“آژنگ نیوز”:هنر فراتر از یک سرگرمی است .گفتگو با هنرمندکاسمینا برتا با این هدف صورت گرفته که کاسمینا به مخاطبانش بگوید که چگونه آثار هنری خود را بر اساس تصاویر میراث فرهنگی، تقویت و بازنمایی و آنرا با استفاده از تکنیکهای دیجیتال و سنتی استوار میکند. او همچینین تلاش میکند نقش زنان را در حوزه هنر ارتقا بخشد.
کاسمینا. کمی از خودتان و چگونگی ورودتان به خلق آثار هنری بگویید.
برای من هنر فراتر از یک سرگرمی است. زمانی که هنرمندان مجبور بودند در مدارس تدریس کنند، در رومانی کمونیستی بزرگ شدم. بنابراین ما هنرمندان بسیار معروفی داشتیم که به ما آموزش می دادند و من از آنها و علاقه آنها الهام گرفتم. یکی از معلمان به مدرسه آمد و از داستان ها پرنده های جادویی تصاویری کشید و من هم مانند او شروع به کشیدن کردم. من هرگز متوقف نشدم. من اهل رومانی هستم و در سال ۲۰۰۰ برای زندگی در آلمان آمدم. من خودم را یک شهروند اروپایی می دانم. وقتی به آلمان آمدم کمی تنها بودم و هنر پناهگاه من بود.
من شروع به کار برای کتابخانه دیجیتال آلمان کردم و تصاویر آنها را بازسازی کردم . من عملاً از این تصاویر شگفت زده شدم و می خواستم آنها را به دنیا نشان دهم، به آنها جان تازه ای بدهم و گفت وگویی بین گذشته و حال ایجاد کنم. من همچنین درباره وقایع و افرادی که در تصاویر نشان داده شده اند، چیزهای زیادی یاد می گیرم. در سال ۲۰۱۳، من برخی از وبلاگ ها را دیدم که از عکس های مد از Gallica استفاده می کردند – من سبک، لباس پوشیدن، فضا را دوست داشتم – و بنابراین شروع به جستجو کردم. و چیزهای بیشتری پیدا کردم که دوست داشتم. من عکس هایی را پیدا کردم که توسط یک آژانس مطبوعاتی در دهه ۱۹۱۰-۱۹۲۰ گرفته شده بود.
آن موقع پیام عکس ها خیلی متفاوت بود. مانند تصاویری که در هنگام خورشید گرفتگی با افرادی که در برابر آسمان تصویر شده اند گرفته شده است. من آنها را با الگوها مخلوط کردم و کلاژهایی ساختم که روی پانل های چوبی که پیدا کرده بودم منتقل کردم. چوب ارگانیک و گرم است، داستان خاص خود را دارد. گالیکا محدودیتهایی برای استفاده از مجموعههایشان دارد، بنابراین من با آنها تماس گرفتم تا روشن کنم چگونه میتوانم از آنها در هنرم استفاده کنم. پنج عکس را در کافی شاپ گذاشتم و چهار تای آن را فروختم.
یکی از خریداران جغرافیا را مطالعه کرد و خطوط کانتور نقشه های توپوگرافی را در الگویی که من اضافه کردم دید. او چیزی در آن دید که من ندیده بودم. سپس شروع به اضافه کردن داستان به تصاویر کردم و در سال ۲۰۲۰، درست قبل از همه گیری، اولین نمایش هنری خود را با سه داستان در مورد سه تصویر انجام دادم. یکی از اینها درباره یک کشتی بود. من یک الگوی قرمز به بادبان های آن اضافه کردم و داستان در مورد چگونگی گم شدن بادبان های کشتی است. “
بهترین یافته شما در این مجموعه هنری تاکنون چه بوده است؟
مجموعه ای از پرتره های میشل فوکین، طراح رقص. هنگامی که او در سال ۱۹۴۲ درگذشت، رقص او برای Les Sylphides در ۱۷ خانه اپرا در سراسر جهان به عنوان ادای احترام به او اجرا شد. او در دهههای ۱۹۲۰، ۳۰ و ۴۰کار میکرد و هنوز هم از کارهایش استفاده میشود، اما تصور میکنم مردم مرد پشت رقصها را فراموش کردهاند. من نقش ها و رنگ های هارلکین را به پرتره او اضافه کردم زیرا فکر می کردم باید رنگارنگ و شاد باشد. من میتوانم با پنج یا شش عکسی که از او وجود دارد، به طرق مختلف کار کنم. من فقط با او می توانستم یک نمایش هنری برگزار کنم.
