“آژنگ نیوز”:خط میخی نقش بسیار اساسی در کشف تاریخ ایران دارد.زیرادوران جدی تاریخ با نوشته آغاز می شود وتاریخ ایران نیز با متون میخی شکل میگیرد. اولین اشارات مکتوب به تاریخ در متنی است که به شرح نبردی میپردازد که «شلمنصر سوم»، در سال ۸۳۵ پ.م، در زاگرس شمالی علیه «مادها» برپا کرد. در این کتیبه وی به «پارسواها» نیز اشاره میکند. سرزمین آنها در غرب دریاچه ارومیه قرار داشته است. پس از آن، در متنهای میخی به مادها و پارسیان ارجاعاتی میشود.
آخرین متون شناخته شده که به خط میخی نوشته شده اند مربوط به قرن اول می باشد. سپس در طول تاریخ این متون مهم به فراموشی سپرده شد، و وجود آن در اروپا تنها در قرن هفدهم از طریق مسافرانی مانند پیترو دلا واله ایتالیایی که آن را در تخت جمشید در سال ۱۶۲۱میلادی دیده بودند، شناخته شد.
بسیاری از محققان و آماتورها روی رمزگشایی خط(های) خط میخی کار کردند. در نیمه اول قرن ۱۹; برجسته ترین آنها عبارتند از: گئورگ فردریش گروتفند، راسموس راسک ، هنری کرسویک راولینسون (که روش دوزبانه او راه را برای رمزگشایی نسخه های ایلامی و بابلی کتیبه های بیسوتون باز کرد)، ادوین نوریس، ادوارد هینکس و ژول اوپرت. .
بهجای بررسی کلی خطهای میخی، طرح کلی شواهد خط میخی در قلمرو پارسی، عمدتاً غرب ایران، در اولویت قرار داشت. دو کتیبه اکدی آنوبانینی، پادشاه قبایل لولوبی (قرن ۲۰ قبل از میلاد، کمی دیرتر از سلسله سوم اور؛ روی صخره ای در نزدیکی سر پل ذهاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اینجا به اصطلاح دروازه های آسیا در کوه های زاگرس و منطقه کردستان است. اولین کتیبه در کنار نقش برجسته ای قرار دارد که پادشاه را در حالت پیروزمندانه رو به الهه اینانا نشان می دهد. متن کامل نیست و اجازه شناسایی رویداد به تصویر کشیده را نمی دهد.
در مورد کتیبه دوم که در فاصله ۲۰۰ متری پیدا شده و آثاری به همین نام سلطنتی را نشان می دهد، هنوز کمتر می توان نکاتی گفت. جز اینکه تاریخ آن به دوران ما نزدیکتر از کتیبه قبلی است.
چندین کتیبه دیگر تقریباً معاصر اکدی در زاگرس شناخته شده است، به عنوان مثال، یکی همراه با نقش برجسته صخره ای در نزدیکی حرین شایحان (شمال غربی سرپل، نزدیک مرز عراق)، که تا حدودی از نظر خصوصیات مربوط به وقایع استانی است .
شواهد کتیبهای برای خط میخی در میان جمعیتهای دیگر مانند:لولوبی، گوتی، کاسی و سایر جمعیتهای ایران پیش از هخامنشی بسیار ناچیز است (البته به جز ایلامیها) .همچنین تعداد زیادی از ظروف و«برنزهای لرستان» کتیبههایی به خط میخی دارند. قدمت این اشیاء از هزاره سوم تا قرن هفتم قبل از میلاد است.
نکته دیگر آنکه اصطلاح «خط میخی» در معنای وسیعتر آن، خطهایی را نیز در بر میگیرد که نمیتوان آنها را ادامه دهنده سنت نسبتاً پیچیده خط میخی اکدی دانست، بلکه به دلیل شکلهای حروف و عناصر منفرد در نشانهها، فقط به شکل ظاهری به آن شباهت دارند.
یکی از این خطهای «متفاوت» خط میخی، خط فارسی باستانی است که بوسیله آن متون متعددی نوشته شده است.این خط روش ساده شده ای است که در قرن ششم قبل از میلاد ابداع شد. این خط رسمی بود که پادشاهان هخامنشی (از داریوش اول تا اردشیر سوم) برای نوشتن زبان مادری خود که اساساً گویش ایرانی جنوب غربی پارسی (فارس امروزی) بود، بهره می گرفتند.
باید اشاره کرد که خط میخی پارسی قدیم (و همچنین خود زبان) «محدود به مقاصد پرستیژ سلطنتی» بود . به ویژه کتیبههای یادبود (بیشتر سه زبانه در پارسی باستان، ایلامی و بابلی)، این متون حتی برای خوانده شدن برای عموم نیز نبودند .
زیرا در ارتفاع بسیار بالاو بر روی صخره ها حکاکی شده اند یا در دیوارهای متعدد محصور شده اند. این خطی «زیبا» بود که فقط برای سطوح سخت (سنگ، فلز و گاهی اوقات لوحهای گلی، اما نه پوست، پاپیروس و غیره) مناسب بود و تقریباً به طور کامل به سرزمینهای مرکزی امپراتوری: پارس، عیلام و ماد محدود میشد.
بنابراین به وضوح برای استفاده در زندگی روزمره در نظر گرفته نشده بود.در خاتمه باید افزود هنوز مجموعه کاملی از کتیبههای باقیمانده به زبان پارسی باستان و خط میخی وجود ندارد.
گروه تاریخ