“آژنگ نیوز”:مردم را در فعالیتهای اجتماعی به دو صورت کلی میتوان به تحرک و انجام فعالیتهای درست اجتماعی برانگیخت.به شیوه تشویقی یا به روش تنبیهی .عین مسئله مرغ و تخم مرغ ،موضوع تنبیه و یا تشویق در تاریخ تفکربشریت سابقه دارد.
زمانی که میخواهیم به مردم انگیزه بدهیم، سعی میکنیم با دادن پاداشهایی (پاداش مالی، ارتقاء، بازخورد مثبت و…) انتظار لذت را برانگیزیم، یا می کوشیم نسبت با تنبیه(تنزل رتبه، بازخورد منفی، جریمه و..). به آنها هشدار دهیم که کارها را انجام دهند.
اما چیزی که همیشه واضح نیست این است: از کدامیک باید استفاده کنیم – وعده هویج یا تهدید چوب؟ برای پاسخ به این سوال به دو نمونه از تحقیقات عملی که صورت کرفته اشاره میشود.
نمونه اول به مطالعه هیولا شهرت یافت. این مطالعه آزمایشی بود که برای شناخت تأثیرات تنبیه برترمیم لکنت زبان کودکان انجام شد. در سال ۱۹۳۹ میلادی، ۲۲ کودک از یک یتیم خانه ، که تقریباً نیمی از آنها دچار لکنت بودند، به تیمی از روانشناسان دانشگاه آیووا به سرپرستی دکتر وندل جانسون سپرده شدند تا ببینند کدام یک از دو روش تشویق و یا تنبیه در بهبودصحبت کردن و لکنت زبان تاثیر دارد. به دو گروه، یکی از افراد مبتلا به لکنت و یکی از افراد که لکنت نداشتند، گفته شد که گفتارشان خوب است، به آنها دستور داده شد که برای غلبه بر هر مشکلی به سادگی تمرین کنند و از تلاش های آنها تقدیر شد. همچنین، دو گروه مشابه دیگر به دلیل فعالیتشان برای سخن گفتن خود مورد تنبیه قرار گرفتند و به آنها گفته شد که اصلاً صحبت نکنند مگر اینکه کاملاً مطمئن باشند که می توانند به درستی بیان کنند.
نتیجه آزمایش چنین بود که :گفتار دو گروه اول بهبود یافت یا حداقل بدتر نشد، اما آنهایی که در گروه دوم بودند حتی آنهایی که قبلاً لکنت نداشتند، الگوهای گفتاری مشکلزا برایشان بوجود آمد یا دیگربه سادگی صحبت نکردند. برخی شروع به نشان دادن علائم پریشانی جسمانی کردند، مانند پوشاندن چشمهای خود.متاسفانه مشکلات گفتاری آنها حتی سالها پس از این آزمون ادامه داشت.
مطالعه ای دیگر در دهه شصت میلادی در یک بیمارستان ایالتی نیویورک انجام شد . هدف از این مطالعه افزایش دفعات شستن دست های کارکنان پزشکی بود، زیرا پاکسازی در محیط های پزشکی برای جلوگیری از گسترش بیماری بسیار مهم است. کارکنان پزشکی بارها از این موضوع مطلع می شوند و علائم هشدار دهنده در مورد عواقب دست های غیر بهداشتی اغلب در کنار دستگاه های ژل ضدعفونی کننده قرار می گیرند. با این حال، دوربینهایی که برای نظارت بر سینکها و دستگاههای ضدعفونیکننده دست در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان نصب شدهاند، نشان میدهند که تنها ۱۰ درصد از کارکنان پزشکی دستهای خود را قبل و بعد از ورود به اتاق بیمار ضدعفونی میکنند. این در حالی بود که حتی کارمندان می دانستند تصویرشان در حال ضبط است.
اما روش تشویقی چنین بود که یک برد الکترونیکی در راهروی واحد جراحی قرار داده شد که به کارکنان بازخورد فوری می داد. هر بار که آنها دستهایشان را میشستند، تابلو پیام مثبتی (مانند «عمل خوب!») نشان میداد و نمره بهداشت دست شیفت د رحال کار بالا میرفت.در حالت تشویقی، نرخ انطباق به شدت افزایش یافت و در عرض چهار هفته به تقریبا ۹۰ درصد رسید، نتیجه ای که در بخشهای دیگری در بیمارستان ،نیزتکرار شد.
چرا این روش به خوبی جواب داد؟ پاسخ یک درس کلی ارائه می دهد که فراتر از شستن دست است.
تاثیر شگفت انگیز برد الکترونیکی این بود که محققان به جای استفاده از تهدید شیوع بیماری(رویکرد رایج در این شرایط) استراتژی مثبتی را انتخاب کردند. هر بار که یکی از کارکنان دست های خود را می شست، بلافاصله بازخورد مثبت دریافت می کرد. بازخورد مثبت یک سیگنال پاداش را در مغز تحریک می کند، سپس عملی که باعث آن شده است را تقویت می کند و احتمال تکرار آن را در آینده افزایش می دهد.
البته باید به این نکته هم اشاره کرد که علوم اعصاب نشان می دهد که وقتی نوبت به اقدامات انگیزشی می رسد (مثلاً واداشتن افراد به ساعات طولانی کار یا تهیه گزارش های ستاره ای)، ممکن است پاداش ها مؤثرتر از مجازات باشند. و هنگام تلاش برای بازدارندگی افراد از اقدام (مثلاً دلسرد کردن افراد از اشتراکگذاری اطلاعات ممتاز یا استفاده از منابع سازمان برای اهداف خصوصی) برعکس است – در این مورد، مجازاتها مؤثرتر هستند. دلیل آن به ویژگی های دنیایی که در آن زندگی می کنیم مربوط می شود.
اما نکته نهایی این است که مغز ما طوری تکامل یافته است که محیطی را در خود جای دهد که در آن اغلب بهترین راه برای به دست آوردن پاداش، اقدام است. هنگامی که ما انتظار چیز خوبی را داریم، مغز ما یک سیگنال “برو” را آغاز می کند. این سیگنال توسط نورونهای دوپامینرژیک در اعماق مغز میانی ایجاد میشود که از طریق مغز به سمت قشر حرکتی حرکت میکنند که عمل را کنترل میکند.
پس جای تعجب نیست که وقتی سعی میکنیم به مردم انگیزه بدهیم، سعی میکنیم با وعدههای پاداش (مثلاً پاداش، ارتقاء، بازخورد مثبت، شناخت عمومی)، انتظار لذت را برانگیزیم.
جرمی بنتام، شاعر قرن هجدهم، زمانی نوشت: «درد و لذت در هر کاری که انجام میدهیم، در هر چیزی که میگوییم، در هر چیزی که فکر میکنیم، بر ما حاکم است.» بنابر این وقتی به تشویق روی می آوریم از میزان درد کاسته و برمیزان لذت در زندگی افزوده میشود.
گروه گزارش
مترجم:علی محرابی