“آژنگ نیوز”:بعد از نوروز سال ۱۷۶۲م. کریم خان زندسپاه خویش را تا آن اندازه که قادر به فراهم آوردن مقدمات ضروری اردوکشی عظیمی علیه خان افشار گردد توانا میدید. لذا اداره شهر تهران را به یکی از بزرگان آنجا که حاج جعفر خان نام داشت محول کرد و در تاریخ ۲۵ ماه مه ۱۷۶۲ م. تهران را ترک گفت.
هفته ای در شمیران به سر برد تا ترتیب فراهم آوردن تجهیزات و آذوقه سپاه را بدهد، آنگاه به آرامی وارد خمسه شد. در حال شکار و تفریح میزان هواخواهی طوایف سر راه خود را بررسی کرد و از راه میانی وارد قلمروی شقاقی و شاهسون شد. وفاداری این دو طایفه در آخرین اردوکشی در حدی مطلوب قرار داشت، علی خان ضمن ابراز تابعیت خویش داوطلبانه حاضر شد که با دادن تعدادی گوسفند و اسب و سرباز بنیچه به اردوکشی کمک کند. کمی بعد در ماه ژوئن یا اندکی پیش از ماه جولای سپاه زند در چراگاه زیبای قره چمن فرود آمد.
این مرغزار در یکصد کیلومتری جنوب شرقی تبریز قرار دارد. فتحعلی خان از سوی تبریز پیش آمد و سی هزار سرباز ورزیده کاملا مجهزش را که از پشتیبانی توپخانه برخوردار بودند با خود آورده بود. کریم خان بار و بنه سپاهش را در محل حاصلخیزی در پناه کوه بلندی بر جای گذاشت، و تعدادی سپاهی تحت فرماندهی ندرخان زند برای حفاظت آنها بر جای نهاد. خودش برای برخورد با دشمن در نیمه راه تبریز یعنی ناحیه اوجان براه افتاد.شیخعلی خان فرماندهی جناح راست را عهده دار بود، پسرعمویش زکی خان در جناح چپ جای داشت، رفیع خان قاجار نیز فرماندهی قوای پشتیبانی را عهده دار بود.
جنگجویان طوایف عمارلو، شاملو و شاهسون تحت فرماندهی خود وکیل قرار داشتند. توپخانه پیشاپیش سپاه و در میان خطوط تفنگچیان و شمخالداران جای داده شد تا از جناحین اردو حمایت کنند. واحد مذکور تحت فرماندهی توپچی باشی گرجی اداره میشد. آرایش جنگی سپاه افشار نیز همانند جنگ مراغه بود.توپخانه آنها نیز زیر پوشش تفنگچیان مرندی و ارمنی قره باغی قرار داشت.
بعد از دوئل مقدماتی توپخانه ها جنگ آغاز شد(که شرح آن را مفصلا ذکر خواهیم کرد) پس از ساعتها نبرد، قوای فتحعلیخان افشار شکست خورد و به همراه برادرانش و بقیه سپاه جنگ کنان به سوی پایگاه اصلی شان عقب نشینی کردند. بلافاصله زکی خان نیز به تعقیب فراریان پرداخت و آنانرا مجبور کرد که باروبنه را ترک کنند و مستقیما به حصار ارومیه پناه گیرند..سردارانی که خود را تسلیم کردند و حاضر به متابعت از کریم خان گردیدند مورد محبت قرار گرفتند.
بنا به رسم معمول سیل فتحنامه و دعوت به اطاعت در جریان بود. از جمله کسانی که ابراز اطاعت کردند پناه خان جوانشیر حاکم قلعه شوشی قره باغ بود. تبریز بلادرنگ دروازه هایش را بر روی محمد رضاخان مرندی حکمران انتصابی وکیل باز کرد، ولی شخصی به نام میرزا بابا به اعتماد آنکه فتحعلی خان قوایش را در ارومیه دور هم جمع خواهد کرد قیامی عمومی را در تبریز پی افکند، و حکمران اعزامی کریم خان را برکنار ساخت.
طی ضد کودتایی که میرزا شفیع تبریزی مستوفی پیشین نادر شاه در آذربایجان طرح ریزی کرده بود محمد رضاخان مجددا در حکومت ابقاء گردید. میرزابابا و همدستانش را در غل و زنجیر نزد کریم خان فرستاد ولی پس از آنکه گرفتار چوب و فلک شدند توانست با موفقیت برای استخلاصشان اقدام کند. و در پانزدهم ماه ذی الحجه سال ۱۱۷۵ ه. ق./ جولای ۱۷۶۲ م. کریم خان و سپاهش مورد استقبال مقامات محلی و مردم تبریز قرار گرفتند.
مجددا فرمان انتصاب میرزا شفیع به عنوان حکمران غیر نظامی و مستوفی منطقه صادر شد و جشن بزرگی بر پا گردید. هفته بعد سفیری که نزد پناه خان اعزام شده بود با قول و قرار فرمانبرداری مشار الیه مراجعت کرد. پناه خان بلافاصله پذیرفته بود که علیه همسایه اش کاظم خان قراچه داغی به جنگ پردازد. اینک چنان می نمود که تمام رشته های سست روابط استحکامی یافته اند. سپاه زند با لوازم محاصره پس از یازده روز که از ورودش به تبریز می گذشت این شهر را جهت در محاصره گرفتن ارومیه ترک گفت…
منبع
کریم خان زند، تاریخ ایران بین سال های ۱۷۴۷_۱۷۷۹، جان ر.پری
گروه تاریخ