“آژنگ نیوز”: تأثیر اصلاحات ارضی بر مسئلۀ آب در ایران یکی از پیامدهای این طرح کشاورزی مربوط به تقریبا شصت سال قبل است.
بنا بر نظر کارشناسان اصلاحات مشکلات فراوانی برای کشاورزی بوجود آورده که بحران آب یکی از آنهاست. در این خصوص بخشی از گفتگوی انجام گرفته با ابوالحسن بهنیا آورده می شود.تحصیلات بهنیا در مهندس راهسازی از فرانسه بود او مشاغلی مانند: وزیر راه ، مدیرعامل بانک رهنی را در رژیم پهلوی بر عهده داشت.
س- آقای بهنیا، من یک سؤالی دارم که فکر میکنم که شما بهترین شخصی هستید که میتوانید به این سؤال من جواب بدهید.
ج- خواهش میکنم.
س- برای اینکه شما مدتها مدیرعامل بنگاه آبیاری بودید. من میخواهم از حضورتان تقاضا کنم که برای ما بهتفصیل توضیح بفرمایید که اصلاحات ارضی در ایران به آن شکلی که انجام شد چه تأثیری بر روی مسئلۀ آب در ایران داشت؟
ج- اصلاحات ارضی به آن صورتی که انجام شد نتیجهاش منفی بود درباره آب. برای اینکه اکثر دهات ایران که در حدود شصت هزارتا ده شمارش شده است با آب قنات مشروب میشدند. قنات هم یک کانال زیرزمینی هست که منابع آب زیرزمینی را به سطح زمین میآورد بدون هیچ تلمبهای و بدون هیچ وسیلهای و این آبیاری سنتی که منحصر به ایران و بعضی کشورهای مجاور ایران بود، این واقعاً قسمت اعظم کشاورزی ایران را تأمین میکرد.
در اثر اصلاحات ارضی امر قنوات… تقریباً مردم، کشاورزان نتوانستند مثل سابق قنات را دائر نگه دارند. چون قنات یک کانالی است زیرزمینی که هر سال بایستی در آن تعمیر کرد، کار کرد. اگر یک سال شما کار نکنید مقدار آبتان پایین میآید و اگر که چندین سال ادامه پیدا بکند اصلاً قنات خشک میشود. مقنیها کار میکردند روی قنات. مقنیها، یک اشخاصی بودند که توی دهات زندگی میکردند، دستمزد نازلی میگرفتند، زندگیشان توی ده تأمین بود و به این کار قنات میپرداختند.
بعد از اینکه اصلاحات ارضی شد دیگر این مقنیها یواشیواش از کار خودشان رفتند، یعنی مالکی نبود که به اینها پول بدهد و اینها این کارها را انجام بدهند. رعیتها هم، یعنی کشاورزان یک ده هم، با هم نمیتوانستند جمع بشوند و واقعاً سر هم بکنند و این کار را انجام بدهند. این بود که بهتدریج آب قنوات کم شد. و از این جهت خسارت مهمی بهتدریج به قنات رسید. ولی اگر که قیمت گندم مصنوعاً پایین نگاه داشته نشده بود، امکان این بود که خب یک روزی یک کاری بشود. بهتدریج باز قنوات را دائر بکنند. ولی خب نشد.
بعدها هم که کاری انجام دادند همهاش بهفکر این شدند که سدهای بزرگ ساخته بشود، [از] این سدها بیشتر استفاده [برای تأمین] برق بشود. کما اینکه سدهایی ساخته شد قبل از اینها شبکههای آبیاری برای زیر این سدها تأسیس شده باشد. مثلاً سد دز که یکی از سدهای بزرگ ایران است، شاید هنوز هم تمام شبکه آبیاری زیر سد دائر نشده باشد. این بود که، سدسازی میشد و شد ولی آن کار آبیاری به آن صورتی که بایستی بشود نشد.
در آن موقعی که من در بنگاه آبیاری بودم خیلی تلاش کردیم که شاید تکنیکهای جدیدی را به کار قنات وارد بکنیم. با اصل چهار برنامهای داشتیم در این کار. و سعی و کوششی در این راه میکردیم ولی اینها همهاش در حالت بهاصطلاح تجربه بود؛ هنوز به جایی نرسیده بود. آنچه که مسلم بود این بود که وضع دستمزد برای مقنیها طوری شده بود که دیگر برای کسی صرف نمیکرد که کار قناتی بکند. و آنجاهایی که مالک رفته بود دیگر قنوات تقریباً آبشان خیلی کم شد، پایین آمد. خیلی مؤثر بود.
بخشی از مصاحبه ابوالحسن بهنیا (۱۲۸۹ – ۱۳۸۱) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد
تاریخ مصاحبه: ۲۵ خرداد ۱۳۶۳
گروه تاریخ