“آژنگ نیوز”:دکتر پرویز اذکایی چشم از جهان فروبست. پرویز اذکایى معروف به سپیتمان، دانش آموخته در منچستر؛متولد۱۳۱۸ همدان بوده و ۱۴۰۲ در شهرهمدان درگذشت.
وی پژوهشگر حوزه تاریخ و فلسفه و دارای تألیفاتی در خصوص کتابشناسی، رجال شناسی و تاریخ علم، بود.
از او بیش از ۴۰۰ عنوان اثر طبع و منتشر شده که عبارت از ۴۰ کتاب، ۷۰ رساله علمى مفصّل و مابقى گفتارهاى بلند و کوتاه در دایره المعارفها و نشریات معتبر است.در خصوص ویژگی های وی مرحوم ایرج افشار در یادداشتی نوشته بود:
در همدان یک راست به سراغ پرویز اذکایی رفتیم. مرد میدان ادب و تحقیق در چند زمینه. آنکه کتابی خوب و خواندنی و آموختنی و روشمند دربارهٔ بیرونی نوشته است.
آنکه دربارهٔ رازی (محمد بن زکریا و بیرونی) جان میکند. آنکه فهرست پیش از «الفهرست» را نوشت. آنکه بر «فرمانروایان گمنام او» مرحوم دکتر غلامحسین صدیقی سکّهٔ قبول زد. آنکه «تاریخنگاران» او در جهان ایرانشناسی آوازه درافگند. آنکه کتابهای از درگزین تا کاشان و باباطاهرنامه را نوشته است.
اذکایی جوان جوان بود که به او برخوردم. در فهرستنگاری کتابهای خطی کتابخانهٔ ملّی ملک به مرحوم دانشپژوه و من مدد رسانید. در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران بود که چند سال به همکاری خود مرا مفتخر کرد. با نوشتن مقالات پژوهشی در مجلههای جدّی توانایی علمی خود را بهتر نمود.
مقداری عمده از پیشرفت اذکایی در مباحث تاریخ علم و تاریخ فکر و تاریخ فلسفه و جغرافیای تاریخی و تاریخ نواحی جبال حاصل یک تصادف و اتفاق خوبی است که برای همدان در سال ۱۳۵۶ روی داد و آن خریداری کتابخانهٔ کمهمتای صلاح الدین عثمان هاشم سفیر عالم و متتبع سودانی بود.
او چند سال در ایران سمت سفارت داشت. او در دانشگاههای مصر و سوربن و مسکو درس خوانده بود. او فرانسه و آلمانی و انگلیسی و روسی را خوب میدانست. او کتابهای جغرافیای مسلمین تألیف کراچوفسکی و ترکستان تألیف بارتولد را به عربی ترجمه کرده بود. مجموعهٔ کتابخانهاش در زمینهٔ فلسفه و تاریخ و جغرافیای اسلامی از حیث در برگرفتن متون اصلی و مراجع اساسی و منابع السنهٔ مختلفه کمنظیر است. در آن سال دستور چنان رفت که این گنج کممانند برای شهر کنار الوند یعنی همدان (دانشگاه بوعلی) خریداری شود. من چون به همراه مرحومان دانشپژوه و دکتر عباس زریاب مقوّم کتابخانه بودم و چندین بار در خانهٔ مرحوم عثمان هاشم اقسام کتب او را دیده بودم میدانم که آن مجموعه چه کیفیتی دارد. البته بنیان علمی و ذوق فطری اذکایی را نباید فراموش کرد ولی ایشان اگر به چنین کتابخانهای دسترسی نداشت، کجا میتوانست که در هر مقالهٔ خود به اغلب و اکثر مراجع لازم ارجاع بدهد. این مطالب را از این جهت نوشتم که بینندگان و خوانندگان کتابهای او با دیدن صدها ارجاع او به کتب خارجی بدانند که اذکایی این همه اطلاع را از کجا به دست آورده است و تصور نکنند که او این همه کتاب را خود دارد.
صبح باز به دیدن گنجنامه رفتیم. گنجنامه کنار آبشاری و درهای است که راه نزدیکتر
همدان به تویسرکان از عهد بابا آدم از آنجا میگذشته است. اکنون هم میگذرد.
شهرداری کار خوبی کرده است که دو قطعه سنگ طبیعی آنجا گذارده و بر چهار گوشههای همسان دو کتیبهٔ اصلی عهد هخامنشی ترجمه فارسی و انگلیسی کتیبهها را که به تحریر پرویز اذکایی است نقر کرده است.
(در سال ۱۳۷۳)
گردش همدان را با دیدن تپهٔ نقارهخانه که حالا به باغچهٔ تفریحی بدل شده است – تپه همگتانه – موزه – برج علویان که مسجد یا خانقاهی بوده و بعد به مقبره تبدیل شده) آرامگاههای باباطاهر و ابن سینا به سر آوردیم. به درهٔ مرادبیگ هم رفتیم که یادی از عارف قزوینی کرده باشیم و دمی را در نسیم فرح بخش الوند بیاسائیم.
گلگشت در وطن، صص ۵۱–۵۰
گروه گزارش