من همچنین عاشق کاغذهای الگو هستم که در وبلاگی درباره کتابهایی که بازسازی شدهاند نمایش داده میشود. من یکی از اینها را با پرتره سه خواهر ترکیب کردم. کسی که این را به او فروختم گفت که آنها را به یاد نسخه فمینیستی لنین، مارکس و انگلس میاندازد. من دوست دارم دیگران چیزهایی را ببینند که من نمی بینم. این شگفت انگیز است. این تصاویر بسیار قابل ربط هستند، ارتباط برقرار می کنند و مردم داستانی را می بینند و آن را به خودشان ربط می دهند. چگونه ازسایت Europeana.eu استفاده می کنید؟
من Europeana.eu را دوست دارم زیرا مجبور نیستم چیزهایی را در ده وب سایت مختلف جستجو کنم. همه چیز آنجاست. من می دانم چگونه از جنبه ها و جستجو و بیانیه های حقوق استفاده کنم. شما باید چیزهایی را پیدا کنید که برای شما کلیک می کنند، و اغلب با تصاویر در Europeana کلیک می کنند. من دوست دارم از طریق وبلاگ ها نگاه کنم، و وقتی جستجو می کنم، به طور گسترده شروع به جستجوی همه تصاویر با مجوز باز می کنم. خودشه. سپس با جریان می روم.
در کجا منابع دیگری برای الهام خود پیدا می کنید یا آنرابه اشتراک می گذارید؟ من مردم را در شبکه های اجتماعی دنبال نمی کنم. من موزه ها را دنبال می کنم. هر بازدید از یک نمایشگاه هنری یا یک موزه مسیر من را کمی تغییر می دهد. مثل گفتگو با مردم.
خانه یکی از دوستانم زیر آب رفت و او یک تکه تخته کف را که در سیل آسیب دیده بود به من داد. کلاژی از پروانه ها را روی آن انتقال دادم و آن را خوش بینانه و رنگارنگ کردم. می خواستم چیزی روشن داشته باشد تا خاطرات بد را از بین ببرد. گاهی اوقات دوست دارم اجازه دهم تکنیک کنترل را در دست بگیرد. من با فتوشاپ کار می کنم تا تصاویر را برش دهم و می تواند تفاوت های ظریف رنگی را ببیند که من نمی توانم ببینم، بنابراین به نرم افزار اجازه می دهم این کار را انجام دهد. این ترکیبی بین انسان و ماشین است و این برای من بسیار خوب کار می کند. من از فتوشاپ و ایلاستریتور برای کار با تصاویر استفاده می کنم و از Medium برای به اشتراک گذاری داستان هایم استفاده می کنم. من همچنین کارهایم را در اینستاگرام به اشتراک میگذارم، و آثار هنری من در وبسایت هنری ساعتچی فهرست شده است، اما وبسایت خودم را ندارم. من هم در یک گالری با ۱۰ نفر کار می کنم. سبک های هر کس بسیار متفاوت است، اما ما از یکدیگر الهام می گیریم، در نحوه استفاده از الگوها، تکنیک های مختلف یا هماهنگی رنگ ها. بودن در یک جامعه و تبادل نظر خوب است. و داشتن نظرات افرادی که به تصاویر نگاه می کنند بسیار خوب است. مثل خواندن برگ چای است، من یک چیز می خوانم و دیگری چیز دیگری.
چه چیزی در حال حاضر روی کار شما تأثیر می گذارد؟ من می گویم ۹۰ درصد هنر من مربوط به زنان است. یک سری بر اساس تصاویری از یک وبلاگ Europeana است که تصاویری از زنان را در ساحل دریا نشان می دهد. من از آنها برای ساختن تصاویری استفاده کردم که به نظرم خوش بینانه و نشاط آور بود.
اما مردم هنوز باید برای حقوق خود مبارزه کنند. در دهه ۲۰۰۰ همه ما فکر میکردیم تا حدی به دست آوردهایم، اما ظاهراً نه. من می خواهم این را در هنر خود به اشتراک بگذارم. من می خواهم انرژی، آزادی، تأمل، امید، الهام را منتقل کنم! در کلاژهایم با استادان قدیمی مانند رامبراند، متوجه شدم که بیشتر زنان به پایین نگاه می کنند، آنها بسیار مطیع هستند. من در حال حاضر یک سریال با تصاویری از دهه ۱۹۳۰ و ۴۰ میسازم، زیرا شروع به انتشار با مجوزهای باز کردهاند. آنها فضای متفاوتی دارند، آنها به گونهای متفاوت با هم ارتباط برقرار میکنند – زنانی که در عکسهای این زمانها هستند، دیگر از پایین نگاه نمیکنند.
گروه گزارش