“آژنگ نیوز”:آیا اسکندر مقدونی فرزندی داشت؟ این سؤالی است که می تواند آینده امپراتوری اسکندر را روشن کند. اسکندر مقدونی در ۳۲سالگی درگذشت و امپراتوری وسیعی را باقی گذاشت. آیا او وارثی داشت که در خلاء قدرت پس از مرگش حکومت کنند؟وقتی اسکندر مقدونی در سن ۲۰ سالگی بر تخت پادشاهی مقدونیه نشست و تنها ۱۲ سال بعد با فتح یکی از بزرگترین امپراتوری های جهان باستان درگذشت. در این مدت آیا او صاحب فرزند شد و در خلاء قدرت پس از مرگش، چه بر سر این وراث آمد؟ در یک کلام پاسخ بله است. اسکندر یک و احتمالاً دو فرزند داشت – هر دو پسر. یکی، معروف به اسکندر چهارم، که این پسرش ازهمسرش رکسانا بود. دیگری که به «هراکل مقدونیه» معروف بود،که این پسرش از بارسین بود. رکسانا دختر یک حاکم محلی در باختری، منطقه ای در آسیای مرکزی بود.
اما اسکندر زنده نماند تا پسرشان را ببیند. همسرش اسکندر چهارم را باردار بود که اسکندر در سال ۳۲۳ قبل از میلاد در بابل درگذشت. درمحاصره جنگی «هراکل مقدونی» در حدود سال ۳۲۷ قبل از میلاد پسر دیگرش از همسر دیگرش به نام بارسینه، نجیب زاده ایرانی به دنیا آمد.البته برخی از محققان در دوران معاصر این سؤال را مطرح میکنند که آیا اسکندر واقعاً پدر بارسینه بوده است، زیرا اسکندر هرگز رسماً این کودک را تأیید نکرد. اما به نظر می رسد که در میان برخی از محققان مدرن اتفاق نظر وجود دارد که هراکلس پسر بیولوژیکی او بوده است. جوزف رویزمن، استاد ممتاز کلاسیک در کالج کولبی در مین، گفته: «تعداد کمی از مورخان نسبت به پدر بودن اسکندر شک دارند، اما من با آنها موافق نیستم».
پس از مرگ اسکندر مقدونی بر اثر یک بیماری مرموز در سن ۳۲ سالگی، هیچ جانشین مشخصی برای امپراتوری عظیم او که از بالکان تا پاکستان امروزی امتداد داشت، وجود نداشت. همسر او اسکندر چهارم را باردار بود، اگرچه در آن زمان معلوم نبود که این کودک پسر است یا دختر. هراکلس مقدونی مشروع نبود و ادعای او برای تاج و تخت را دشوارتر می کرد. ورثینگتون مورخ گفته: «این پسر هرگز مدعی جانشینی او نبود زیراظاهرا فرزندی نامشروع بود. علاوه بر این، رکسانا و بارسین هر دو از اجداد آسیایی بودند که برخی از سربازان اسکندر آن را دوست نداشتند. طبق گفته مورخ اسکندر [رومی] باستان، کوئینتوس کورتیوس، هر دو پسر به عنوان وارثان بالقوه تاج و تخت در جلسه ای از ژنرال ها و طبقه سواره نظام پیشنهاد شدند، اما درجه داران و بزرگان ارتش، هر دو را رد کردند زیرا مادران آسیایی بودند. کارول کینگ، دانشیار آثار کلاسیک در دانشگاه مموریال نیوفاندلند، هم گفته: آریدائوس، برادر ناتنی اسکندر مقدونی، پادشاه شد و اسکندر چهارم پس از به دنیا آمدن او به عنوان یک فرمانروا انتخاب شد. با این حال، کینگ گفت: «البته هیچ یک از این دو «پادشاه» نمیتوانند در عمل حکومت کنند. آریدائوس نوعی اختلال ذهنی داشت که در حالی که الکساندر چهارم یک نوزاد بود،این موضوع کسب قدرت را برای او دشوار می کرد. کینگ با اشاره به آریدائوس و فرزندان اسکندر گفت: در نتیجه، «همه در جنگهای جانشینان، ژنرالهای قدرتمند اسکندر، به عنوان مهرهها تبدیل شدند، زیرا آنها برای کنترل امپراتوری با یکدیگر جنگیدند؛ و همه به قتل رسیدند».
المپیاس، مادر اسکندر مقدونی، نقش مهمی در جنگ قدرت بر عهده گرفت. در سال ۳۱۷ قبل از میلاد، او پذیرفت که نگهبان اسکندر چهارم شود و با کمک ارتشی به رهبری ژنرالی به نام پولیپرکن، آریدائوس را اسیر کرد و او را به قتل رساند.
با این حال، نیرویی به رهبری ژنرالی به نام کاساندر به المپیاس حمله کرد و او را به همراه اسکندر چهارم در سال ۳۱۶ قبل از میلاد اسیر کرد. و المپیاس را کشتند. اسکندر چهارم و رکسانا سپس خود را اسیر کاساندر یافتند که عملاً مقدونیه را به عنوان پادشاه کنترل می کرد. کاساندر هیچ رقابتی برای تاج و تخت نمی خواست، بنابراین او اسکندر چهارم و رکسانا را در حدود سال ۳۰۹ قبل از میلاد به قتل رساند تا مانع از رسیدن وارث نوجوان به سن و قدرت شود.
مترجم:احسان محرابی
گروه تاریخ