“آژنگ نیوز”:کنفرانس یالتا افتتاح شد در چنین روزی در سال ۱۹۴۵ میلادی، در طی مراحل پایانی جنگ جهانی دوم، کنفرانس یالتا با فرانکلین دی. روزولت، وینستون چرچیل و جوزف استالین برای برنامه ریزی شکست نهایی و اشغال آلمان نازی افتتاح شد.
کنفرانس یالتا در یک شهر تفریحی روسیه در کریمه طی یک هفته در طول جنگ جهانی دوم برگزار شد. رهبران متفقین در حالی به یالتا آمدند که می دانستند پیروزی متفقین در اروپا عملاً اجتناب ناپذیر است اما کمتر متقاعد شده بودند که جنگ اقیانوس آرام به پایان خود نزدیک می شود. ایالات متحده و بریتانیا با درک این موضوع که پیروزی بر ژاپن ممکن است مستلزم مبارزه طولانی باشد، یک مزیت استراتژیک بزرگ برای مشارکت شوروی در تئاتر اقیانوس آرام دیدند.
در یالتا، روزولت و چرچیل با استالین در مورد شرایط ورود اتحاد جماهیر شوروی به جنگ علیه ژاپن بحث کردند و هر سه توافق کردند که در ازای مشارکت بالقوه حیاتی شوروی در جنگ اقیانوس آرام، به کشورشوراها حوزه نفوذ در منچوری پس از تسلیم ژاپن را واگذار کنند. این منطقه شامل بخش جنوبی ساخالین، و مکانی در پورت آرتور (لوشونکو کنونی)، به عنوان سهمی در بهرهبرداری از راهآهن منچوری و جزایر کوریل بود. این توافق مهم ترین دستاورد واقعی کنفرانس یالتا بود. رهبران متفقین همچنین درباره آینده آلمان، اروپای شرقی و سازمان ملل گفتگو کردند. روزولت، چرچیل و استالین نه تنها موافقت کردند که فرانسه را در حکومت پس از جنگ آلمان بگنجانند، بلکه همچنین توافق کردند که آلمان باید مسئولیت غرامتهای پس از جنگ را بر عهده بگیرد. آمریکاییها و انگلیسیها عموماً موافق بودند که دولتهای آینده کشورهای اروپای شرقی هم مرز با اتحاد جماهیر شوروی باید با رژیم شوروی «دوست» باشند، در حالی که شوروی متعهد شد که اجازه برگزاری انتخابات آزاد در تمام مناطق آزاد شده از آلمان نازی را بدهد.
مذاکره کنندگان همچنین بیانیه ای در مورد لهستان منتشر کردند که شامل گنجاندن کمونیست ها در دولت ملی پس از جنگ شد. در بحثهای مربوط به آینده سازمان ملل متحد، همه طرفها با طرح آمریکایی در مورد رویههای رأیگیری در شورای امنیت موافقت کردند که پس از الحاق فرانسه به پنج عضو دائمی افزایش یافته بود. هر یک از این اعضای دائمی قرار بود در برابر تصمیمات شورای امنیت حق وتو داشته باشند. واکنش اولیه به توافقات یالتا جشن بود. روزولت و بسیاری دیگر از آمریکاییها آن را دلیلی بر این میدانستند که روح همکاری ایالات متحده و شوروی در دوران جنگ به دوره پس از جنگ نیز منتقل خواهد شد.
با این حال، این احساس کوتاه مدت بود. با مرگ فرانکلین دی. روزولت در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵، هری اس ترومن سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده شد. در پایان آوریل، دولت جدید با شوروی بر سر نفوذ آنها در اروپای شرقی و بر سر سازمان ملل درگیر شد. بسیاری از آمریکاییها که از عدم همکاری شوروی نگران بودند، شروع به انتقاد از نحوه مدیریت روزولت در مذاکرات یالتا کردند.
تا به امروز، بسیاری از سرسخت ترین مخالفان روزولت او را متهم می کنند که اروپای شرقی و شمال شرقی آسیا را به اتحاد جماهیر شوروی در یالتا «تسلیم» کرده است، علیرغم این واقعیت که شوروی امتیازات اساسی زیادی داده است.
گروه تاریخ