“آژنگ نیوز”:چارلز داروین (۱۲ فوریه ۱۸۰۹ – ۱۹ آوریل ۱۸۸۲) یک طبیعت گرا بود که نظریه تکامل را از طریق فرآیند انتخاب طبیعی ارائه کرد. داروین به عنوان مهمترین ارایه کننده این نظریه جایگاه منحصر به فردی در تاریخ دارد. در حالی که او زندگی نسبتاً آرام و سرو صدایی داشت، نوشتههایش در زمان خود بحثبرانگیز بودندو هنوز هم به طور معمول جرقههای بحث و جدل را در جوزه مباحث علمی ایجاد میکند.
او در اوان جوانی به عنوان یک مرد جوان تحصیلکرده، او سفری شگفت انگیز اکتشافی را در یک کشتی نیروی دریایی سلطنتی آغاز کرد. حیوانات و گیاهان عجیب و غریبی که او در مکان های دورافتاده می دید، الهام بخش تفکر عمیق او در مورد چگونگی توسعه زندگی بودند. هنگامی که شاهکار خود را با عنوان “درباره منشاء گونه ها” منتشر کرد، جهان علم را عمیقاً تکان داد. تأثیر شگرف داروین بر علم مدرن بدور از اغراق؛غیرقابل انکار است .
مهمترین بخش نظریه او این است که: “در مبارزه برای بقا، بهترین ها بر رقبای خود پیروز می شوند، زیرا آنها موفق می شوند خود را به بهترین شکل با محیط شان وفق دهند.”
اوایل زندگی
چارلز داروین در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ در شروزبری انگلستان به دنیا آمد. پدرش پزشک بود و مادرش دختر سفالگر معروف جوزیا ودگوود بود. مادر داروین در ۸ سالگی درگذشت و اساساً توسط خواهران بزرگترش ،تربیت شد. او در کودکی دانش آموز درخشانی نبود، اما همان زمان نیز قصد داشت دکتر شود،بنابراین در دانشکده پزشکی دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند تحصیل کرد.
با این حال داروین علاقه زیادی به تحصیل در این دانشگاه نداشت و در نهایت برای ادامه تحصیل به کمبریج رفت. داروین در تهایت در سال ۱۸۳۱ مدرکش گرفت.
سفر بیگل
به توصیه یک استاد کالج ، داروین برای حضوردر دومین سفر دریایی H.M.S پذیرفته شد.کشتی بیگل در حال عازم یک سفر علمی به آمریکای جنوبی و جزایر اقیانوس آرام جنوبی بود و در اواخر دسامبر۱۸۳۱ این کشتی انگلستان را ترک کرد. تقریباً پنج سال بعد، در اکتبر ۱۸۳۶، کشتی بیگل به انگلستان بازگشت.
موقعیت داروین در کشتی عجیب بود. ناخدای کشتی از اینکه در یک سفر علمی طولانی همراه مناسب و با سوادی ندارد،مأیوس شده بود، زیرا فرض بر این بود که او هیچ فرد باهوشی برای گفتگو در دریا نداشت.به همین جهت دریاسالاری بریتانیا فکر می کرد که فرستادن یک جنتلمن جوان باهوش به همراه یک سفر دریایی یک هدف ترکیبی را دنبال می کند: او می تواند مطالعه کند و اکتشافات را ثبت کند و در عین حال همراهی هوشمندانه ای را برای کاپیتان فراهم کند. با این اوصاف داروین برای رفتن به کشتی انتخاب شد.
داروین در طول این سفر بیش از ۵۰۰ روز را در دریا و حدود ۱۲۰۰ روز را در خشکی گذراند. او گیاهان، جانوران، فسیل ها و سازندهای زمین شناسی را مطالعه کرد و مشاهدات خود را در یک سری دفترچه نوشت. در طول دوره های طولانی سفرش در دریا، یادداشت های خود را مرتب می کرد.
در گالاپاگوس
بیگل حدود پنج هفته را در جزایر گالاپاگوس گذراند. در آن زمان، داروین یک سری مشاهدات انجام داد که تأثیر قابل توجهی بر نظریه های جدید او در مورد انتخاب طبیعی داشت. او به ویژه با کشف تفاوت های عمده بین گونه ها در جزایر مختلف مجذوب شد. او نوشت:
توزیع ساکنان این مجمع الجزایر تقریباً چندان شگفت انگیز نخواهد بود اگر مثلاً یک جزیره دارای یک نوع گیاه و جزیره دوم گونه های کاملاً متمایز دیگری داشته باشد… اما این در شرایطی است که چندین جزیره گیاهان و حیوانات خاص خود را دارند. گونههای لاکپشت،فنچها و گیاهان متعدد،این گونهها عادتهای عمومی یکسانی دارند، موقعیتهای مشابهی را تجربه میکنند، و بدیهی است که در اقتصاد طبیعی این مجمعالجزایر جایگاه یکسانی دارند، که من را شگفتزده میکند.
