند.
پس از مدتها فعالیت وپس از مرگ برادر محبوبش، آن لی علاقه خود را به دنیای اطرافش از دست داد. او یک سال پس از سفر نیوانگلند در ۸سپتامبر ۱۷۴۸ درگذشت. روزهای پایانی او با نشستن روی صندلی گهوارهای خود «به زبانهای ناشناخته آواز میخواند». شاگردانش او را در یک تابوت چوبی ساده دفن کردند، پس از جشن هیجان انگیز شاکر از زندگی او و عبور او به قلمرو روح.
گروه گزارش