داروین از چهار جزایر گالاپاگوس، از جمله جزیره چتم (سان کریستوبال کنونی)، چارلز (فلورانا فعلی)، آلبمارل و جیمز (سانتیاگو فعلی) بازدید کرد. او بیشتر وقت خود را صرف طراحی، جمع آوری نمونه ها و مشاهده حیوانات و رفتار آنها کرد. اکتشافات او دنیای علمی را تغییر داد و پایه های دانش رادر غرب متحول کرد.
نوشته های اولیه
سه سال پس از بازگشت به انگلستان، داروین “مجله تحقیقات” را منتشر کرد، که گزارشی از مشاهدات خود در طول سفر بر روی کشتی بیگل بود. این کتاب شرحی سرگرمکننده از سفرهای علمی داروین بود و به اندازهای محبوب بود که در نسخههای متوالی منتشر شد.
توسعه تفکر داروین
سفر با بیگل، البته، یک رویداد بسیار مهم در زندگی داروین بود، اما مشاهدات او در این سفر به تنهایی بر توسعه نظریه انتخاب طبیعی او تاثیر نداشت. زیرا او همچنین بسیار تحت تأثیر مطالبی بود که می خواند.
در سال ۱۸۳۸داروین «مقالهای درباره اصل جمعیت» را خواند که فیلسوف بریتانیایی توماس مالتوس ۴۰ سال قبل از آن نوشته بود. ایدههای مالتوس به داروین کمک کرد تا مفهوم خود را از «بقای شایستهترین» اصلاح کند.
ایده های داروین در مورد انتخاب طبیعی
مالتوس درباره جمعیت مطالب بسیاری می نوشت و درباره اینکه چگونه برخی از اعضای جامعه توانسته اند از شرایط سخت زندگی جان سالم به در ببرند بحث می کرد. داروین پس از مطالعه مطالب مالتوس، به جمعآوری نمونهها و دادههای علمی او پرداخت و در نهایت ۲۰ سال را صرف اصلاح افکار خود در مورد انتخاب طبیعی کرد.
داروین در سال ۱۸۳۹ با اما ودگوود ازدواج کرد. بیماری همسرش او را بر آن داشت که در سال ۱۸۴۲ از لندن به کشور نقل مکان کند. مطالعات علمی او ادامه یافت و او سالها صرف مطالعه اشکال مختلف زندگی برای درک بهتر فرآیندهای تکاملی آنها کرد.
انتشار شاهکار او
شهرت داروین به عنوان یک طبیعت شناس و زمین شناس در طول دهه های ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰1850 افزایش یافته بود، با این حال او ایده های خود را در مورد انتخاب طبیعی به طور گسترده آشکار نکرده بود. دوستانش از او خواستند را در اواخر دهه 1850 از او خواستند که کتابهایش رامنتشر کند. انتشار مقاله ای از آلفرد راسل والاس که افکار مشابهی را بیان می کرد، داروین را تشویق کرد تا کتابی بنویسد که ایده های خود را بیان کند.
در ژوئیه ۱۸۵۸، داروین و والاس با هم در انجمن Linnean لندن ظاهر شدند. و در نوامبر ۱۸۵۹، داروین کتابی را منتشر کرد که جایگاه او را در تاریخ تثبیت کرد:نام کتابش “درباره منشاء گونه ها از طریق انتخاب طبیعی”بود.
مرگ
“درباره منشاء گونه ها” در چندین نسخه منتشر شد .در هر چاپ جدید،داروین به طور دوره ای مطالب کتاب را ویرایش و به روز می کرد. در حالی که جامعه درباره کار داروین بحث میکرد، او زندگی آرامی در انگلیس داشت و از انجام آزمایشهای گیاهشناسی راضی بود. او بسیار مورد احترام بود و به عنوان یک عالم و دانشمند کهنسال شناخته می شد.نهایتا او در ۱۹ آوریل۱۸۸۲ درگذشت و در کلیسای وست مینستر لندن به خاک سپرده شد.
میراث
چارلز داروین اولین کسی نبود که پیشنهاد داد گیاهان و جانوران با شرایط سازگار شوند و در طی چندین سال تکامل پیدا کنند. اما کتاب داروین فرضیه خود را در قالبی قابل دسترس مطرح کرد و به بحث و جدل منجر شد. نظریههای داروین تأثیری تقریباً فوری بر علم و جامعه داشت.
نوشته رابرت مک نامارا
مترجم:علی محرابی
گروه گزارش